سینماگران به فکر اندیشه مردم باشند
اگرچه محمدرضا هدایتی فعالیت هنری خود را با اجرا در تئاتر آغاز کرد، اما بیشتر به واسطه حضور در مجموعه های طنز مهران مدیری و ارائه تیپ های متفاوت در میان مردم شناخته شد. وی کارگردانی یک فیلم کوتاه را نیز تجربه کرده و در زمینه موسیقی نیز تاکنون دو آلبوم و تعدادی تک آهنگ را برای علاقه مندان خود منتشر نموده است. اما فعالیت های محمدرضا هدایتی محدود به این هنرها نشد و صداپیشگی عروسک پسرعمه زا در مجموعه کلاه قرمزی و همکاری با ایرج طهماسب تجربه جدیدی از کار برای کودکان را برای او فراهم ساخت. حضور وی در این سال ها به ایفای نقش های کمدی محدود نشد و در همکاری با فیلمسازان مختلف ، نشان داد که قابلیت ارائه تیپ ها و شخصیت های گوناگون را نیز دارد. فیلم سینمایی مالیخولیا یکی از همان تجربه های متفاوت محمدرضا هدایتی است که فراتر از قالب های ذهنی تماشاگر ظاهر شد.
از تجربه کار در صحنه تئاتر که در دوران کودکی برایتان حاصل شد بگویید!
بله. در سن ۱۰ سالگی آموزش و پرورش برای گذراندن اوقات فراغت در تعطیلات تابستانی دانش آموزان طرحی را در نظر گرفت که شامل کلاس های احکام، اردو ، قرآن و تئاتر می شد که من در گروه تئاتر شرکت کردم. سال بعد دوباره در طرح های تابستانی شرکت کردم که در دومین جشنواره کودکان و نوجوانان سراسری در شهر مهاباد که در اوج جنگ برگزار شد نمایشی را از شهر زاهدان به روی صحنه بردیم و موفق به کسب دیپلم افتخار برای بازیگری شدم، از همان جا شغل آینده ام را انتخاب کردم و همه برنامه ریزی های زندگیم به سمت بازیگری و تئاتر پیش رفت. وقتی وارد مقطع راهنمایی شدم، گروه تئاتری را در مدرسه راه انداختم و به نگارش نمایشنامه و کارگردانی کار می پرداختم که در مدارس مختلف اجرا می شد. این موضوع در دبیرستان هم ادامه پیدا کرد تا این که در سال ۱۳۷۰ از سوی وزارت ارشاد، مرکز هنرهای نمایشی در زاهدان دایر شد که باعث شد تا جدی تر موضوع را پیگیری کنم و از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۴ در جشنواره های مختلف شرکت کردم.
اما مسیر ورودتان به تلویزیون با مجموعه” ببخشید شما”و همکاری با مهران مدیری آغاز شد. آشنایی با مهران مدیری چگونه اتفاق افتاد؟
از طریق سروش صحت که دوست خانوادگی من بود، برای این سریال به مهران مدیری معرفی شدم که خوش بختانه از همان زمان که با مهران مدیری شروع به کار کردم مورد توجه او قرار گرفتم که این همکاری در سریال های دیگر نیز تکرار شد
در کارنامه شما کارگردانی فیلم کوتاه هم دیده می شود،چرا فیلمسازی را به شکل جدی تر ادامه ندادید؟
فیلمسازی روند بسیار مشکلی است. آن زمان عطش کارگردانی در من زیاد بود، بنابراین با یکی از دوستانم که اهل زاهدان بود و در تهران زندگی می کرد و نویسنده بیشتر کارهای تئاتری مشترکمان بود، به شبکه های مختلف طرح می دادیم که رد می شد تا این که متوجه شدیم به این آسانی نمی توان فیلم ساخت و باید از طریق تهیه کننده وارد کار شد. من هم حوصله مراحل بوروکراسی را ندارم و کم کم عطش کارگردانی در من کمتر شد. به نظرم رسید در بازیگری نقص هایی دارم و باید نقش هایی را ایفا کنم تا مرا به چالش بکشاند و از آن پس بازیگری برایم به مقوله سنگین تری تبدیل شد. علاقه ای به کارگردانی ندارم ولی شاید اگر در آینده شرایطی پیش بیاید و دوندگی های زیاد نداشته باشد سراغ کارگردانی هم بروم، اما دغدغه اصلی من بازیگری است.
