ماهنامه فرهنگ و سینما

گفتگو با عبدالله اسفندیاری

پوست انداختن فارابی
مدتی است خبرهایی مبنی بر محدود شدن و تغییر و تحولات پیرامون وظایف بنیاد سینمایی فارابی وجود دارد. عبدالله اسفندیاری که سال ها به عنوان مدیر گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما و تهیه کننده ، نویسنده در سینما و تلویزیون فعالیت دارد ، یکی از متولیان و مدیران بخش فرهنگی دهه ۶۰ در فارابی بوده است. با او به گفت و گو می نشینیم تا از ماهیت شکل گیری این بنیاد سینمایی و کم و کیف تحولات چند ساله فارابی جویا شویم. اوضاع سینمای ایران پیش از انقلاب و پس از آن به چه شکل بود و شما در آن زمان مشغول چه کاری بودید؟
قبل از انقلاب در سال ۱۳۵۶ سینمای ایران در مقابل رقابت نابرابر فیلم های خارجی، دست سوم و گاه مبتذل ایتالیایی، هندی، آمریکایی به ورشکستگی کامل رسیده بود. این فیلم ها اکران های سینما را اشغال می کرد و فرصت نفس کشیدن برای سینمای ایران وجود نداشت، به همین دلیل سینما به تعطیلی کشیده شده بود. پس از انقلاب یعنی بین سال های ۱۳۵۸-۱۳۶۱ ،سینما در حالت بلاتکلیفی و به گونه ای ندانم کاری پیش می رفت و حدود ۳ تولید فیلم در سال صورت می گرفت. در این میان بعضی از فیلم های تولید شده ویژگی فیلمفارسی به معنی خاص را داشتند. فیلم های سطحی و احساساتی بر مبنای قصه هایی که تحول های غیر منطقی بسیاری در انسان ها داشت و دچار تحریک احساسات بود. تقریبا در سال ۱۳۵۹ به همراه دوستان دیگر در تلویزیون مشغول فعالیت بودم. فخر الدین انوار مدیر شبکه بود. آقای بهشتی در سریال و تولیدات تلویزیونی ،سیف الله داد در بخش فیلم نامه، علیرضا شجاع نوری در بخش فیلم خارجی و من در گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما مسئولیت داشتم. در چنین شرایطی مسئولیت سینما به انوار داده شد، بنابراین طی جلساتی با دوستان درباره بررسی مشکلات سینمای ایران بحث های کارشناسی و نظری صورت می گرفت ، بحث درباره مشکلات اداری بوروکراتیک برای فیلمسازی و این که چگونه باید سینمای ایران احیا شود.بنابراین نتیجه برآن شد که تی فیلم سابق که بعدها به سیما فیلم تبدیل شد را ایجاد کنیم تا به شکل شرکت خصوصی برای تلویزیون کار کند و دست و پاگیری بوروکراتیک نداشته باشد.
فارابی با چه هدفی و چگونه شکل گرفت؟
قرار شد بنیادی به شکل بخش خصوصی آزاد از بوروکراسی و مزاحمت های اداری دولت در ارتباط با حمایت از سینمای ایران تاسیس شود.دوستان متوجه شدند که جایی به نام باشگاه فارابی وجود داشته و استفاده ای از آن صورت نمی گرفته است، به این ترتیب همان اساسنامه بازنویسی شد و به بنیاد سینمایی فارابی تبدیل شد. وظیفه بنیاد فارابی و بازوی اجرایی معاونت سینمایی ارشاد در حمایت و هدایت سینمای ایران بود. آقای بهشتی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی شد و من در ۱۰ سال اول معاون فرهنگی بنیاد بودم. دوستان دیگر هم در بخش های دیگر فعالیت داشتند، از جمله آقای علیرضا شجاع نوری مسئول بخش فیلم های خارجی، آقای دادگو مسئول بخش تولید، آقای آقاجانی امور عمومی همانند خزانه و….
