فیلم سینمایی اشیا از آن چه در آینه می بینید به شما نزدیک ترند
دروغی که برملا نشد
اشیاء از آن چه در آینه می بینید به شما نزدیکترند، نخستین اثر نرگس آبیار شانس این را داشت که پس از فیلم سینمائی شیار ۱۴۳ که طرفداران خود را کسب کرد به اکران عمومی درآید تا شاهد تفاوت فاحش این دو اثر از این فیلمساز باشیم. اشیاء از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک ترند قصه زندگی زن بارداری به نام لیلا را روایت می کند که به همراه همسرش فرید و فرزند دو ساله اش مستاجر دو پیرزن مهربان است، اما ورود مهمانی برای لیلا ماجراهایی را برای او رقم می زند. اشیاء از آن چه در آینه می بینید به شما نزدیکترند تصویرگر گوشه ای از زندگی لیلا و ماجرای پیش پا افتاده ای است که امکان وقوع آن برای هرکسی وجود دارد. ایده و طرحی که سوژه خوبی را برای پرداختن به دغدغه یک زن ساده شهرستانی طرح می کند، اما گنجایش تبدیل به یک فیلم سینمائی را ندارد و برای نمایش سینمائی مستلزم پر کردن خلاء های قصه و ایجاد خرده پیرنگ هایی برای جذابیت و کشش داستان است. به نظر می رسد چنین سوژه ای نمی تواند تماشاگر را یک ساعت و نیم با ریتم کند و تعلیق بسیار بر صندلی نگه دارد.با توجه به پیشینه آبیار در مستند سازی توجه و تاکید به جزئیات و جنبه مستندگونه در عین سادگی در آثارش هویدا بوده، اما این سادگی دارای خلاقیت نیست و فیلم از عناصر بصری مناسب بی بهره مانده است.یک سوم ابتدایی فیلم فقط به رابطه لیلا و همسرش و معرفی همسایگان می گذرد و گره ماجرا بسیار دیر و زمانی آغاز می شود که نیمی از فیلم گذشته است. بحران و گره اصلی داستان با ورود میهمان برای لیلا آغاز می شود که شکستن بشقاب همسایه به دغدغه ای برای لیلا تبدیل می شود که او را مجبور می کند تا برخلاف اصولی اخلاقی خود برای جبران این عدم امانتداری رفتار کند، بنابراین پنهانی به خانه همسایه می رود تانمونه ای از آن بشقاب را با خود به بازار تیمچه ببرد. لیلا شخصیتی اخلاق مدار است که برای رسیدن به مقصود از وسایلی بهره می برد که غیر اخلاقی است، در این بین به راحتی به همسر و بستگان دروغ می گوید،دزدانه بشقاب را برمی دارد و تنها در صدد رسیدن به آرامش به هم خورده درزندگی و برطرف کردن دغدغه اش است. بی شک لیلا قهرمان فیلم نمی تواند باشد چون شخصیتی خاکستری دارد و به دلیل خجالت کاری که انجام داده، خود را به دردسر می اندازد و نتوانسته امانتدار خوبی باشد . فیلم جامعه ای از طبقه متوسط در جنوب شهر تهران را تصویر می کند که همه با همدلی و مهربانی در کنار هم روزگار می گذرانند و مشکلات را با هم بستگی انسانی حل می کنند. دو پیرزن همسایه همچون مادری مهربان، از لیلا که آبستن است همانند دختر خود مراقبت می کنند و همه همسایگان به نوعی درصدد حل مشکلات این زوج هستند. لیلا نیز زنی که سختی زندگی و بدخویی شوهرش را تاب می آورد و پس از دیدن ناگهانی همسرش در بازار تیمچه که در حال عریضه نویسی در گرماست، پسرکی را برای فرستادن آب به همسرش اجیر می کند و از دور نظاره گر زحمت های اوست و نگران از این که همسرش او را در بازارچه ببیند . نتیجه آن که دروغ لیلا مبنی بر رفتن به خانه بستگان و سردرآوردنش از بازار باعث درک موقعیت شغلی همسرش شد و در نهایت این دروغش نیز برملا نشد ،
از سویی پنهان کاری فرید درباره شغل جدیدش از لیلا نکته ای است که باید به آن اشاره کرد . حضور شخصیت های بی هدف امیرغفارمنش(مهدی) و مهران رجبی (حاجی) یکی از معایب فیلم است که حضورشان در فیلم کارکردی ندارد. حاجی قرار است کار برای فرید پیدا کند و جز یک سکانس دیگر او را نمی بینیم، مهدی نیز به پیشبرد قصه کمکی نمی کند و حذف او به فیلمنامه صدمه ای نمی زند. با این حال به دوربین روی دست در بازارچه و سکانس پلان هایی که بیشتر از بقیه صحنه های فیلم جنبه سینمایی به خود گرفته می توان اشاره کردکه با سختی فراوان ولی به شکل مطلوب فیلمبرداری شده است.گاهی مولفه و مفاهیم عده ای از فیلمسازان در سینما تا مدتها جریان فیلمسازی دیگر فیلمسازان را شکل می دهد و پس از مدتی این اعتبار را از دست می دهد. مثلا امروز جریان فیلمسازی اصغر فرهادی و بیان اخلاقیات و رفتارهای مذموم انسانی اعم از پنهان کاری، دروغ، خیانت و….. که به محوریت بسیاری از فیلم ها و الگو قرار دادن این فیلمساز در سال های اخیر تبدیل شده است که به نظر می رسد این فیلم نیز توجهی به بیان اخلاقیات انسانی داشته است. به طور کلی اشیاء از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیکترند فیلم تلویزیونی روان و داستان گویی است که نمی تواند به اثری ماندگار در کارنامه آبیار تبدیل شود.
مهر ۹۴