اثری که رسالتش خنداندن و ایجاد سرگرمی است
ردکارپت یا همان فرش قرمز دومین ساخته بلند رضا عطاران که خود ایفاگر شخصیت اصلی است، داستان یک هنرور عشق سینما وعلاقه مند به اسپیلبرگ را روایت می کند که آرزوی حضور در جشنواره های خارجی را دارد، اما اصول آن را نمی داند. او در کارگاه ساخت پرچم کار می کند، قرار است پس از سفر کن در فیلمی جنگی ایفاگر نقشی فرعی باشد و به همین دلیل با ریش راهی فرانسه می شود. بنابر این برای جشنواره کن خود را به فرانسه می رساند تا بزرگان سینمایی را ببیند و طرح فیلمنامه اش را برای همکاری به اسپیلبرگ بدهد که پول های او توسط یک ایرانی دیگر دزدیده می شود و در نهایت برای فراهم شدن پول غذا به گدایی می افتد و سردرگم در کشوری غریب رها می شود. دقایق ابتدایی فیلم در شناخت نسبی شخصیت اول از طریق معرفی او و علاقه اش آغاز می شود و باقی فیلم تصمیمات و کنش های او برای راهیابی به سالن جشنواره و دیدن بزرگان سینمای جهان است.
عطاران در فرش قرمز توانست مثل همیشه توجه تماشاگران را به خود جلب کند. وی دارای ادبیات سینمایی منحصر به فرد است و همیشه به دنبال ایده های بکر و تازه برای روایت کردن بوده ، هم چنین از هوش بالایی در پرداخت و دیدن جزئیات برای خلق لحظات طنز برخوردار است. او برای خنداندن مخاطب از شوخی های موقعیتی و کلامی، بازی با اسامی فیلم ها و کارگردانان ایرانی همانند اصغر فرهادی، جمال شورجه، ملک سلیمان و…….. یا کارت خانه سینما که به واسطه آن اجازه حضور در جشنواره کن را می دهد، بهره جسته است.الگوی حضور یک شخص در فضایی که فرهنگ آن برایمان نا آشناست، سابقه ای طولانی در سینما داشته است و این ایده می تواند زمینه ساز تفاوت فرد با محیط پیرامونی خود و بالطبع ایجاد فضایی کمیک شود. فیلم بدون داشتن قصه ای محکم و به شکل مستند گونه به ویژه صحنه های حضور(تیلدا سوینتین و جیم جارموش) گسترش می یابد تا اینکه شخصیت اصلی با جمال که فردی ایرانی است آشنا می شود، اما جمال به سبب زندگی در محیط مذکور به بخشی از آنان تبدیل شده است و به جز زبان مادری هیچ نشانی از هویت ایرانی در او وجود ندارد. پرچم ایران که در سکانس ابتدایی فیلم به آن اشاره می شود و شغل شخصیت اصلی است ، در انتهای فیلم با شمایلی دیگر به مامنی برای وی تبدیل می شود و پس از رسیدن به سردرگمی زیر پرچم کشورش می خوابد. فیلم جهت گیری خاصی ندارد و می توان آن را برخلاف نظر عده ای در جهت تقویت حس میهن پرستی نامید. به نظر نگارنده مفهوم پرچم ملیت و کشور می تواند مفهوم اصلی فیلم عطاران باشد که باز باید دید هدف فیلمساز در بیان آن چه بوده است؟!!!! در مجموع جسارت عطاران در ساخت این ایده و نمایش صحنه ها در کشور خارجی با وجود محدودیت ها و معمولا هزینه های بالا که خوش بختانه در این فیلم هزینه هنگفتی صورت نگرفته قابل تقدیر است. فیلم عطاران قابلیت فیلم کوتاه و مستند را داشت، و حال با هدف ساخت اثری بلند می توانست با ترسیم الگوی سفر قهرمان و فیلمنامه ای منسجم تر طنز و نقد اجتماعی را توامان همراه داشته باشد که در نهایت به اثری که صرفا رسالتش خنداندن مخاطب و ایجاد سرگرمی برای اوست تبدیل شده است. البته به نظر می رسد علاقه تماشاگران به نقش آفرینی و فیلمسازی عطاران که یک تنه فیلم را نود دقیقه پیش می برد، آن قدر فراوان است که با هر سر و شکلی به سینما می کشاند و گواهی این ادعا فروش خوب فیلم در تقارن با روزهای ماه مبارک رمضان و جام جهانی است که نشان از محبوبیت این طنزپرداز کشور در میان مردم دارد.
مرداد ۹۳
یادداشت فیلم فرش قرمز / رد کارپت
مارس 15, 2018
لینک کوتاه: https://mona-karimi.ir/LzCej