ما به غافلگیری ها عادت کرده ایم
مانلی شجاعی فرد در میگرن، نخستین اثر بلند سینمائی خود دوربین را به اجتماع برده وبا نگاه موشکافانه در قالب زندگی آپارتمان نشینی تنهائی آدم هائی را که هر روز با دغدغه ها و مشکلاتشان دست و پنجه نرم می کنند به تصویر کشیده است. عنوان فیلم که ما را به یاد سر درد می اندازد می تواند شروع خوبی برای آماده کردن مخاطب با فیلمی باشد که همه شخصیت ها به نوعی درگیر با سر درد و دردسر هستند. میگرن توانست در جشنواره فیلم فجر رضایت اهالی رسانه را جلب نماید و در بخش مسابقه فیلم های اول جایزه دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را در این بخش کسب کند. وی نیز یکی ازنقدپذیرترین فیلم سازان جشنواره سی ام بود. اثر او می تواند نوید دهنده ورود فیلمسازی دیگر در جرگه فیلمسازان زن کشورمان باشد
از نحوه ورود خود به عرصه فیلمسازی بگوئید؟
جواب دادن به این سوال مستلزم برگشت به هجده سال پیش تا به امروز است که توضیح آن زمان زیادی را می برد . سینما را از گریم و منشی صحنه بودن شروع و با دستیار کارگردانی و برنامه ریزی ادامه دادم . با کار کردن در گروه فیلمبرداری ، تجربیات زیادی کسب کردم و در کنار همه این موارد، نوشتن فیلمنامه ، داستان و شعر من را به کارگردانی نزدیک تر کرد که با ساخت اولین فیلم های کوتاهم ،کارگردانی را هم به شکل عملی تجربه کردم تا امروز.
با توجه به این که بسیار حرفه ای با دوربین فیلمبرداری آشنائی دارید، آیا هدف و دغدغه شما صرفا کارگردانی بود؟ من از سال ۷۹ تصمیم گرفتم وارد گروه فیلمبرداری شوم که این کار را کردم و در طی این سال ها در فیلم های زیادی حضور داشته و مسئولیت هایی مثل تراولینگ کردن و فوکوس کشیدن را بر عهده داشتم . هدفم از حضور در این گروه ، مسلط شدن و آشنایی با مهمترین ابزار فنی سینما یعنی دوربین فیلمبرداری و متعلقاتش اما در جهت تقویت دیدگاه کارگردانی بود ، وگرنه حضور موثر در پشت دوربین به عنوان یک مدیر فیلمبرداری مسیر و پروسه دیگری را هم می طلبد که البته هدف من مدیریت فیلمبرداری نبود
فیلم نامه نویسی را به شکل تجربی فرا گرفتید یا دوره خاصی را گذراندید؟
از آنجایی که هم پدرم و هم مادرم شاعر و نویسنده هستند ، همیشه نوشتن در خانه ما یک مقوله جدی و البته دلپذیر محسوب می شود . بنابراین معلم های من ، پدر و مادرم و اهالی قلمی بودند که به منزل ما می آمدند.
ایده میگرن چگونه حاصل شد؟
میگرن مثل خیلی از فیلمنامه های اجتماعی دیگر از زندگی روزمره مردم اطرافم تاثیر گرفته و به این شکل در آمده است.
همکاری با برادران آقاگلیان (تهیه کنندگان) فیلم چگونه اتفاق افتاد؟
فیلمنامه اولیه را برای آقای مهران مدیری فرستاده بودم تا نقشی را به ایشان پیشنهاد کنم ، اما بعد از یک سری تغییرات در روند ساخت فیلم از طرف ایشان به برادران آقاگلیان معرفی شدم.
دلیل انتخاب عنوان میگرن بر فیلم چه بود؟
با توجه به اینکه شورای نظارت و ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قانون منع گذاشتن نام خارجی روی فیلم ایرانی را تصویب کرد آیا شما در این انتخاب با مشکل مواجه نشدید؟
دلیل انتخاب عنوان میگرن ، دردسرهای زندگی روزانه ای ست که در فیلم مستتر است و به آنها پرداخته شده که می تواند ایجاد سردردهای میگرنی کند . اما منظور من نشان دادن سردرد نبوده ، بلکه کلمه سردرد به نوعی واژگون خوانده می شود دردسر، که تناسب مناسب تری با موقعیت های درون میگرن دارد . خوشبختانه از طرف وزارت ارشاد هم برای اسم میگرن به مشکلی برنخوردیم.
دغدغه شما از ساخت چنین فیلمی چه بود؟
تنهایی آدم ها ، درگیربودن با مسائل زندگی روزمره ای که می توان به راحتی از کنارش گذر کنیم ، در حالیکه تلنبار شدن همه این خستگی ها میتواند شالوده زندگی را از هم بپاشد و ما را تبدیل به ادمهای تنهایی کند که روح سالمی نداریم.
