تشکل واحدی برای تهیه کنندگی نداریم
علی اکبر ثقفی متولد ۱۳۳۵ فعالیت فیلمسازی خود را از سال ۱۳۶۰ شروع کرد. ابتدا سازمان سینمایی سبحان را در سال ۱۳۶۵ با سعید حاجی میری و کمال تبریزی و سپس در سال ۱۳۷۰ کانون فرهنگی و سینمایی آبگون را تاسیس نمود. در سال ۱۳۷۴ عضو شورای مرکزی اتحادیه تهیه کنندگان بود و بیش از ۲۰ سال است که فعالیت صنفی مستمر دارد. او یک دوره بازرس کانون در شورا بوده و در این سال ها به عنوان فیلمنامه نویس فعالیت کرده است. ثقفی عضو کانون فیلمنامه نویسان و کانون کارگزاران و از اعضای موثر اتحادیه تهیه کنندگان است. وی هم چنین تجربه کارگردانی و تهیه کنندگی فیلم های سینمایی مختلفی از جمله فوتبالیست ها، جان سخت، جاده عشق، آذرخش، تا مرز دیدار، سرزمین خورشید، سایه وحشت و..را بر عهده داشته و نویسندگی و کارگردانی فیلم های دختران گلاب، غنچه های قالی و کیف را انجام داده است. به بهانه تجربه تهیه کنندگی در نخستین ساخته پسرش امیر حسین ثقفی در فیلم سینمایی ” مرگ کسب و کار من است” با او گفت و گویی داشتم.
شما تجربه کارگردانی چند فیلم را داشتید. چطور کارگردانی را ادامه ندادید؟
گاهی کسی فقط هوس فیلمسازی دارد و کسی هم فقط می خواهد فیلم خوب بسازد. همین که فیلم خوب در سینمای ایران ساخته شود، حس می کنم خودم آن را ساخته ام و از آن لذت می برم. در مورد فیلم” مرگ کسب و کار من است” هم حس می کنم خودم آن را ساخته ام. البته یک فیلمنامه نوشتم که قرار است آن را بسازم. در این فاصله هم دو مستند ساختم. البته کارگردانی دغدغه ام است؛ ولی سینما دارای ابعاد مختلفی است و فیلمی که ساخته می شود باید هم با مخاطب عام ارتباط برقرار کند و هم با جامعه هنری و در واقع کلیشه و تکراری نباشد. در این سال ها فیلمنامه های زیادی نوشتم، چند فیلم تهیه کردم، چند سال مستمر در صنف تهیه کنندگان و هیات مدیره بودم و حال بیشتر به کار خودم می رسم.
گویی تمرکز شما بیشتر روی فیلمنامه نویسی است؟
بله. همیشه به فیلمنامه نویسی علاقه داشته ام، اما فکر می کنم فیلمنامه نویسی در سینمای ما مهجور مانده است و جایگاهی که به بازیگران و چهره های جلوی دوربین می دهند برای فیلمنامه نویسان قائل نیستند. البته ما نویسندگان خوبی داریم که گاهی فیلم می سازند و فکر می کنم فیلمنامه نویسی آن ها بهتر از فیلمسازی شان است.
به مهجور بودن فیلمنامه نویسی اشاره کردید. علت را چه می دانید؟
فیلمنامه نویسی زیر ساخت هایی می خواهد که از همان دوران کودکی و طی مراحل تحصیلی شرایط یک نویسنده را مشخص می کند. نویسنده نمی تواند در خانه اش بنشیند و از جامعه و مردم بنویسد. ما فیلمنامه نویسانی حرفه ای در سینما داریم که آدم های پخته، فرهیخته و نجیبی هستند و سال ها کار کردند اما متاسفانه به فیلمنامه نویسی خیلی کم اهمیت می دهیم و هزینه کی برای آن می گذاریم. بنابراین فیلمنامه نویس از این حرفه خارج شده و به حوزه های دیگر می رود.
به نظر شما درست است که بسیاری از کارگردانان خود فیلمنامه هایشان را می نویسند با فیلمنامه نویسی باید در حیطه عده ای خاص و توانمند کار شود؟
متاسفانه این موضوع فراگیر شده است. در موارد خاص بهتر است کارگردان، همکار و مشاور فیلمنامه نویس داشته باشد.