در بدو تاسیس فارابی چه برنامه هایی و نقش هایی را برای اجرای این بنیاد در نظر گرفتید؟
اولین قدم این بود که باید کاری کرد تا سینمای ایران در مقابل فیلم های خارجی تولید سودآور داشته باشد، به همین دلیل عوارض شهرداری سینمای ایران حل گردید و عوارض فیلم های خارجی کمتر شد، یعنی حمایت از تولید داخلی در مقابل محصولات خارجی و پس از آن برنامه هایی طراحی شد که در ۱۰ سال اول انجام شد. نقش بنیاد به شکل نرم افزاری و سخت افزاری بود. نرم افزار به این معنی که درباره ساخت فیلم، موضوع های فیلمنامه ها باید مورد توجه قرار می گرفت، مثل شخصیت پردازی، منطقی شدن تحول انسان ها و مسائل مربوط به فیلمنامه که به عهده بخش و معاونت فرهنگی بود. در موضوعات سخت افزاری، سینمای ایران باید از فیلمبرداری بهتر بهره مند می شد و بهترین دوربین را انتخاب می کرد. در آن زمان فیلم ها دوبله می شد که صدای آن حسی را بر بازی واقعی که در صحنه انجام شده بود تحمیل می کرد و برای فیلم های خارجی، دوبله مفید واقع می شد. آن گونه که جهان به صورت صدابرداری هم زمان رفته بود، باید در فیلم های ایران اتفاق می افتاد، بنابراین دوربین blfor که صدا نمی دهد و می توان صدابرداری کرد، توسط فارابی وارد شد و در اختیار فیلمسازان قرار گرفت تا صدابرداری هم زمان کنند. در زمینه پوستر نیز پوستر هایی که از یک زیبایی شناختی درست گرافیکی برخوردار بودند در جشنواره فیلم فجر مطرح می شد که باعث ارتقای حرفه های مختلف در سینما شد. در این دهه، جشنواره فیلم فجر، امور بین الملل و حمایت های فارابی نهادینه شد.
فعالیت و نتیجه کار شما در دهه ۶۰ فارابی به چه صورت پیش می رفت؟
مجموعه این کارها توسط یک گروه استثنا منسجم صورت گرفت، چون در همه جا عدم انسجام وجود داشت. ولی درمورد سینما چه معاونت سینمایی، فارابی و یا جشنواره فیلم فجر همه با هم مثل یک ارکستر ساز هماهنگ می زدند که باعث ارتقای سینمای ایران به لحاظ محتوایی تکنیکی و فنی گردید، اما به این معنی نیست که دهه ۶۰ بنیاد فارابی و مجموعه مدیران سینمایی در آن زمان اشکالی نداشتند بلکه نقص هایی وجود داشت. یک نکته ویژه این که باب شده بود هرساله مدیران سینمایی طی جلسات درونی خود را نقد می کردند ، به کار گذشته خود نگاه می کردند و سعی در برطرف کردن عیوب خود داشتند، نقاط مثبت را تقویت و عیوب را اصلاح می کردند. در حقیقت یک اصلاح دائم سالانه و یا بیشتر در درون مجموعه مدیران سینمایی وجود داشت و سعی شد تا کار بهتر شود ولی دهه ۶۰ به دلیل هماهنگی و یکدست بودن مدیریت دستاوردهای بنیانی بیشتری داشت.
چرا در اوایل دهه ۷۰ با وجود کسب موفقیت و عملکرد مناسب از بنیاد خارج شدید؟
۱۰ سال در مجموعه فارابی فعالیت کرده و کمی خسته شده بودم. آن زمان جوان بودیم و بسیار کار می کردیم. به قول معروف بزرگ شدن فرزندانم را در این ۱۰ سال ندیدم و به خانواده ظلم شد. بخشی از این تصمیم شخصی بود، چون می خواستم آزاد باشم. ضمن این که ما حقوق کارمندی دریافت می کردیم و زندگی را خوب اداره نمی کرد، می خواستم بیرون کارهای آزادتری انجام دهم و به دنبال تهیه کنندگی تلویزیون، سینما رفتم و به علاقه اصلی ام نوشتن پرداختم.