شما جزء بازیگرانی هستید که در عرصه موسیقی نیز فعالیت دارید و دو آلبوم با تعدادی تک آهنگ از شما منتشر شده است . با فاصله ای چهار ساله باید آماده آلبوم سوم شما هم باشیم؟!
متاسفانه باید بگویم خیر. مدیر برنامه ای داشتم که قرار بود کارهای موسیقی مرا انجام دهد که با او به مشکل خوردم و آلبوم مرا به شکلی صاحب شد و دیگر دسترسی به
آن آهنگ ها ندارم. نام آلبوم به نام عشق بود که چهار سال روی آن کار کردم و قولش را به مردم داده بودم، در واقع از این موضوع دچار یک نوع کلاه برداری شدم. ترجیح می دهم هر وقت پیش بیاید تک آهنگ هایم را در اینترنت برای علاقه مندان قرار دهم.
آیا این کلاه برداری را به شکل قانونی پیگیری کردید ؟
می توان پیگیری کرد، اما باید به دنبال وکیل و مراحل کار بود که از وقت و حوصله من خارج است
نظرتان درباره فعالیت هم زمان بازیگران در موسیقی چیست؟آیا میان هنرها ارتباطی وجود دارد که منجر به فعالیت در چند رشته هنری از سوی هنرمندان می شود و آیا موجب عدم تمرکز بر فعالیت در یک رشته خاص نمی شود؟
قطعا همه هنرها با هم در ارتباط هستند، اکثر افرادی که اهل هنر هستند و دغدغه آن را دارند به شکل یک بعدی جلو نمی روند. بسیاری از بازیگران می نویسند، ساز می زنند، کارگردانی می کنند، حتی بازیگرانی داریم که نقاش ، مجسمه ساز و عکاس بسیار حرفه ای هستند. ارتباط عجیبی میان هفت هنر وجود دارد، اما همیشه یک هنر به حرفه اصلی تبدیل می شود و باقی هنرها را می توان هم زمان کار کرد و در واقع بی ارتباط با هم نیستند. به نظرم موسیقی عروس هنرهاست و برایم رتبه اول را دارد. قرار نیست هنرمند باشید تا با موسیقی ارتباط برقرار کنید، همه آدم های دنیا از صوت و آواز خوش استقبال می کنند و بخشی از خاطراتشان با همین آهنگ های خوب است. البته کسی که کار هنری می کند کمی به این مقوله نزدیک تر است و راحت تر می تواند به موسیقی بپردازد، من هم درموسیقی استعداد داشتم و به کمک یکی از دوستانم رشید رفیعی تعدادی تک آهنگ ساختیم که بیشتر ترانه کارهای من را ایشان انجام می دهد و مرا به آهنگسازی تشویق کرد که با هم آن را ساختیم و خواندم که خوش بختانه مورد استقبال واقع شد.
پس صرفا علاقه و استعدادتان باعث فعالیت در حوزه موسیقی شد و به شکل آکادمیک آن را دنبال نکردید!!
شغل من بازیگری است که کار سختی است. البته موسیقی هم کاری سخت است. در موسیقی سوادی ندارم و نت نمی دانم، اما دستگاه های موسیقی ایرانی و سنتی را می شناسم. تحقیقات زیادی درباره موسیقی فولکوریک نواحی ایران و موسیقی کلاسیک غرب و ملل جهان داشتم که یکی از دغدغه های من بود. همان گونه که کسی حق دارد موسیقی را که تمایل دارد گوش کند، من هم حق دارم موسیقی را که دوست دارم کار کنم و آن را کنار نمی گذارم.
چطور اجرای قطعه الهه نازم را با پژمان جمشیدی به شکل مشترک کار کردید؟
در ماه رمضان و عید فطر برنامه ای با تهیه کنندگی و اجرای علی ضیاء پخش می شد که پیشنهاد ساخت قطعه ای را داد که آقای یاها کاشانی ترانه اش را سروده بود و کوشا بامداد تنظیم و آهنگسازی آن را به عهده داشت و من و پژمان را هم انتخاب کرد که این قطعه را اجرا کنیم
آیا تجربه نقش آفرینی در کارهای طنز مهران مدیری باعث می شد تا تیپ ها و نقش های مشابه به شما پیشنهاد شود؟
خوش بختانه چون کارهای مهران مدیری فرم فانتزی دارد و من کمتر کارگردانی را می شناسم که در این زمینه فعالیت کند، بنابراین این فرم نقش هایی که بازی کردم فقط برای آقای مدیری بوده است. پیشنهاد های دیگر که از اهالی سینما و کارگردانان دیگر می شود معمولا نقش های متفاوت از کارهای مهران مدیری است و در این بین نقش های جدی بسیاری بازی کردم.