دنیای تهیه کنندگی چگونه است؟
تهیه کننده در اساسنامه اتحادیه تهیه کنندگان به طور حرفه ای و جامع کسی است که بتواند موضوع و فیلمنامه خوب، نیروهای مجرب( عوامل حرفه ای و متخصص)، امکانات بالقوه( منابع مالی) را جمع و در تولید اثر بگذارد و فیلم را به سرانجام برساند و موانعی که سر راه فیلم است مدیریت کند. تهیه کننده خوب باید مدیریت بحران را بداند، در واقع کسی است که در بخش خصوصی فعالیت و از جیب خود هزینه کند، پس باید دغدغه و قدرت ریسک ذاشته باشد. ما تهیه کنندگان خوبی داریم مثل پرویز یشایایی، منوچهر محمدی و..که وافعا همین دغدغه را دارند.
تهیه کنندگی امروز با گذشته چه تفاوت هایی دارند؟
مشکل امروزه ما این است که چهار تشکل تهیه کنندگی داریم و این حرفه برای خودش جزیره ای شده است. در واقع تشکل واحدی برای تهیه کنندگی نداریم، پس نمی توانیم حقوق واقعی را مطالبه کنیم. در این میان فیلمی اگر نفروشد کسی مدافع نیست.
پیشنهاد شما برای رفع این معضل و تشکیل یک اتحادیه واحد چیست؟
من ۲۰ سال کار صنفی انجام دادم، شش دوره در هیات مدیره بودم. ما باید اعضا باشیم، باید از حقوق عضو تهیه کننده شهرستان حمایت شود. شاید نگاه ها و سلایق مختلف و یا نقطه نظر خلاف جریان حاکم و این که هرکسی فکر می کند دانای کل است که باعث می شود میان اعضای شورای مرکزی و هیات مدیره تفرقه افتاده و هر یک انشعاب کرده و صنف دیگری را ایجاد کرد، ما اگر متحد بودیم و با هم مذاکره و تعامل داشتیم قطعا می توانستیم حداقل ۵۰ سالن بسازیم. سینمای ما فقط در ایام جشنواره نباید پر رونق باشد. سینما زمانی موفق است که در آن جمعیت حضور داشته باشد و مورد استقبال قرار گیرد. فکر می کنم نظام تهیه کنندگی باید تشکلی واحد زیر یک سقف داشته و به دنبال اهداف جمعی برود.
برای حل معضل کمبود سالن های سینما که با انبوهی از فیلم های اکران نشده روبه رو است چه باید کرد؟
در این سال ها هر معاونتی که وعده ساخت سالن سینما را می داد آن را عملی نمی کرد. تنها کسی که در دوره مسئولیتش طرح را به شهرداری ارائه کرد مرحوم سیف الله داد بود که باعث ساخت پردیس های سینمایی شد. الان فروش فیلم ها در پردیس ها زیاد است چون سالن سینماهای مختلف سنتی و متعلق به قبل از انقلاب است. به همین دلیل تجهیزات و صدا و سیستم صوتی ضعیفی دارند و از لحاظ موقعیت جغرافیایی و رفت و آمد مناسب نیستند. سینما آسمان آبی در میدان بروجردی که فکر می کنم خیلی کم تماشاگر داشته باشد. امروزه پارکینگ برای سالن سینما از ضروریات است.
در خصوص وضعیت تولید فیلم هم توضیح دهید؟
یک استاد فیلمنامه نویسی با نام نادر ابراهیمی داشتم که همیشه می گفت موقع نوشتن فیلمنامه حواستان باشد زمانی که می نویسید و مشغول صرف چای هستید، به اجرای آن هم فکر کنید. من هم وقتی فیلمنامه را خواندم متجه شدم ۸۵ درصد فیلمنامه در فضای برفی و کوهستانی می گذرد. با خود گفتم امیر چگونه می خواهد آن را بسازد؟ چندین بار لوکیشن ها را در مناطق کوهستانی (منطقه نور مازندران) دیدیم، دو فاکتور بزرگ در فیلم بود یکی دو میدان مین و دکل های برق فشار قوی با قدرت ۴۰۰ هزار وات که در فیلمنامه بر آن ها تاکید شده بود. ما امکان دکور زدن نداشتیم و طی تحقیقاتی که کرده بودیم امکان قطع دکل ها نبود، بنابراین یک تیم ۱۲ نفره کارشناس از مازندران در فیلمبرداری ۹۰ روزه با ما همکاری کردند و با وجود ارتفاع ۳۵ متری دکل ها قرار شد تا حوزه ۱۵ متری کار کنیم چون میزان مغناطیسی از ۱۷ متر به بالا خطرناک بود، بلاخره بازیگران بدون بدلکار با نظارت کارشناسان تا ارتفاع ۱۰ متری کار کردند. دومین فاکتور مهم فیلم لوکیشن های برفی و کوهستانی بود که با وجود نداشتن امکانات پلاتو و جلوه های ویژه خاص در اجرا به باور رسیدیم که می توانیم کار کنیم.