چه آثاری را به نگارش درآوردید ؟
سریالی پیش از این برای تلویزیون نوشته بودم که چون ساخته نشد، تبدیل به رمان تاریخی کردم و وارد بازار نشر شد. نام رمان “بر بام های متصل “بود که قصه اش از حدود سال ۱۳۰۱ شروع و تا ۱۳۲۲ پایان می یافت. کتاب مروری برتاریخ بود و ابتدای آن نوشته بودم که رمان تاریخی تاریخ نیست، بلکه قصه ای است که از میان حوادث تاریخ گذر می کند گویی شما سوار لوکوموتیو شده اید که از محله ای گذر می کند و یک شکل کلی از محل می بینید، قصه هم همین طور عمل می کند در این ۲۰ سال گردش متوجه مسائلی می شوید. البته محور قصه ماجرای کشتارگوهرشاد مشهد در سال ۱۳۱۴ است که چاپ شد. اواسط کار در فارابی فیلمنامه ای راجع به وقایع در حاشیه آمل به نام “خانه ای مثل شهر” نوشتم که توسط حجت الله سیفی کارگردانی شد. آن زمان فیلمنامه های فراوانی کار کردم که تعدادی از آنها ساخته شد و چندین فیلمنامه به مرحله تولید نرسید. علتش این بود که آن زمان مستلزم پیگیری بودکه چون خودمان گرفتار بودیم، نتوانستیم آن را بسازیم، اما فیلمنامه های افراد دیگر را می ساختیم.
آیا از عملکرد خودتان در معاونت فرهنگی راضی هستید؟
از عملکرد شخصی خودم رضایت نسبی دارم.البته در بعضی جاها تندروی نمودم و نقص هایی در کارم بود. در حال حاضر تجربه بیشتری پیدا کردم و اگر زمان به عقب بازمی گشت کارها را با تامل بیشتری انجام می دادم. همیشه به خودم نقد دارم ولی در مجموع نمره قبولی را بدون این که ادعای بی نقصی داشته باشم به خود می دهم.
در برهه ای از زمان فارابی تبدیل به مرکزی برای فیلمسازی و تهیه کنندگی فیلم های پرهزینه سینما شد؟ چه باید کرد به این ورطه نیفتد؟
مثلا اواخر دوران میرعلایی اجبارا و یا به اشتباه بنیاد مشغول فیلمسازی شد. چون بخش خصوصی این موضوعات را نمی ساخت و فارابی آن را می ساخت. حتی دهه ۶۰، این اتفاق افتاده بود. وظیفه اصلی فارابی این نبود که خودش تهیه کننده باشد، بلکه باید کاری می کرد که فیلمسازان و تهیه کنندگان سینمای ایران فیلم بهتر و با کیفیت بسازند. یکی از مهم ترین حمایت های فارابی، دادن وام ارزان قیمت تبصره ۳ ، ارائه تجهیزات و ابزار پایین تر از حد بخش خصوصی و حمایت های دیگری نظیر گرفتن مجوزها، گره گشایی در کار فیلم و مشاورت فرهنگی در فیلمنامه و ساخت آن بود.
پس فارابی محلی برای مشاوران به سینماگران نیز بود؟
فارابی در حقیقت مشاور رایگان سینما بود، فارابی همانند اداره ترویج کشاورزی است. وظیفه اش این نیست که خود کشاورزی کند، بلکه باید کاری کند تا کشاورزان بهتر کشاورزی کنند، البته اداره جهاد و ترویج کشاورزی ممکن بود نمونه ای بسازد و یا محصولی برای کاشت در منطقه ای ارائه دهد. فارابی نیز گاهی برای راهگشایی وظیفه اش این بود که کارهایی که بخش خصوصی و دیگران از انجام آن می ترسند انجام دهد. نمونه معروف آن ساخت فیلم عروسکی” شهر موشها”و بعد از آن “گلنار”،” دزد عروسک ها” و… بود که فارابی تولید کرد و پس از آن جریانی از فیلمسازی کودکان را به وجود آورد.