آیا هدفتان در ساخت میگرن، خلق لحظه های طنز و خنداندن مردم به واسطه گنجاندن شخصیت پیرزن (گوهر خیراندیش) بود؟
هدف خنداندن نبود ، وگرنه فیلم کمدی می ساختم . اگر حسن فیلم من میتوانست حرف و احساسش را به راحتی با مادر و مادر بزرگش ، که از دو نسل متفاوت هستند ، در میان بگذارد ، شاید موقعیت های خنده دار فیلم شکل دیگری پیدا میکرد.
انتخاب ترکیب بازیگران فیلم که اکثر آنها سابقه فعالیت در تئاتر را دارند، چگونه اتفاق افتاد؟ آیا شخصیت ها برای شما ما به ازای بیرونی داشتند؟ از زمانی که فیلمنامه را می نوشتم به تک تک این بازیگران فکر کردم . و این جنس موضوع و کاراکتر های فیلمنامه ، قطعا این ترکیب بازیگران را می طلبید . بله
بار عمده فیلم بر دوش زنان و مواجه شدنشان با مشکلات زندگی می باشد، آیا به این فکر کردید که ممکن است به فیلمی فمینیستی تبدیل شود؟
فکر می کنم وقتی تصمیم به ساخت فیلم گرفته می شود ، مسائل و دغدغه های مهمتری وجود دارد که باید به آن ها فکرکرد و نسبت به آن ها صادق بود، تا اینکه ذهن را درگیر کرد که بعد از ساخت فیلم چه کلماتی را میخواهند به آن سنجاق کنند . از دید من موضوع میگرن حول محور زنان، اما نه با نگاه فمینیستی می چرخد ، چون اعتقادی به این قبیل واژه ها و خط کشی کردن ها ندارم .
در جشنواره عده ای اعتقاد داشتند که مستقل رفتار کردن دختربچه(توکا) و مثلا کیک پختن …….. برای سن او بسیار زود است. خودتان بر چه باوری توکا را اینگونه نمایش دادید؟
وقتی در سن توکا ( دختربچه فیلم ) بودم ، به دلیل شاغل بودن مادرم ، تمام همین تجربیات را شاید هم کمی فراتر از توکا از سر گذراندم .چون پدر و مادرم همیشه اعتقاد داشتند که بچه ها را باید برای تجربه کردن ، درگیر امور زندگی کرد و آزاد گذاشت. من هم بر این باورم و می دانم که خیلی از خانواده ها هم در حال حاضر همین طور فکر میکنند .
با توجه به آن که زنهای قصه هریک به نوعی دوری از مرد زندگیشان را تجربه می کنند، آیا اشاره زیر متنی به این بود که قبول مسئولیت زندگی بدون مرد (همسر) در شرایط کنونی بسیار سخت و مشکل است؟
زندگی میتواند بدون مرد ( همسر ) مشکل باشد ، و می تواند با حضور مرد ( همسر ) هم مشکل داشته باشد . من در این فیلم به هردو مورد اشاره کرده ام .
فیلمبرداری میگرن با توجه به لوکیشن های آپارتمانی با چه مشکلات و سختی هایی همراه بود؟
فیلمبرداری در لوکیشن های داخلی ، سختی های خودش را دارد . اما سختی با مشکل تفاوت میکند که ما با هیچ مشکلی مواجه نبودیم .
در حال حاضر قصد ادامه فیلم سازی را دارید؟ و مشغول چه فعالیتی هستید؟ حتما … ! به تازگی تصویربرداری فیلم مستند بلندی به نام بوی سرب، عطر علف را که در گیلان ( رشت سیاهکل و روستاهای اطراف ) تصویربرداری شده است، به پایان رسانده و درگیر مرحله تدوین فیلم هستیم تا بتوانیم به چشنواره فیلم فجر امسال برسانیم.
از وضعیت اکران و نحوه نمایش فیلم راضی هستید؟
در نا امیدی بسی امید است … ! ما به غافل گیری ها عادت کرده ایم . خبر اکران میگرن در شنبه قبل به ما اطلاع داده شد و چهارشنبه فیلم روی پرده سینماها به نمایش در آمد . به همین سرعت ، به همین اندازه غافلگیر کننده ! آن هم در شرایطی که دیگر به اکران امیدوار نبودیم و هیچ اقدام تبلیغاتی برای فیلم نشده بود . بنابراین در این تعلیق حسی که نمی دانم خوشحال باشم و یا ناراحت ، همه چیز را به فال نیک می گیرم.
تاریخ گفتگو: دی ۹۱