ماهنامه فرهنگ و سینما

یادداشت فیلم استرداد

فیلم سینمایی استرداد

گره های پیاپی برای غافلگیری مخاطب
استرداد به نویسندگی و کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی محسن علی اکبری در جشنواره سی و یکم فیلم فجر توانست جوایز بهترین فیلم و بهترین بازیگری نقش اول مرد را به دست آورد و در ۱۴ رشته دیگر نامزد اخذ سیمرغ شود. علی غفاری متولد ۱۳۴۶ در تهران، فعالیت سینمائی خود را با طراحی لباس فیلم هراس به کارگردانی شهریار بحرانی در سال ۱۳۶۶ آغاز کرد. سپس به سمت دستیاری کارگردان و مدیریت صحنه پرداخت تا اولین فیلم یلند سینمائی را در سال ۱۳۷۶ با نام شاهرگ کلید بزند و ۱۲ سال بعد دومین اثر سینمائی که مضمونی کمدی داشت به نام چراغ قرمز را کارگردانی نماید. استرداد محصول سومین کار او در سال ۹۰ است که در جشنواره سی و یکم فیلم فجر به نمایش درآمد. استرداد فیلمی مربوط به تاریخ معاصر ایران است که فضای تاریخی را روایت می کند و به وقایع پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۳۴ در ایران می پردازد. غرامتی که قرار است روسیه به ایران بپردازد و استرداد مجموعه ای عظیم از طلا که باید از شوروی سابق پس گرفته شود، پس یک سرهنگ ایرانی به نام فرامرز تکین(حمید فرخ نژاد) به همراه چند شخصیت سیاسی عازم شوروی می شوند تا یازده و نیم تن طلا را از طریق کشتی به ایران منتقل کنند، اما در طول داستان توطئه ها و مسائلی به وجود می آید.
این فیلم جزئ آثار فاخر سینمای ایران محسوب می شود که به کمک و پشتوانه بنیاد سینمائی فارابی، موضوعی ملی را به داستانی ایرانی تبدیل کرده است و به لحاظ هزینه میلیاردی که صرف ساخت این پروژه شده است، اما علی اکبری در نشست جشنواره این هزینه را با توجه به حرف های ضد و نقیض، ۴ میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان با توجه به نوسانات ارز عنوان کرده است. جلال الدین دری وظیفه بازنویسی نهایی فیلم نامه را بر عهده داشته، اما گویا نامش به جای که در کنار نویسنده فیلم درج شود به صورت با تشکر به نمایش در آمده که منجر به گلایه وی از عوامل فیلم گردید. گفته می شد بخش پایانی فیلم به این دلیل که بخش پایانی به گونه ای آماده شده بود که با سیاست های کشور مغایرت داشته، مجددا فیمبرداری شده است. به دلیل آن که استرداد به بازخوانی برهه حساسی از تاریخ معاصر کشورمان می پردازد، مستلزم دقت کافی در نگارش فیلم نامه بوده و در زمان تولید به دلیل حساسیت های موجود بارها فیلم نامه خوانده شده است.غفاری در مصاحبه ای در پاسخ به نقد خسرو معتضد (تاریخ نگار) اعلام داشته که تمام اطلاعات و اسناد وی به روزنامه هایی که در آن دوره منتشر می شد ختم می شودکه ما همان روزنامه ها را دیدیم و خواندیم، اما این روی ماجراست و باید دید پشت ماجرا چه بوده است. ما با تحقیقات به این ماجرا رسیدیم.