برپایی جشنواره ها از جمله جشنواره فیلم کودک و فیلم فجر از سوی فارابی چه تاثیری داشت؟
جشنواره کودک کم کم در ۳ دوره توسط فارابی آغاز شد و در طول این سالها با مشکلاتی هم مواجه بود. اولین جایی که مسابقات بین المللی انجام شد در سینمای دهه فجر جشنواره کودک بود که استدلال این بود که در فیلم های کودکان در جهان خشونت و سکس کمتری وجود دارد. فیلم های کودکان سالم ترند، پس امکان بین المللی کردن بخش فیلم های کودکان وجود دارد. در سینمای بزرگسالان اکثر فیلم ها از سکس و خشونت بهره می گرفتند و به راحتی امکان نمایش در سبد جشنواره نبود. بنابراین ابتدا در بخش مسابقه بین الملل ، بخش کودک ایجاد شد و پس از آن در جشنواره فجر نیز با مشکلاتی مواجه شد. البته در دوران معاونت بین الملل فارابی سعی شد تا فیلم های ایرانی را در جشنواره های مختلف به تناسب مزاج هرجشنواره عرضه کند و به این شکل کسب جوایز اولیه آغاز شد. ورود در جشنواره با موفقیت کامل و به شکلی انجام شد که دوست و دشمن اعتراف می کردند که پس از انقلاب سینمای ایران پیشرفت بزرگی کرده است و به جایی رسید که جشنواره های دنیا افتخار می کردند که فیلمی از ایران در آن جشنواره به نمایش درآید. البته سیر کلی در این سالها دچار افت و خیز و مخالفینی شده بود، حتی در موفقیت های جشنواره ها عده ای سعی می کردند همه را سیاسی جلوه دهند و موفقیت فیلم ها و کسب جایزه را به دلیل سیاه نمایی فیلم ها بدانند، در حالی که این گونه نیست .با نگاهی به آمار فیلم ها می توان دریافت که شاید سیاه نمایی در حدود ۳ فیلم وجود داشته باشد، اما بسیاری از فیلم ها دارای فرهنگ اخلاقی، نرمش روحی و اسلامی است که مردم را جذب می کرد، در واقع فضای اخلاقی فیلم ها در جشنواره ها باعث پیروزی فیلم ها می شد.
فارابی در این سال ها چقدر توانسته خود را با تمام افت و خیزان به روز نماید؟
البته فارابی مثل هر سازمان دیگری در هر موضوعی باید به تدریج تحول پیدا می کرد، یعنی چیزهایی را کم و اضافه می کرد که این اتفاق به دلیل عدم ثبات مدیریت در سال های آخر به درستی انجام نمی شد. مثلا زمانی که دوربین فیلمبرداری به سبک قدیم از بین رفت و سینمای دیجیتال و تصویربرداری به این شکل باب شد، دیگر دوربین ها و تجهیزات مورد احتیاج نبود و باید خود را به روز می کرد. باید در هر عرصه ای روزآمد می شد که به دلیل تغییرات مدیریت اتفاق خوبی نیفتاد. نهادهای دیگر همانند حوزه هنری، ناجا، بنیاد شهید آوینی، بنیاد دفاع مقدس، شبیه فارابی به رشد سینما کمک می کنند، ولی ویژگی فارابی عمومی بودن است و هدفش یک موضوع مخصوص نبود،بلکه هدف ارتقای سینمای ملی به معنای اعم کلمه است. در حقیقت عمیق تر، بهتر، خوش تکنیک تر ساخته شدن هر فیلم است.
