عاشقانه ای بی ادعا
صفی یزدانیان پس از سال ها فعالیت در عرصه نویسندگی و نگارش در دنیای مکتوب به عنوان منتقد، مترجم و پس از همکاری مشترک با علی مصفا، فردین صاحب زمانی که اثرهر یک دارای لحن و ساختار خاص خود بود، برای نخستین بار فیلمی مستقل با حال و هوای عاشقانه ساخت. قصه ای ساده اما عاشقانه که به دلیل پرداخت صحیح جزئیات ، انتخاب عنوان کنجکاو برانگیز و زیبایش حس ملموسی را به مخاطب هدیه می کند. گلی پس از ۲۰ سال دوری از ایران و زندگی در فرانسه به زادگاهش رشت بر می گردد تا به خانه پدری اش برود. اما در بدو ورود گلی به شهر رشت مرد غریبه ای به نام فرهاد نزد گلی می آید تا او را در روزهایی که در رشت است، همراهی کند. به تدریج مشخص می شود او بسیار برای گلی آشناست.
فیلم با پیگیری خط داستانی گلی و اقامت در خانه پدری که همواره در حال مرور خاطراتش با انسان ها و مکان های گذشته است و فلاش بک های فرهاد از گذشته و حضورش در خانه ادغام می شود و بافت کلی فیلم را شکل می دهد. در مدت اقامت گلی در فرانسه، فرهاد به واسطه عشقش به گلی به خانه پدری او می آمده و نزد مادرش لب به اعتراف و پرده برداشتن از این عشق می نموده است تا جایی که به جای گلی در خاکسپاری مادرش حضور دارد. تلفیق روایت خیال پردازانه رویا و واقعیت داستان را به پیش می برد. گلی سردرگم است و حس گناه به دلیل عدم حضورش در مراسم تدفین مادر او را آزار می دهد. او دوستان دوران کودکی خود را می شناسد، اما در این میان فرهاد را به یاد نمی آورد. وی در برخورد با دوستان قدیمی با مجموعه ای از انسان های شکست خورده روبه رو می شود که برخلاف تصورش نتوانستند به جایگاه موفقی برسند. فرهاد که همه مردم شهر از دلدادگی او خبر دارند و برای ابراز عشق به گلی دست به هر کاری می زند تا گلی را به یاد خاطرات گذشته بیندازد که شاید اورا به یاد آورد. او در تمام سال های نبود گلی به عشق او تمام آن چه او دوست داشته آموخته به امید روز آمدن او و درک بهتر دنیای او. فرهاد نمونه یک عاشق واقعی است که در قبال فریاد گلی بسیار خونسرد و گاهی شوخ طبعانه برخورد می کند، فیلمی که بیانگر عشقی قدیمی در عین حال یک طرفه است و فیلمساز باید برای دو طرفه کردن آن زمینه سازی کند تا مخاطب مشتاقانه آن را دنبال کند. به نظر می رسد یزدانیان برای پرداخت شخصیت فرهاد مجموع ویژگی های عاشقانه ترین ها را در سینما مد نظر قرار داده است و چه انتخابی بهت از زوج لیلا حاتمی و علی مصفا که به خوبی ازعهده اش بر آمدند. نکته جالب فیلم حضور زهرا حاتمی پس از سال ها دوری از سینما در فیلم است که شاهد بازی خوبی از او هستیم. فیلمساز تلاش کرده تا با انتخاب لوکیشن و بستر جغرافیایی خاص در شمال کشور دنیای فیلم را از هر پلیدی دور نگه دارد. فیلمبرداری و قاب بندی چشم نواز در کوچه ها، بازار سنتی رشت به فضای فیلم حال و هوای عاشقانه بخشیده است و گاهی حس نوستالژیک را برای مخاطبان زنده می کند. کریستوف رضاعی که تلفیقی از موسیقی مدرن و محلی را در فیلم به کار گرفته، بسیار به پیشبرد فضای رمانتیک داستان کمک کرده است. به طور کلی یزدانیان در اولین اثرش توانسته عاشقانه ای متفاوت و پر کشش را با پردازش خوب فیلمنامه، بازی مناسب بازیگران، موسیقی تاثیرگذار و فیلمبرداری سنجیده به زیبایی تصویرسازی کند و با وجود تکرار عاشقانه های فراوان در فیلم ها، عشقی منحصر به فرد را در این فیلم برایمان به یادگار گذارد و آن را جزء بهترین و بی ادعا ترین عاشقانه های سینمای ایران قرار دهد.
تیر ۹۴
یادداشت فیلم در دنیای تو ساعت چند است
مارس 14, 2018
لینک کوتاه: https://mona-karimi.ir/zA2r8