اشباح اسیر قصه کلیشه ای
تورج امیر سلیمانی افسر بازنشسته ارتش، مردی مست و عصبانی در شبی با همسرش درگیر شده و او را از خانه بیرون می اندازد و به سراغ کلفت خود تاجی خانم می رود و چند ماه پس از آن همسر سلیمانی متوجه بارداری اتاجی شده و او را برای عمل کورتاژ به پزشک می برد که با مخالفت تاجی مواجه می شود. تاجی با صدهزار تومان پول از خانه رانده می شود و به خانه خواستگار قبلی اش (معمار) پناه می برد، همسر سلیمانی پسر ۸ ساله اش را به لندن می فرستد و قول پیوستن به او را می دهد که آن را عملی نمی کند.بیست سال بعد پسرش به ایران برمی گردد و دختر تاجی کلفت همسر سلیمانی شده که این دو عاشق یکدیگر می شوندو ……….اشباح مهرجویی بازگشت او به اوج نیست، اما به نظر می رسد تلاش او برای ساخت و دیده شدن فیلمی خوب محقق نشده و متاسفانه تجربه ای موفق برای او به شمار نمی رود. فیلم براساس نمایش نامه هنریک ایبسن ساخته شده که پیش از این نیز خانه عروسک این نمایشنامه نویس را دست مایه اثرش فیلم سارا قرار داده بود. فضاسازی بصری و رنگ آمیزی ، فیلمبرداری سیاه و سفید و نمایش میزانسن های درگیری با چیره دستی محمود کلاری در اشباح نوید فیلم بهتری را نسبت به آثار متاخر مهرجویی به تماشاگر می دهد که به سرعت وارد قصه کلیشه ای و اصلی خود می شود که نشان از تلاش مهرجویی برای رعایت قواعد قصه گویی کلاسیک نیز دارد.تیمسار مستی که قادر به راه رفتن نیست و پا به خانه مجلل و سردی می گذارد که حتی از مقداری گاز جهت پخت غذا خبری نیست، مشاجره او و همسرش، بارداری خدمتکار، دیدار مجدد خدمتکار با معمار و پایانی که می توان حدس زد، بنابراین نیمه دوم فیلم به سمت بی منطقی و شتاب زدگی پیش می رود. پرداخت نامناسب شخصیت ها ، بازی های سطحی و تصنعی بازیگران ، گسست زمانی بی اثر و گزینش نادرست بازیگر جوان امیر علی دانایی (مازیار) به فیلم بسیار ضربه زده که در این بین فقط ملیکا شریفی نیا تجربه خوبی در بازیگری فیلم داشته و حسن معجونی با توجه به سابقه تئاتری اش مسلط به نظر می رسد. در نگاه کلی اشباح مثل آثار دیگر مهرجویی از مفاهیم عمیق فلسفی و مرگ و تقدیر نشات می گیرد و فیلمساز به نوعی از نگاه مازیار به جهان هستی می نگرد. اشباح نام مناسبی برای فیلم به لحاظ بلاتکلیفی ، بی رنگی و سردی همه شخصیت هاست که سیاه و سفیدی آن تداعی کننده فقدان امید است که مازیار با بازگشت خود به سرزمین مادری اش در جستجوی آن است. یکی از نکات حائز اهمیت در فیلم حضور زنان داستان است که از دو مقوله می توان به آن نگریست. یکی نقش مادری که سارا و تاجی خانم هرکدام به نحوی حق مادری را درباره فرزندانشان ادا نکرده اند، سارا فرزندش را برای آسیب نرسیدن به او از خود دور می کند، درحالی که مهر مادری خود را از او دریغ می کند و تاجی خانم که اصرار برنگه داشتن فرزند حرامزاده ای دارد که آینده ای مبهم و بی فرجام در انتظار اوست. دوم امیدی است که تاجی خانم و دخترش روزا برای مردان داستان به همراه دارند، معمار به واسطه پول تاجی سرپرستی فرزندش را برعهده می گیرد و پول تنها عامل نجات معمار از وضعیت فلاکت بار اوست. روزا دختری در ظاهر کلفت خود را شایسته نجیب زادگی و عشق مازیار می داند تا زندگی اش را تحول بخشد و به امید مازیار برای زندگی تبدیل می شود که در نهایت با شنیدن واقعیت و ترک روزا، مازیار از ادامه زندگی سرباز می زند.
تقصیر ما نیست
سخنی با داریوش مهرجویی
لازم به توضیح است هدف از این نوشتار بیش از نقد و اظهار نظر شخصی نگارنده درباره فیلم، معطوف به سخن مهرجویی در خصوص منتقدان است که با وجود نداشتن ادعایی در این زمینه، اما لازم دیدم به عنوان یکی از کوچکترین اهالی رسانه به نکته ای در این باب اشاره کنم. مهرجویی در مصاحبه ای در پاسخ به این که منتقدان منتظرند اشباح شبیه آثار گذشته او باشد عنوان نموده که مگر من در ۵۰ سال قبل زندگی می کنم؟! و یا همان آدم ۲۰ سال گذشته هستم؟! این افراد چیزی از سینما نمی فهمند و (با عرض پوزش نگارنده از خوانندگان) آن عده از منتقدان را خر قلمداد و به آن ها توهین نموده است که به نظرم این توهین با توجه به گستردگی عدم رضایت این صنف از فیلم، شامل اکثریت می شود. نکته جالب این است که اولین شخصی که به طور رسمی به طرفداران او وعده داده که فیلم جدید مهرجویی (اشباح) هم ردیف دوران طلایی فیلمسازی اوست ،جهانگیر کوثری تهیه کننده فیلم بوده، اما مهرجویی این سخن را فقط اظهارنظر کوثری بیان داشته و این که ما باید هرروز چیز جدیدتر یاد بگیریم و جلو برویم نه این که ادای گذشته را در آوریم.
خرداد ۹۳
یادداشت فیلم اشباح
مارس 14, 2018
لینک کوتاه: https://mona-karimi.ir/KC0cY