چه بخش هایی از سیاست سینمایی را فارابی به عهده گرفته بود؟ آیا به درستی آن را انجام داد؟
سیاست گذاری هایی در شورای سیاست گذاری در ارشاد توسط معاون سینمایی و مشاوران انجام می شد که فارابی مجری این سیاست ها و بازوی اجرای هدایت و حمایت سینما بود. فارابی چیزی از خود اختراع نمی کرد، بلکه هماهنگ با سیاست های کلی معاونت سینمایی بود. ما همیشه مثال می زدیم که چراغ قرمز و سبز در اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد است و در فارابی همیشه زرد چشمک زن است. یعنی همیشه احتیاط، تامل کنید. به گونه ای همه را به دقت و تامل وامی داشت که بهترفیلم بسازند، اما باید، نباید و به خصوص مجوزها در اختیار وزارت ارشاد است . وظیفه فارابی با کیفیت کردن فیلم ها برای گرفتن مجوز ارشاد است. دهه۶۰ دوران پس از انقلاب و جنگ تحمیلی بود و همه مملکت یکدست و تازه نفس بودند.بنابراین رانت خواری و فساد اقتصادی کمتر وجود داشت .در کل فضای مملکت و فارابی فقط خدمت بود.
فیلم های تولید شده و به صورت کلی روند خروجی ها در دهه ۶۰ به چه صورت بود؟
فیلم های دهه ۶۰ غالبا توسط بخش خصوصی و با حمایت فارابی ساخته می شد و فارابی در تعداد محدودی از تولید فیلم ها تهیه کننده بود. گاهی بخش خصوصی جرات نمی کرد و فارابی برای راهگشایی مجبور بود تا به میدان بیاید. با نگاهی به کارنامه فیلم های دهه ۶۰ هنوز همه در مثال از فیلم های سینمایی ایران فیلم های آن دوره را نام می برند که خاطره ساز بودند .فیلم های خوب ناصر تقوایی مثل “ناخدا خورشید” داریوش مهرجویی با فیلم “هامون”،” پری”، “سارا” و….. نکته مهم آن که متاسفانه افرادی که این دهه را بررسی می کنند، فقط به ۳ فیلم که در جشنواره جایزه می گرفتند بسنده می کنند، در حالی که ما سالی ۵۰ فیلم تولید می کردیم و در این بین حدود ۵ فیلم مثل کیارستمی بود و باقی فیلم های سینمایی بدنه بودند که بسیار خوب و جذاب ساخته می شد. بسیاری از کارگردانان که بعدها جزء کارگردانان به نام سینمای ایران شدند و خدمت کردند افرادی بودند که در این دوره اولین فیلم هایشان را ساختند، همانند یدالله صمدی، کیانوش عیاری، اصغر هاشمی،مهدی فخیم زاده و…….برای بررسی آن دوره باید مجموعه کارنامه را دید، چون گاهی فیلم هایی که جایزه می گرفتند فیلم های جشنواره ای و مخاطب خاص بودند در نتیجه عده ای به آن دوره اتهام می زدند در حالی که این گونه نیست و مجلات سینمایی بیشتر به فیلم هایی توجه می کردند که در جشنواره های جهانی توفیق کسب می کردند مثل این که آن دوره فیلم خوب فرهادی جایزه اسکار می گرفت و بعد ما بگوییم یک فیلم خوب ساخته شده، درحالی که در کنار آن فیلم ، فیلم های خوب دیگر ساخته شده که ارزشمند است و باید به آن ها توجه کرد.
امکان دارد معاونت سینمایی جدید سیاست ها و برنامه های دهه ۶۰ که اوایل دهه ۷۰ قطع شد تغییر دهد؟
طبیعی است که این سیاست ها باید تغییر و روزآمد شود. فقط اشکال زمانی است که به آن تجربه ها توجه نشود. باید به تجربیات توجه شده و بر مبنای نیازهای روز سامان دهی دوباره شود. گاهی برای انجام کارها شتاب زدگی صورت می گیرد یا دستاوردهای گذشته به اندازه کافی مطالعه نمی شود. گاهی اوقات در مجلات نظرات مغرضانه از افرادی که در عرصه بین الملل توفیق نداشتند می بینم که می خواهند تلاش بین المللی فارابی را زیر سوال ببرند که غلط است و گاهی بوی کینه و حسد می دهد. امیدوارم دوستان از تجربیات گذشته برای نیازهای روز بهره بگیرند.