این روزها شاهد نقش آفرینی شما در فیلم سینمایی مالیخولیا هستیم. درباره ویژگی های فیلم و نقش متفاوتتان که به نوعی تجربه جدیدی برایتان بود بگویید!
مالیخولیا فیلمی شبیه ادبیات رئالیسم جادویی آمریکای لاتین البته در فضای ایرانی است که در اصفهان فیلمبرداری کردیم. خوش بختانه این شانس را داشتم که کارگردانان فقط ایفای نقش های فانتزی را در کارهای مهران مدیری قبول داشته باشند و به من اجازه دهند در فیلم های دیگر نقش های متفاوت را تجربه کنم. مالیخولیا سه پرسوناژ اصلی دارد که با وجود کار جدی و نقش سخت از آن استقبال کردم و به نظرم فیلم متفاوتی شده است. امیدوارم از این فیلم استقبال شود، چون فیلم جزء سینمای مستقل است و اسپانسری نداشته است. آقای مرتضی آتش زمزم کارگردان جوان، خوش فکر و فعالی است که باید به او بها داد، وی نگاه متفاوتی داشت که نهایتا نقشی متفاوت را به من سپردکه بسیار برایم با ارزش است. از مردم می خواهم فیلم مالیخولیا را ببینند و از سینمای مستقل حمایت کنند.
گویا نقش آفرینی شما در قالب پیرمردی خشن، بداخلاق مانند طغرل، جهانشاه و… برای مهران مدیری جذاب است، به دلیل این که می داند از عهده نقش به خوبی بر می آیید!!
مردم کارهای مهران مدیری و گروهی را که با او کار می کنند دوست دارند و برای مثال همیشه سیامک انصاری را به عنوان فردی مظلوم، ساده و اهل فرهنگ می بینند و دوست دارند من هم در نقش پیرمردی بد اخلاق و خشن بینند و آقای مهران مدیری به این موضوع توجه دارد و همین خوراک را به مردم می دهد. نگران تکراری شدن در کارهای مهران مدیری نیستم، چون مردم تمایل دارند در کارهای مدیری ما را به این شکل ببینند و ما هم به خواسته مردم احترام می گذاریم. عطش بازیگری را با کارگردانان دیگر در فیلم ها و سریال هایی با نقش های متفاوت تجربه می کنیم
آیا از سوی همکاران به شما انتقاد شده که بازیگر ثابت گروه مهران مدیری هستید؟
در نهایت می توانند بگویند که ممکن است در کار کلیشه شوم، من حدود ۱۶ سال سابقه همکاری با مهران مدیری را دارم و نقش های متفاوت را در فیلم های دیگر به عهده داشتم، بنابراین خطر کلیشه ای شدن از روی من برداشته شده است. مهران مدیری فرد سفارش پذیری نیست، او با گروهی که از قبل امتحانش را پس داده کار می کند. اتفاقا من در تعدادی از کارهای مدیری مانند جایزه بزرگ و… نبودم و ایشان اخیرا به نیروهای جدید مثل سروش جمشیدی اجازه کار داده که بسیار هم درخشید و پاسخ خوبی از او گرفت. این گونه نیست که هر کاری بسازند از من دعوت کنند و نمی توان گفت بازیگر ثابت مهران مدیری هستم، البته اگر از من دعوت کنند حتما در کار ایشان حاضر می شوم چون به او دین دارم
تکه کلام های نقش ها را خودتان می سازید و یا در مشاوره با فیلمنامه نویس اتفاق می افتد؟
همکاری دو جانبه وجود دارد و براساس متن نویسنده بداهه پردازی می کنم. برای مثال لهجه شهرستانی در نقش هایی را می گیرم و یا تکه کلام هایی را وارد کار می کنم و فیلمنامه نویس از آن استفاده می کند و در متن گسترش می دهد.
