ماهنامه فرهنگ و سینما

گفتگو با ابوالحسن داودی


رخ دیوانه نمایانگر گسست نسل ها در جامعه
ابوالحسن داودی فعالیت هنری خود را با نگارش نقد و نویسندگی در حوزه سینما آغاز کرد. وی فعالیت سینمایی را از سال ۱۳۶۵ با نگارش فیلمنامه پائیزان به کارگردانی رسول صدر عاملی با همکاری فرید مصطفوی تجربه کرد و پس از آن به فیلمسازی حرفه ای پرداخت. او در این سال ها به فیلمساز گزیده کاری تبدیل شده که به فاصله چند ساله شاهد اثری از او هستیم. فیلم سینمایی زادبوم عنوان آخرین فیلمی بود که ۵ سال پیش توانست در جشنواره فیلم فجر سیمرغ نگاه ملی را دریافت کند، ولی به دلایلی نامعلوم از چرخه اکران عمومی بازماند. داودی اینک با فیلم سینمایی رخ دیوانه به قلم محمدرضا گوهری که مضمونی با محوریت جوانان و فضای مجازی دارد، در نوروز بر پرده سینماها دارد.
شما تجربه فیلمسازی در ژانرهای مختلف سینما اعم از ملودرام، کمدی فانتزی، کودک و ….. را داشتید. خودتان فعالیت در چه گونه ای از سینما را ترجیح می دهید؟
بستگی به موضوعی دارد که زمینه ساخت آن فراهم باشد و طبعا موضوع را در ژانری که باید اجرا شود انتخاب می کنم. ممکن است طرحی در سینمای کمدی یا سینمای کودک برایم جذابیت داشته باشد و دوباره به آن فضا برگردم. بنابراین ژانر خاصی را ترجیح نمی دهم، اما رویکردم در چند سال اخیر نشان می دهد که زمینه های اجتماعی در فیلم برایم مهم بوده است.
مدتی هم به عنوان فیلمساز کودک حضور موفقی داشتید و پس از آن از سینمای کودک فاصله گرفتید!
به این دلیل که حس می کردم موضوعات جذاب دیگری بوده که باید به آن ها بپردازم.
تجربه ساخت سریال تلویزیونی از جمله سریال زمین انسان ها در کارنامه شما دیده می شود. چه عواملی باعث می شود که به سریال سازی و کار در تلویزیون بپردازید؟ چه ویژگی هایی باید در کار وجود داشته باشد؟
تلویزیون برای من رسانه اولیه است که قبل از انقلاب کارم را با آن آغاز کردم و بسیار آن را دوست دارم. در این سال ها متاسفانه هیچ وقت تلویزیون ارج، استقلال و موقعیت خودش را پیدا نکرده و بیشتر فضا ها، برخوردها به شکلی سیاسی و یا حتی با زاویه خاصی بوده که گویی نمی توان در آن تولیدی مناسب انجام داد. امکانات و کاربرد تلویزیون بیشتر از سینماست، بنابراین اگر زمینه مناسبی در تلویزیون فراهم شود ترجیح می دهم در آن کار کنم.
شما که تجربه کار در هر دو مدیوم سینما و تلویزیون را داشتید. تفاوت ساخت در این دو مدیوم را چگونه می بینید؟
تلویزیون رسانه ای است که برد وسیع تری داشته و وظایف متفاوت تری هم دارد. کاربرد تلویزیون از سینما گسترده تر و ارتباطش با مردم بیشتر است. به نظرم اگر فرهنگ سازی و ارتقای فرهنگی در تلویزیون صورت بگیرد، در نتیجه امکان بیشتری برای ارتباط وجود دارد تا سینما.
علت این که در این سالها فیلمساز گزیده کاری بودید و پس از فاصله چند ساله شاهد فیلمی از شما بودیم چیست؟
شاید به این دلیل که براساس تجربه و احساس، موضوعی را انتخاب می کنم که تماشاگر با آن ارتباط مناسب تری برقرار می کند و حداقل فرهنگش را به نزول نمی کشد. متاسفانه گاهی وقتها سینما و یا حتی تلویزیون به وسیله ارتزاق عده ای تبدیل شده است. گویی مجبور هستند کاری در تلویزیون و سینما انجام دهند که فقط معاش زندگی شان بگذرد. خوش بختانه شرایط زندگیم را طوری بنا کردم که خودم و همسرم که بازنشسته تلویزیون هستیم فراتر از حقوق بازنشستگی که دریافت می کنیم نیازی نداریم، در نتیجه به راحتی این امکان برایم فراهم است که به چیزهایی که نمی خواهم و فکر می کنم تولیدش درست نیست نه بگویم. صرفا انگیزه من برای فیلمسازی پول یا درآمد حاصل از آن نیست، موضوع، شکل ارتباطی و چگونگی ارتباط برایم مهم تر است.