شروع به کار بخش سینمای معناگرا در چه سالی صورت گرفت؟ تکلیف این بخش از سینما در دولت جدید چیست؟
در سال ۱۳۸۲ زمان وزارت آقای مسجد جامعی، معاونت آقای حیدریان و مدیر عاملی آقای رضاداد بخش سینمای معناگرا مطرح شد و دوستان وظیفه این بخش را به عهده ام گذاشتند که مشغول امور سینمای معناگرا شدیم. از آن پس فیلمنامه هایی ساخته و تصویب شد و کانون فیلم هم تشکیل شد که رضا محمدی زحمت پوستر آن ها را می کشید. در طول ۵ سال هر دو هفته یک بار سالی ۲۰ فیلم در (مجموع ۱۰۰ فیلم) از فیلم های معناگرای خارجی و ایرانی را به نمایش می گذاشتیم که پس از نمایش در سینما فرهنگ به نقد و بررسی گذاشته می شد. حدود ۳۰ جلد کتاب تالیفی و ترجمه ای راجع به این نوع سینما توسط فارابی چاپ شد. در دوره آقای شمقدری عنوان معناگرا از جشنواره فجر برداشته شد. نامه ای به ایشان نوشتم که اگر موافق این سینما هستید باید آن را حمایت کنید و اگر مخالفید اصراری بر آن نیست ، ایشان جوابی ندادند و کتابی درباره معنویت های دروغین که در جهان و جامعه ما است برایم فرستاد، از ایشان تشکر کردم و نامه ای نوشتم مبنی بر این که ما در این نشست های برگزار شده درباره همین معنویت ها ،شیطان پرستی و مسائلی از این دست بحث می کردیم. در واقع به بهانه فیلم های معناگرا جلسات معرفتی و معارف صورت می گرفت. یادم است جواد طوسی (منتقد) برای بار دوم به جلسه دعوت شد. وی گفت: عده ای نماز عشقشان را در نماز جمعه و عبدالعظیم حسنی می خوانند، عده ای هم به این نشست ها می آیند که نوعی عبادت به حساب می آید و تعبیر نماز عشق را به کار برد. برایشان جالب بود که تحت عنوان سینما کار دینی و معنوی انجام می شد. متاسفانه در کشور ما وقتی کاری موفق پیش می رود به یکباره مورد بی اعتنایی و حمله قرار می گیرد. ما به اندازه توان کار را انجام دادیم و امیدوارم زمینه ای برای فعالیت دوباره این بخش فراهم شود.
با توجه به روی کار آمدن ایوبی و دبیری رضاداد در جشنواره فیلم فجر آیا پیشنهاد شروع کار دوباره سینمای معناگرا مطرح شد؟
چون سینمای معناگرا زمان مدیریت آقای رضاداد در فارابی اتفاق افتاد، به ایشان یادآوری کردم که به عنوان آغازگر این بخش آیا می خواهید کار شمقدری که این بخش را از بین برد تائید کنید و یا ادامه دهید که جواب ندادند. زمانی که آقای ایوبی کار خود را آغاز کرد،گرفتاری های متعددی متوجه معاونت سینمایی می شد که مهم ترین آن موضوع خانه سینما بود. خانه سینما از چوب لای چرخ هایی بود که توسط عده ای غیر عاقبت اندیش در کار سینما ایجاد شد و می خواستند مسائلی را از بین ببرند و موضوعات جدید را جایگزین کنند.حتی باعث اختلاف در صنوف سینمایی شدند . سعی شد در کنار صنوف سینمایی صنوف مشابه ایجاد کرده و حتی خانه سینما ۲ را ایجاد کنند . البته با مقاومت اهالی سینما و جلسات مکرر صنوف سینمایی خانه سینما حفظ شد. مدیران سینمایی باید همیشه به وحدت صنوف سینما کمک کنند و دعواهای صنفی را سامان، هدایت و همراهی کنند. بنابراین فرصت بحث درباره سینمای معناگرا با آقای ایوبی پیش نیامده و رضاداد نیز گرفتاری خود را داشته است.