سرمایه گذاری فیلم را فقط خودتان بر عهده داشتید؟
خیر. مصوب است که ۳۵ درصد سینمای تجربی در هر فیلم اول کارگردان سرمایه گذاری و از اثر حمایت می کند. پس از آن وعده دادند که اگر فیلم خوب بود، سهم آن را بالا برده و در نهایت پنجاه درصد سرمایه گذاری کردند.
با توجه به این که فیلمنامه نویسی هم می کنید موقع نگارش فیلمنامه چقدر در نوشتن و اظهار نظر در آن سهیم بودید؟
امیر خودش فیلمنامه را نوشت ولی درمورد مسائل تولید و فضاسازی با هم مشورت می کردیم.
خودتان ترجیح می دهید چه فیلمنامه هایی را کار کنید؟
فیلمنامه هایی که با توجه به حضور یک هنرپیشه معروف سیل مشتاقان به سینما می روند را هرکسی می تواند بسازد. اما فیلم هایی که فیلمنامه های خاص، ماندگار و تولیدات سنگین داشته باشند را دوست دارم. کارگردان هم باید خمیره و جوهره داشته باشد. ما باید ذائقه تماشاگران را تغییر دهیم چون سینمادار فقط دغدغه گیشه خود را دارد.
نحوه اکران فیلم چگونه بود و چند سالن در اختیار داشتید؟
بهتر است از صاحب فیلم بپرسید چند سانس داشتید؟ با توجه به طرح اکران چرخشی که از نیمه دوم امسال اجرا می شود به جای سالن به ما سانس دادند. در این ۳۰ سال ندیده بودم که با فیلم ها این طور رفتار کنند. در نیمه اول سال شورای صنفی اگر یک سانس فیلم در سالن جا به جا می شد؛ سینما را توبیخ می کردند. سهم صاحب فیلم بین سالن ها تقسیم و به علت زیاد بودن فیلم ها سانس ها را بین آن ها تقسیم کردند؛ یعنی اگر سالن در یک روز حق من است، بین ۳ فیلم تقسیم شده که ناشی از نبودن سالن به حد گنجایش نمایش فیلم است. نمایندگان ما در اتحادیه بدون مصوبه شورای مرکزی به این اقدام خانمان سوز و حراج فیلم دست زدند؛ در واقع فقط صاحبان فیلم ضرر می کنند چون از سهم فروش کم می شود وگرنه سینمایی حداقل ۳ سالن پر دارد و فیلم ها را جابه جا کرده و تنوع هم دارد. همین طور فیلم های پر فروش را در سانس های خوب و فوق العاده می گذارند و این کمال بی عدالتی و بی انصافی است. سال گذشته اداره نظارت قرار گذاشت طبق جدول بندی اکران کند، ولی دوستان اعتراض کردند که به سینما ضربه می زند. بالاخره در این دوره هرکسی فکر خودش است و اگر فیلم در اکران بسوزد ، منتظر است تا کنار رود و فیلم خودش را اکران کند. در حوزه پخش ما ۲۲ پخش کننده فیلم داریم که عملا چهار تا از آن ها فعالند و در واقع بقیه هیچ قدرتی ندارند. سوال من این است سهمیه هر مخاطب در ماه چند فیلم است؟ آیا او بیشتر از چهار فیلم در ماه می بیند؟ پس وقتی چند فیلم را همزمان اکران می کنیم باعث خسارت چه کسی می شویم؟
به نحوه اکران فیلم اعتراض کرده اید؟
بله به دوستان مراجعه کردیم و در چند برنامه از رادیو هم عنوان شد. البته حضور در جشنواره ها و مجامع بین المللی موفقیت و سود است، سود فقط مالی نیست، اگر این طرح نبود فیلم هایی که اکران می شوند دو برابر می فروختند.
