سه زن و یک مرد
جامه دران براساس فیلمنامه ای از ناهید طباطبایی و حمیدرضا قطبی از کتابی با همین نام اثر ناهید طباطبایی اقتباس شده است که پیش از این فیلم سینمایی چهل سالگی، نیز از برگرفته شده از رمان وی بود. فیلم قصه دختری به نام شیرین را روایت می کند که پس از مرگ پدرش به ایران باز می گردد و متوجه می شود که در تمام سال های زندگی اش برادری نادیده و ناتنی انتظارش را می کشیده است و در این بین پرده از وقایع و ناگفته هایی کنار می رود. جامه دران فیلمی قصه گوست بر پایه داستان جامعه چند طبقه ای ارباب- رعیتی که رعیت ها از حاکمیت اربابان رنج می برند و همواره زیردستان در چنگال ظلم حاکمیت اربابان به سر می برند. داستان تلخ فرزند فروشی به اجبار اربابی که نمی تواند از معشوقه خود که نازاست بچه ای داشته باشد، بنابراین (گوهر) رعیت زاده را با زور به همسری خود در می آورد تا بچه ای برایش بیاورد. سپس یکی از دو فرزندش را بدون اطلاع معشوقه(مه لقا) از وجود زنی دیگر در زندگی خود ، نزد خود می برد تا به عنوان فرزندشان بزرگ کند که در عین حال معشوقه اش را از افسردگی دربیاورد و ضامن تداوم زندگی با او شود. مادری که سالها حسرت دیدن فرزندش را دارد و قربانی خودخواهی همسر و اربابش شده است. مه لقا نیز اگرچه زندگی سختی نداشته و ارباب زاده بوده ، خود را زنی بدبخت، نازا و یک قربانی می داند که شوهرش دختر گوهر (شیرین) را با ظلم و زور به او پیشکش کرده است. شیرین نیز عمری به دروغ مادری را مادر خود انگاشته و برادری که از وجودش بی اطلاع بوده است و در صدد کشف هویت واقعی خود است. ظلمی که به نوعی به همه زنان قصه وارد می شود و می توانست به اثری زنانه و فمینیستی تبدیل شود که با هوشیاری کارگردان این اتفاق برایش رخ نداد و صرفا به فیلمی با روایتی از نگاه چند زن قلمداد شد.
فیلم سه اپیزود دارد که هر کدام به نام زنی نام گذاری شده ودر سه مقطع زمانی و تاریخی روایت می شود. اپیزود اول در زمان حال می گذرد و با آمدن شیرین ازخارج از کشور برای مراسم فوت پدرش آغاز می شود. در این بخش قصه با علامت سوالی مواجه می شود که به تدریج در اپیزودهای دیگر به این پرسش ها پاسخ داده می شود. در این اپیزود واگویه های شیرین به مخاطب گفته می شود و به تدریج زمان به عقب رفته و روایت مادر خوانده شیرین (مه لقا) ودر اپیزود سوم (گوهر) به تصویر کشیده می شود. اپیزودیک بودن فیلم باعث شده که در هر بخش یک کاراکتر زن به واسطه ارتباطش با شیرین محوریت پیدا کند و به ترتیب با کنار هم قرار گرفتن قصه زندگی مادر و مادر خوانده شیرین درام زندگی او تکمیل شود. اپیزود دوم و سوم که روایتگر گذشته است به لحاظ ریتم بهتر عمل کرده است و به واسطه حضور باران کوثری و پگاه آهنگرانی که هر دو در نقش دو زن از دو طبقه مختلف بر زندگی هم تاثیر مستقیم دارند بدون این که ارتباطی با هم داشتند، شاهد نقش آفرینی بهتری از آنان هستیم. در پایان اپیزود سوم نمایی از نگاه مادر حسرت کشیده و دور از فرزند را می بینیم که نان تازه خریده و وارد خانه ییلاقی ارباب شوهر می شود. دخترش با مادر ناتنی که نمی داند ناتنی است و با بستگان برای عزاداری به آنجا می آیند. مادر به سوی ساختمان خانه ییلاقی می آید و فقط صدای درونش را می شنویم که از تصمیم خود و ماجرایی که برایش اتفاق افتاده می گوید. پایانی که می توانست از شکل داستان گویی رمان که از زبان گوهر روایت می شود خارج شود و با خلاقیت بهتری به پایان برسد.
فیلمبرداری و قاب بندی بسیار حرفه ای بوده و طراحی صحنه و لباس به فراخور نمایش مقطعی از تاریخ مناسب، یکی از نقاط قوت فیلم تلقی می شود. اما درباره بازی ها باران کوثری و پگاه آهنگرانی در شکل و شمایل جدیدتری به نقش آفرینی پرداختند ، مهتاب کرامتی همانند همیشه ظاهر شده و خلاقیت تازه ای در بازی او دیده نمی شود. مریم کاظمی که در بین اهالی تئاتر چهره ای شناخته شده است در سینما نیز موفق عمل کرده و بازی خوب و قابل قبولی ارائه داده است. تنها بازیگر مرد فیلم فاقد شخصیت پردازی صحیح بوده و بازی بسیار معمولی در کار دارد. در مجموع جامه دران فیلمی است که به شدت به رمان وفادار بوده و موجب آن شده که فیلم نامه فاقد گره افکنی و گره گشایی شود. تعلیق و گره دراماتیکی برای جذابیت بیشتر فیلم وجود ندارد و فقط کنجکاوی شیرین برای پی بردن به هویتش تنها چیزی است که مخاطب را کنجکاو به همراهی می کند. اگر چه کارگردان گاهی دچار خطای روایت در روند فیلمنامه شده، اما همه عناصر فیلم را به خوبی در اختیار گرفته است و می تواند در نخستین تجربه او اثری ساده و قابل قبول به حساب آید.
بهمن ۹۴