تعریف شما از سینمای معناگرا به عنوان مسئول این بخش چیست و آیا فیلم های ساخته شده توانسته جواب گوی معنا و مفهوم این نوع سینما باشد؟
مفهوم سینمای معناگرا را در مقالاتی تعریف کردیم و در کتابی تحت عنوان نامه های معنوی چاپ شد. ترجمه کلمه spirichoal سینمای روحانی است نه معناگرا. استدلال ما این بود که در فرهنگ اسلامی ما، معنویت و مادیت توام اند و جدا نیستند، یعنی روح جدا از بدن نداریم بلکه روح و بدن با هم و صورت در مقابل معنا قرار دارد. تفکر ما این است که همیشه معنا در همه جای مادی دنیا جاری است. با آن نگاه می گوییم سینمای معناگرا و مفهوم غربی که روح را مجرد از همه چیز می بیند قبول نداریم. سینمای معناگرا سینمایی است که موضوع هستی شناسانه، نگاهی رازجویانه و معطوف به عالم قدس داشته باشد. موضوعاتی از قبیل جبر، اختیار، آزادی انسان ،آخرت ….که بیشتر موضوعات فلسفی و دارای حال و هوای رمز و رازند، تحت عنوان هستی شناسانه گفته می شود. گاهی راز منجر به معنویت شیطانی مثل شیطان پرستی و فرقه های منحرف معنوی می شود . با این که رمزو راز دارد ، اما معطوف به خدا نیست. در نگاه دینی همه چیز به خدا برمی گردد. فیلم های خوبی در این زمینه ساخته شده از جمله فیلم سینمایی “خیلی دور خیلی نزدیک “، فیلم سینمایی” قدمگاه”،فیلم سینمایی” یه تکه نان “،فیلم سینمایی” جعبه موسیقی…. ساخته شده است. فیلم های معناگرا در سینما وجود داشته و ما آن را اختراع نکردیمآ بلکه آن را تئوریزه کردیم. اصولا کار نظریه پردازی در عرصه هنر بیشتر تئوریزه کردن چیزهایی است که وجود دارد تا بهتر بتواند به راه خود ادامه داده و هویت خود را تشخیص دهد. در فیلم های خارجی نیز این مسائل وجود دارد. فیلم هایی که انسان را به تفکر در عالم پر از اسرار وادارد. مثلا در فیلم سینمایی “خیلی دور خیلی نزدیک” یکی از شخصیت ها می گوید: ستاره ها کجا هستند خیلی دور، خیلی نزدیک. ۶۰۰۰سال نوری با ما فاصله دارد، اما نزدیک هستند. مفهومی که انسان جایگاه خود را در هستی دریابد پیام اصلی فیلم معناگراست.