صداپیشگی هم به نوعی بازیگری است. صداپیشگی پسر عمه زا و همکاری با ایرج طهماسب چگونه صورت گرفت ؟ از تجربه کار برای کودکان بگویید!
یکی از سخت ترین مقوله ها در زمینه نمایش و فیلم کار کودک است، چون فراموش می کنیم که در کودکی به چه چیز علاقه داشتیم. خوش بختانه ایرج طهماسب به خوبی جنس کودک را می شناسد و می داند که برای مثال اگر در دکور توپ پلاستیکی قرمز بگذارد کودک فقط آن را می بیند. ایرج طهماسب در سال ۱۳۸۷ با من تماس گرفت و به دفتر ایشان رفتم. قرار بود پس از سال ها که برنامه کلاه قرمزی را نداشتیم، برای عید سال ۱۳۸۸ برنامه کلاه قرمزی را بسازد، ایشان خبر از ساخت عروسک جدید داد و این که متنی وجود ندارد و کار به شکل بداهه است و چون می دانست در کارهای مهران مدیری به شکل بداهه کار می کنم به نظرش می توانستم از پس این کار هم بربیایم و من هم قبول کردم. حدود ۱۵ روز تمرین کردیم تا به یک شخصیت برسیم، انتخاب صدا به عهده من بود و برای بداهه پردازی دستم باز بود. برایم تجربه شیرینی بود و از همکاری با این گروه بسیار خوشحالم.
در این سال ها به همان میزان حضور جدی در تئاتر هم داشتید. نگاهتان به مقوله تئاتر چیست؟
خوش بختانه در سه سال اخیر تئاتر جایگاه بهتری میان مردم باز کرده است و سالن های بیشتری می بینیم. در گذشته فقط یک تئاتر شهر داشتیم، اما امروز در جاهای مختلف تهران سالن داریم. هنرمندان بسیار با استعداد و خوش فکر در زمینه نویسندگی و کارگردانی در حوزه تئاتر داریم که باعث شده تا تئاتر رونق پیدا کند. در نهایت تئاتر هنری است که در همه دنیا نیاز به سوبسید و حمایت دولت دارد، چون مخاطبان خاص دارد و مانند سینما چند هزار نفر تماشاگر ندارد. هم چنین روزهای اجرای تئاتر بیش از یک ماه نیست و سالن هایی با روزهای محدود و تعداد کم وجود دارد که نمی تواند هزینه خود را دربیاورد. اما دوستان قانعی وجود دارند که این هنر را زنده نگه داشتند که دستانشان را می بوسم. به نظرم ایران جز کشورهایی است که درعرصه تئاتر تهران و شهرستان ها حرفی برای گفتن دارد.
چندی پیش در فیلم سینمایی آشوب به کارگردانی کاظم راست گفتار هم حضور داشتید. فیلمی پر بازیگر با فضایی متفاوت که روایتگر دهه ۲۰ بود ولی مدت زمان اکران آن بسیار محدود بود. به عنوان بازیگر فیلم نظرتان دراین خصوص چیست؟
متاسفانه به این فیلم در زمینه اکران کم لطفی شد و پس از سه هفته اکران، فیلم را از پرده سینما برداشتند. به نظرم آن چه سیاست های اکران را تعیین می کند این است که باید چرخ اقتصادی سینما بچرخد. فیلم های مستقل فقط با پول تهیه کننده تهیه می شود و هیچ وام و اسپانسری ندارند و فقط می خواهند فیلم های درستی تحویل مردم دهند، اما متاسفانه چون پرفروش نیست به آن ها ظلم می شود و اکران محدود دارند. فیلمی پر بازیگر، پرخرج و تاریخی که در دهه ۲۰ می گذشت و نیاز به لباس ها و طراحی صحنه های خاص آن دوران داشت. کاظم راست گفتار برای این فیلم بسیار زحمت کشید. ایشان روزی به من گفت این فیلم مانیفست زندگی من است و اگر بعد از این فیلمی نسازم اهمیت ندارد چون این فیلم چکیده روحیات و تفکراتم است. ما برای اکران این فیلم به سالن های مختلف می رفتیم و با مردم فیلم می دیدیم، حتی در گیشه بلیت فروختیم که از سینمای مستقل حمایت کنیم. امیدوارم سیاست های پخش فیلم فقط به فکر فروش نباشد و کمی به فکر اندیشه مردم باشد.