استرداد اثری تاریخی محسوب می شود که به لحاظ ماجرا، داستانی جذاب و پرافت و خیز را روایت می کند و یکی از نکات مثبت اثر طرح مفهوم وطن پرستی است که در ابتدا و تیتراژ اشاره ای به اقتباسی آزاد از ماجرای واقعی دارد. اقتباسی که با زاویه دیدی دیگر با رعایت اصول و ساختار حکومتی کشور ساخته شده است تا به اکران دست یابد. معمولا تصویر کشیدن وقایع تاریخ مستلزم وفاداری به اصل ماجرا و دقت در داستان پردازی است که در این میان تحقیق، یکی از اصول اولیه برای نگارش فیلم نامه نویسی تلقی می شود. فیلم نامه قصه ای سرراست را بیان می کند که دارای شروع،میانه،نقطه عطف،پایان می باشد ولی در عین حال در بخش هایی از روایت، داستان دچار چالش هایی می شود. سوالی برای مخاطب ایجاد می شود، سپس به شکل قطره چکانی در طول فیلم اطلاعات لازم را داده و در پاره ای مواقع آن ها را پنهان می کند و در آخر پاسخ نهایی را می دهد. پایان بندی فیلم سرشار از غافل گیری برای مخاطب است و به طور پیاپی برای مخاطب برگی را رو می کند که گویی مخاطب رو دست خورده است. البته تلاش شده تا گره ها در طول داستان باز شود، اما ذات این ژانرها می طلبد تا در انتها گره های فیلم با آشکار شدن همان پنهان کاری با وجود ایجاد جذابیت برای مخاطب، ها باز و گویا شود. تکرار بیش از حد، باعث حس فریب خوردگی از سوی تماشاگر می شود. معمولا برای غافل گیری بیننده به شکل داستان هایی معمایی می توان او را فریب داد و در پایان آن غافل گیری را به خاطره ای فراموش نشدنی برای تماشاگر تبدیل کرد که به نظر کار هم سختی می آید همانند آثار هیچکاک که همراه با دلهره و هیجان برای پیش آمدن رویدادی است و همواره در ذهن ها می ماند. ولی به نظر می رسد در این اثر پنهان کردن اطلاعات و غافل گیری ها در ذهن مخاطب جاودانه نمی‌مانند.
با نگاهی به تاریخ و صحبت با مورخان باید گفت، اگرچه روابط ایران و شوروی پس از جنگ جهانی دوم یکی از برهه های مهم تاریخ کشورمان تلقی می شود، اما دریافت یازده و نیم تن غرامت جنگی از شوروی بیشتر ازآن که پایه و اساس واقعی داشته باشد، ساخته ذهن نویسنده بوده که اشاره ای به تاراج رفتن ثروت کشور نماید. یکی دیگر از نقطه ضعف های فیلم نامه که با استناد به تاریخ می توان آن را بررسی کرد، حضور زن مترجم روس در جمع ماموران کشور برای دریافت این غرامت است. به گواهی تاریخ افسر زنی در ارتش ایران به ویژه در سال ۱۳۳۴ وجود نداشته است و به نظر می رسد علل گنجاندن او صرفا برای ایجاد قصه ای فرعی و عاشقانه در فیلم به حساب می آید. به غیر از سرهنگ که شخصیت پردازی صحیح و مناسبی داشت و فرخ نژاد به خوبی از عهده نقش برآمد، دیگر شخصیت ها همانند مامور بانک مرکزی و مامور وزارت خارجه و.. در حد تیپ هایی باقی ماندند که تنها ویژگی اخلاقی از قبیل زیرکی، طمعکاری و.. را دارند. کیفیت فیلم برداری و طراحی صحنه به دستان توانای محمود کلاری و ایرج رامین فر خوش درخشیده است. با توجه به حال و هوای روزهای تاریخ، رنگ فیلم مات و فضای قصه سرد و خاکستری القای همان دوران را می تواند داشته باشد، تصاویر لانگ شات هوایی ، صحنه های پرواز هواپیمای نظامی و حرکت قطار و کشتی، و جلوه های ویژه جذابیت خاصی به فیلم داده که نکات مثبت فیلم عنوان می شود، ولی با وجود ذکر این نکات قوت در بخش فنی، بودجه صرف شده برای استرداد، از آن اثری نا امید کننده ساخته که بیش از این ها سطح انتظار ها را بالا می برد. به صورت کلی می توان اذعان داشت سینمای ایران نیاز به ساخت چنین آثار تاریخی را که عرق ملی ایرانی را تحریک کند احساس می کند، البته به شرط تحقیقات مفصل و کامل در مستند گونه روایت کردن تاریخ.
دی ۹۲

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/vjQh5

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.