به نظر شما فارابی می تواند موفقیت دهه ۶۰ را پیدا کند؟
تاریخ هیچ وقت تکرار شدنی نیست. مارکس می گوید: هیچ چیزی در تاریخ دوبار اتفاق نمی افتد، مگر این که در بار دوم کمدی می شود. در دهه ۶۰ رقیب سهمناک ویدئو، اینترنت، ماهواره خارجی، تلویزیون فارسی زبان، کانال های فراوان تلویزیون برای سینما وجود نداشت. رقیبی که در آن دوره کم کم نفوذ خود را آغاز می کرد ویدئو بود که بعدها به نوارهای vhs تبدیل شد و مخفیانه رقابت می کرد. امروز باید مجموع شرایط جدید را در نظر گرفت که احتیاج به اتاق فکر دارد. امیدوارم دوستان بدون شتاب زدگی و با تامل کار کنند که فارابی تراز نوین و روزآمد را سامان دهند تا اثر مفید داشته باشد. زمانی شعاری داشتیم که آقای بهشتی گفته بود :موفقیت فارابی وقتی است که دیگر نیازی به وجود فارابی نباشد. به نظرم سخن درستی است. همانند ترویج جهاد کشاورزی که زمانی موفق است که کشاورزان از همه نظر تامین باشند و به وجود آن احتیاج نباشد. برای رسیدن به این سخن باید تمام زیر ساخت های سینمای ایران کامل شود و آن قدر تعداد سالن سینما فراوان باشد که سالن ها در جذب فیلم ها رقابت کنند نه فیلم ها در جذب سالن. امروز از نظر فرهنگی مجموعه سینماگران سینمای ایران نسبت به آن زمان تکلیف شان روشن تر است و غالبا می دانند چه می خواهند و چه باید کنند. اما هنوز تعداد معدودی وجود دارند که به بیراهه می روند و فیلم های بد می سازند که عوام و خواص نمی پسندند.باید مشاوره رایگان همانند فارابی وجود داشته باشد تا این کار را کند.
از تغییرات حاصل شده در فارابی برایمان بگویید؟نظر شما درباره واگذاری بخش بین الملل چیست؟
قرار است در بخش بین الملل تغییری داده شود که اگر این برند از بین برود من راضی نیستم و به نظرم بسیار مضر است ،هم چنین ابزار فنی به سینما شهر واگذار شود تا فارابی دیگر مشغول مسائل فنی نباشد. فیلم های اول و دوم از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به فارابی منتقل شود و فیلم های ویدئویی هم تحت نظارت فارابی باشد. بخش بین الملل فارابی fcf یکی از دستاوردهای ۳۰ ساله فارابی و یک برند جهانی است. در سینمای جهان واحدهای زیادی مثل فارابی با کم و بیش تفاوت وجود دارد. پس از سینماهای قدرتمند( هالیوود) (بالیوود) سینمای هند واحدی به نام Nfdc دارد که از این مرکز در سال ۱۳۶۱ فیلم هایی برای تلویزیون و سینما خریداری کردم. این مرکز از قبل بوده و هم چنان وجود دارد. سینمای هند پس از هالیوود بسیار قوی است و سالی ۷۰۰ فیلم تولید می کند. این سینما Nfdc خود را حفظ کرده است و در صورت ایراد آن را اصلاح نموده است. یکی از آفات کلی مسائل فرهنگی در ایران، کوتاه مدت بودن مدیران فرهنگی است. تا مدیری کار را یاد می گیرد بلافاصله او را تغییر می دهند. تغییر مدیران به ریتمی که در ایران اتفاق می افتد بسیار مضر است. باید سعی شود پاکدامن ترین، باسواد ترین، منصف ترین و بهترین مدیر آورده شود، اما اگر فرد دچار معایبی بود او را از بین نبرند، بلکه اصلاح شود . ثبات مدیریت موجب تولید فرهنگی و رونق در مسائل فرهنگی می شود.
آیا فارابی با تغییر مدیریت و مدیریت آقای حیدری خلیلی قصد ادامه بخش معاونت فرهنگی را دارد؟
آقای حیدری دیدار و جلساتی با اعضای فرهنگی داشتند. ایشان نیز توصیه کردند تا تجربیات گذشته به کار گرفته شود و معاونت و بخش فرهنگی بتواند بهتر و به روزتر خدمت کند، این نوید را به ما داد. بهتر است با مشاورت، افرادی به این بخش آورده شوند که کارشناس، کاربلد و با حسن نیت باشند تا خدمت کنند. در هر دوره ای به مسئولین اعلام کردم که حاضریم هر کمکی در حوزه نظریه پردازی و یا عمل باشد انجام دهیم تا به نفع سینمای ایران شود
تاریخ گفتگو: بهمن ۹۳

لینک کوتاه: https://mona-karimi.ir/ukCeM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.