گاهی بعضی از فیلم های کمدی به ورطه لودگی می افتد. تعریف از کمدی چیست و چه باید کرد تا کمدی به لودگی نیفتد؟
کمدی یکی از جدی ترین مقوله ها است و شما می توانید اساسی ترین حرف ها و ایدئولوژی را در قالب کمدی بگویید که کسی ناراحت نشود. سقراط یکی از اولین فلاسفه مشهور در بیان کمدی بعضی مسائل نیز بسیار قهار بود و ریشه بیان مسائل با لحن طنز از آن جا می آید. به همین دلیل نیاز به فردی فیلسوف، اندیشمند، متفکر و باسواد دارد که مطلب کمدی بنویسد و درعین حال زبانش تیز باشد به شکلی که حرفش را بزند و به کسی ناسزا نگوید و باعث خنده شود و چون به زبان کمدی طرح شده حتی کسی که مورد انتقاد قرار گرفته ممکن است خود بخندد. به نظرم مقوله پیچیده ای است که از عهده هرکسی بر نمی آید. من مخالف لودگی نیستم و به نظرم گاهی لازم است. بسیاری اوقات دلم می خواهد لودگی ببینم، چون فقط می خواهم بخندم ، اما وقتی کمدی و طنز مطرح می شود در طول تاریخ سینمای ایران می توانم به فیلم سینمایی اجاره نشین های داریوش مهرجویی و یا فیلم دایی جان ناپلئون اشاره کنم که طنزی فاخر و درست دارد که دیگر مانند آن ندیدم. البته کارهای مهران مدیری فانتزی است و به دلیل فرم خاص نمی توان با فیلم سینمایی اجاره نشین ها مقایسه کرد و آثار مهران مدیری مخاطبان بسیار و عجیبی را از متفکر سیاسی تا عوام با خود همراه کرده است. البته به شکل مفصل نمی توان توضیح داد و هیچ وقت تعریف یک یا دو خطی درباره کمدی نداشتم.
آیا در طول این سال ها نقشی به یاد ماندنی و متفاوت از کارهایتان در ذهنتان مانده است؟
بازیگری دنیای عجیبی است و هیچ وقت به عنوان بازیگر نمی توانید از خودتان راضی باشید و دنبال این هستید تا با فیلم قبلی فرق داشته باشید. نقش هایی را بازی کردم که مردم دوست داشتند و هنوز به یاد دارند مثل طغرل در سریال پاورچین، جهانگیر شاه در قهوه تلخ یا محمود در سریال در چشم باد که به نظر می رسد موفق بوده است. هیچ وقت نتوانستم از خود راضی باشم و هر وقت نقشی جدید پیشنهاد می شود با وجود این که روی آن بسیار کار می کنم اما چالشی عجیب در من به وجود می آید و در جامعه مابه ازای آن را پیدا و میکس می کنم و یک شخصیت جدید می سازم، اما شخصیت هایی که بازی کردم خیلی برایم راضی کننده نبوده است.
به نظر شما چرا گاهی نقش آفرینی بعضی بازیگران در تلویزیون، مصادف با کم رنگ شدن آن ها در سینما و یا بالعکس می شود؟
به زبان ساده و عرفی می توان گفت شاید بازیگری که در تلویزیون بازی می کند نسبت به بازیگری که در سینما بازی می کند کلاس کمتری دارد و متاسفانه اوایل که وارد بازیگری شدم این موضوع در تلویزیون بسیار بود، اما بعدها سینمایی ها به دنبال رضا عطاران، سعید آقاخانی و دیگر دوستان که در تلویزیون رشد کردند آمدند و از شهرت آن ها در سینما استفاده کردند تا چرخ از کار افتاده سینما را دوباره به گردش در بیاورند که موفق بوده اند. رضا عطاران بازیگری بی نظیر در سینما است که قابلیت ایفای نقش های کمدی و جدی را دارد و از عهده آن به بهترین شکل بر می آید و می تواند تماشاگران را به سینما بکشاند.
تاریخ گفتگو: خرداد ۹۶
— روزنامه هنرمند —
گفتگو با محمدرضا هدایتی
می 8, 2018
لینک کوتاه: https://mona-karimi.ir/4Tt6z