با فیلم خوب برگرد
نوشتن در باب فیلم جدید مهرجویی بیشتر حاکی از حقیقت تلخی است که همه دوستدارانش را غمگین و مایوس کرده است وگرنه نکته قابل ذکری ندارد جز چرایی ساخت چنین فیلم غیر قابل باوری از فیلم ساز برجسته و متعاقبا هشدار و نگرانی از وضعیت آینده سینمایی که بزرگانی چون او سکان دار آن هستند. مهرجویی فیلم سازی است که بهترین فیلم های تاریخ سینمای کشور را ساخته و همواره امضایش بر هر اثری سیل مشتاقان را به سینما می کشاند. بیش از چهار دهه تجربه فیلم سازی، از او چهره ای محبوب برای تمام نسل ها ساخته است. اما متاسفانه درچند سال اخیر این سیر فیلم سازی رو به افول رفته و به نظر می رسد که وی در مسیر مناسبی قرار نگرفته است. وی پس از فیلم مهمان مامان توجه خود را به سینمای عامه پسند معطوف نمود و تا حدودی از مفاهیم فلسفی که در اغلب آثارش دیده می شد، فاصله گرفت و با ساخت چه خوبه که برگشتی مهر تائیدی بر افول کیفیت کارش در این چند سال زد. فیلم روایتگر داستان فرزاد جراح دندانپزشکی است که پس از سال ها به ایران نزد دوست و خانواده اش می آید، پیدا شدن شی عتیقه ای شبیه سفینه فضایی و رقابت و اختلاف میان دو دوست برای تصاحب آن آغاز شده و تا جایی پیش می رود که حضور دختری بهانه ای برای جدال آن دو و رقابت عشقی میانشان می شود.
فیلم ساز تلاش کرده تا با گزینش تعداد زیادی بازیگر حرفه ای و ساخت فیلمی کمدی- فانتزی نظر مخاطبان را جلب نماید، اما افسوس که با سپری شدن دقایقی از فیلم تماشاچی در پی درک خط اصلی قصه و منتظر اتفاقی است که مسیر داستان را عوض کند ؟!!مهرجویی اینک تبدیل به فیلم سازی شده است که دیگر دغدغه اش پرداختن به مفاهیم فلسفی نیست و جایی در آثار جدیدش ندارد و مسائلی نظیر فنگ شویی، سنگ درمانی …..جایگزین آن شده و به گونه ای خود را از گذشته رها کرده است. جالب آن است که در این میان، برخی منتقدان برای پیدا کردن این مفاهیم و نشانه های نمادین تلاش می کنند تا آن را به شکلی تعبیر نمایند. چون هنوز نا امید نشدند!!!! فیلم فاقد قصه گویی روان بوده و از هم گسیختگی در آن مشهود است و صرفا خنداندن مخاطب با دیالوگ های سطحیرا مد نظر داشته است. صحنه های بشقاب پرنده، گنجاندن مسائل ماورایی و فضایی، فیلم را به ژانر تخیلی و کارکرد فانتزی تبدیل نموده است. جدال بیهوده بر سر شی شبه فضایی و حضور زن جوانی که رقابت میان دو دوست را رقم می زند و توسل به هر راه برای انتقام گیری از همسایه و کم نیاوردن، نشان دادن خلاقیت برای ضربه زدن، مضمون اصلی فیلم محسوب می شود که در پایان به شکلی ناگهانی و ساده همه جنجال ها حل و فصل و زن جوان با فرد سومی ازدواج می کند. او در فیلم به گونه ای جامعه سیاسی اجتماعی را به نقد می کشد و با ترتیب دادن صحنه ای از شطرنج بازی دو دوست، کری خواندن و رقابت آن ها بر سر یک زن، مخاطب را به فیلم شطرنج بازان ساخته ساتیا جیت رای فیلم ساز هندی ارجاع می دهد تا اشاره ای به مناصب حکومتی و ورود نفر سومی که همیشه بازی را به نفع خود تمام می کند داشته باشد. از مهرجویی انتظار می رود که با وجود چنین ترکیبی از بازیگران می توانست بازی بهتری از آن ها بگیرد. شخصیت های فیلم به خوبی پرداخت و معرفی نشده اند و این موجب سردرگمی و ایجاد سوال در ذهن تماشاچی می کند. رضا عطاران بازیگر کمدی سینمای ایران که او را به عنوان کارگردان با تجربه در این حوزه می شناسیم، تنها برگ برنده فیلم به واسطه خلق موقعیت های طنز محسوب می شود و بار فیلم را به تنهایی به دوش می کشد و برای دقایقی مردم را به خنده وا می دارد. حامد بهداد بازیگر قابل و با استعدادی است که متاسفانه در آثار مهرجویی نتوانسته بازی خوب و ماندگاری از خود به جا بگذارد. وی با وجود تلاش برای کنترل کردن نقش، برخلاف نارنجی پوش که کاملا رها بود، در فیلم کاملا تصنعی دیده شده است، مهناز افشار نیز خلاقیتی از خود نشان نداده و بسیار معمولی ظاهر شده است. در این شرایط نه چندان مناسب سینما چنین فیلم سازانی بزرگی باید در نظر داشته باشند که فقط به فکر ساختن فیلم نباشند و با رعایت همه شرایط به سمت فیلم سازی بروند. چه اصراری به ساخت سالی یک فیلم است، که کیفیت فدای کمیت شود. مخاطبان ترجیح می دهند تا چند سال منتظر فیلم فیلم ساز محبوب خود باشند تا در نهایت اثری فاخر از او ببینند. مهرجویی باید از این پس بسیار محتاطانه به فیلم سازی دست بزند، چرا که عنوانش برسر در هر سینمایی اعتباری برایش می آورد که ممکن است آن نام را از این پس به حراج بگذارد. سینمای ایران سال هاست که با امید روزگار می گذراند، به امید این که این بار با کمی فاصله شاهد فیلمی با کیفیت و در خور تجربه و سابقه این فیلم ساز توانای کشورمان باشیم.
مرداد ۹۲
یادداشت فیلم چه خوبه که برگشتی
مارس 14, 2018
لینک کوتاه: https://mona-karimi.ir/R2BCM