به نظرم تعدد فیلم ها باعث اجرای این طرح شده است. شما هم معتقدید؟
بله. ولی مثل آن است که ماشین هایی در جاده در حال عبور هستند و راهبر برای باز شدن راه ها ماشین ها را به ته دره می اندازد. نباید به اکران شدن فیلم بسنده کرد. اکران شدن فیلم بسنده کرد. اکران باید با وقار باشد و زمانی صاحبان فیلم راضی هسستند و از وضعیت لذت می برند که مردم فیلم را ببینند و حس کنند به هدف خود رسیده اند. از سویی فیلم ها هم ردیف هم نیستند و همه نمی توانند فیلم کمدی و گیشه پسند بسازند، من معتقدم فیلمی خوب است که هم گیشه را جذب کند و هم دارای محتوا باشد.
شیوه تبلیغاتی به چه شکل است؟
من توقع نداشتم ولی رسانه ها خیلی حمایت کردند و در چند برنامه رادیو و تلویزیون فیلم نقد شد. هم چنین اهالی هنر و مسئولان فیلم را پشتیبانی کردند. بیلبوردهایی را از سوی وزارت ارشاد تایید و به شهرداری داده و حمایت کردند اما دو کارمند زیر مجموعه از بیلبوردها ایراد گرفتند و گفتند به لحاظ تبلیغی کالای فرهنگی نیست و تجاری است و ما آن را اصلاح کردیم.
درمورد ترکیب بازیگران، آیا انتخاب آن ها توسط کارگردان صورت گرفت یا شا به عنوان تهیه کننده پیشنهاد دهنده بودید؟
امیرحسین با من مشورت می کرد، ولی در واقع انتخاب نهایی توسط خود ایشان صورت پذیرفت.
اگر به جای بازیگران فعلی از بازیگران آشنا با چهره های جدید یا حتی نا بازیگر استفاده می شد به نظر شما فیلم چه تغییری می کرد؟
در واقع بازیگران فیلم ما هم بازیگران خیلی گیشه پسندی نیستند، اما بسته به ذائقه تماشاگر می توانست تاثیرگذار باشد.
گویا قرار بود سعید راد نقش اول فیلم را بازی کند؟
بله. با پیشنهاد من موافقت کرد و قرارداد بست ولی به دلیل اختلاف سلیقه ای که میان وی و کارگردان وجود داشت امکان ادامه همکاری میسر نشد. البته دوستی ما بعد از بازی نکردن ایشان در فیلم نزدیک تر هم شده است.
حضور ماه چهره خلیلی در فیلم علی رغم نقش کوتاه ایشان چگونه صورت پذیرفت؟ اصلا نیازی به استفاده از یک بازیگر چهره برای این نقش ضروری بود؟
خانم خلیلی با این که حضور کمی در فیلم دارند اما خیلی خوب نقش را ایفا کرده اند و بازی ایشان دیده می شود و واقعا یکی از کارهایی است که خانم خلیلی و من معتقدیم که خوب بازی کرده است. ما صرفا نباید کمیت حضور یک بازیگر در فیلم را ارزیابی کنیم.
آینده کاری امیرحسین را چگونه می بینید؟
واقعا من نسبت به تلاش و جوشش او در این حرفه غبطه می خورم. او سینما را بسیار جدی گرفته و انشالله در این راه ایستادگی کند و شرایطی برایش فراهم شود که آشیب نبیند. شاید بخشی از مقاوم بودن او به حضورش در عرصه ورزش برگردد. در واقع چند سالی که وی در رشته مشت زنی فعالیت می کرد ایستادگی و پایمردی زیادی در این رشته ورزشی داشت و در سینما نیز به همین منوال ادامه دارد.
تاریخ گفتگو: دی ۹۰
گفتگو با علی اکبر ثقفی
می 30, 2018
لینک کوتاه: https://mona-karimi.ir/B9eZV