چگونه تصمیم به ساخت فیلم سینمایی رخ دیوانه گرفتید و دغدغه تان از ساخت آن چه بود؟
قرار بود رخ دیوانه ۵ سال پیش ساخته شود که در آن زمان موقعیت و شرایط را برای ساخت فیلم مناسب ندیدم و انصراف دادم. تا این که سال گذشته آقای گوهری فیلمنامه را براساس موقعیت و شرایط جدید در جامعه بازنویسی کرد. دوست داشتم فیلمی درباره جوانان بسازم و مهم ترین انگیزه ام این بود که پس از تجربه فیلم سینمایی تقاطع و زادبوم این بار از زاویه دید خود جوانان فیلم را بسازم و آن ها را قضاوت نکنم. حتی فیلمنامه نویس و عوامل کار نیز فیلم را قضاوت نکرده و سعی شد جنس موسیقی نیز مورد پسند جوانان باشد نه جنس موسیقی مورد پسند فیلمساز و یا آهنگساز . وسواس داشتم که فیلمی بسازم که در آن قضاوت نکنیم.
با توجه به روایت خاص قصه از زبان پیروز(راوی اول شخص) در طول فیلم، به نظر می رسد مخاطب در پایان فیلم به گونه ای مرز واقعیت و قصه برایش مبهم می شود و حس تراژیک در صحنه پایانی به تماشاگر منتقل می شود .نظرتان چیست؟
سعی شد فیلم از یک ضرباهنگ بسیار تند که در ارتباطات مجازی به خصوص میان جوانان نیز رایج است استفاده نماید. در اول و پایان فیلم صحنه سقوط دیده می شود یعنی روایت دو ساعت قصه در فاصله یک سقوط از طبقه ۱۳ تا زمین اتفاق افتاده و جمله ای که پیروز در پایان فیلم می گوید :دروغ های من. یعنی آخرین ترفند را برای تماشاچی می زند که همه قصه گویی و یا نقطه نظرپیروز بوده است. همانند ارتباطاتی که واقعیت و دروغ را در نوشته و عکس ها در فیس بوک، توییتر و… نمی توان تشخیص داد. به همین دلیل پایان فیلم تراژیک نیست، چون پایانی است که یک الگو را از شکل انقلاب مجازی که اتفاق افتاده به تماشاچی می دهد.
کمی درباره انتخاب عنوان رخ دیوانه و کارکرد این مفهوم بگویید! آیا نام فیلمنامه دچار تغییر شد؟
رخ دیوانه اصطلاحی در شطرنج است که معمولا در پایان بازی وقتی یک رخ و دو پیاده با مهره شاه باقی می مانند برای این که رخ بازی را به مساوی بکشاند، خودش را در معرض زدن و کشته شدن قرار می دهد که در شطرنج رخ فداکار یا رخ دیوانه گویند و اصطلاحی انگلیسی آن در همه جهان است. در فیلم حرکتی که صورت می گیرد، تمثیلی از حرکتی است که هر رخ در بازی شطرنج انجام می دهد. نام ابتدای فیلمنامه که سه اپیزودی و دارای سه داستان مجزا بود، باخت پنهان بود که فکر کردیم نام رخ دیوانه مناسب تر است و انتخاب کردیم.
به این فکر کردید که ممکن است پس از ساخت فیلم های جوان پسند تبدیل به فیلمسازی شوید که دغدغه جوانان را دارد؟
سعی می کنم خود را درگیر یک قاب نکنم. ممکن است فیلم بعدی مثلا راجع به نسل سالخورده و یا موضوعی دیگر باشد. بستگی به این دارد که حس کنم چه موضوعی نیاز به ساخته شدن دارد.
از حاصل و نتیجه نهایی فیلم راضی هستید و آیا اگر قرار بود دوباره فیلم را بسازید تغییرات بنیادین در آن به وجود می آوردید؟
فکر می کنم حاصل خوبی داشته است. شاید در چند صحنه تجدید نظر اندکی می کردم، ولی به شکل بنیادین تغییری نمی دادم. امیدوارم مردم بتوانند ارتباط خوبی با فیلم داشته باشند.

تاریخ گفتگو: اردیبهشت ۹۴

لینک کوتاه: https://mona-karimi.ir/CKW4p

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.