روزنامه هنرمند

گفتگو با حسین شهابی


زبان ارشاد را خوب می فهمم
حسین شهابی دانش آموخته رشته موسیقی کلاسیک است. وی فیلم سازی را در دوران نوجوانی با ساخت فیلم های کوتاه آغاز نمود.”روز روشن” نخستین فیلم بلند سینمایی شهابی در سال ۱۳۹۱ بود که نامزد دریافت چهار سیمرغ بلورین و برنده دو دیپلم افتخار از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر شد و در حضورهای بین المللی نیز خوش درخشید. فیلم سینمایی “آزاد به قید شرط” پنجمین اثر حسین شهابی است که در مقام نویسنده ،کارگردان و تهیه کننده حضور دارد. فیلم سینمایی “آزاد به قید شرط” به معضلات زندانیان آزاد شده پس از حبس های طولانی و اشتغال آن ها می پردازد.
با وجود تحصیل در رشته موسیقی، ساخت فیلم کوتاه را در همان دوران نوجوانی آغاز کردید. فیلم سازی چه جذابیتی برایتان داشت؟
من هنوز با موسیقی سروکار دارم و موسیقی برخی از فیلم هایم را خود می سازم. پیانو را هنوز تدریس می کنم و به فکر اجرای یک رسیتال پیانو برای سال آینده در تالار وحدت هستم، البته از دو بازیگر سرشناس سینما هم برای دکلمه شعرهای مرتبط با قطعات دعوت خواهم کرد. محدودیت شدید در رابطه با موسیقی در دهه شصت، مرا آرام آرام به سمت سینما سوق داد.
شما فیلم‌سازی هستید که در آثارتان رئالیسم با نگاهی انتقادی در مواجه با مسائل اجتماعی دیده می شود. چرا این شیوه فیلمسازی را برگزیدید؟
اساسا واقعیت‌گرایی از نگاه انتقادی جدایی ناپذیر است و نگاه واقع بینانه تحلیل و انتقاد را می سازد. انتقاد به معنای نق زدن و منفی دیدن پدیده ها نیست، نگاه انتقادی من به مسائل این گونه نیست که بگویم این بد است و اگر این نباشد آن خوب خواهد بود. انتقاد من از نوع نگاهی ا‌ست که نمی تواند هردو پدیده را با در نظر گرفتن علت و معلول، بطور یکسان ارزش گذاری کند. خوب و بد یک نسبیت است نه حقیقت. جامعه ای که این اصل انکارناپذیر را منکر می شود، در جهت ساختن فیلم برای من تولید محتوا می کند.
چه شد قصه آزاد به قید شرط را به نگارش در آوردید؟ ایده فیلم‌نامه ها چگونه در ذهنتان به وجود می آید؟
این سوژه در زمان نگارش فیلمنامه روز روشن بوجود آمد و دو سه سالی با من بود. آزادی مشروط آدمی که تقریبا یک سوم عمرش را در زندان بوده و بعد از آزادی نیز از طرفی با کوهی از ناکامی ها مواجه است و از طرف دیگر قدرت کافی برای رویارویی با مسایل را ندارد، به خودی خود پتانسیل دراماتیکی قوی با خود داشت که به هر شکلی مرا مجاب به نوشتن و ساختن این فیلم کرد.
آیا اگر پیشنهادی مبنی بر ساخت فیلمنامه توسط فرد دیگری به شما شود قبول می کنید؟
امسال ساختن دو فیلم سینمایی به من پیشنهاد شد که فیلمنامه هر دو را نویسنده های دیگری نوشته بودند. در بازنویسی فیلمنامه ها به توافق نرسیدیم و نهایتا من در حال کمک به آنها هستم که خودشان کارها را تولید کنند.
با وجود آغاز و پایان مناسب برای فیلم، اما فیلم روند نسبتا کندی داشت. چرا؟ چه تمهیدی اندیشیدید که برای مخاطب کسالت بار نشود؟
فیلم به دلیل کمبود وقت برای جشنواره فیلم فجر به طور کامل تدوین نشده بودکه جشنواره فجر از راه رسید. من راضی نبودم و فیلم را دوستان من به اجبار ارسال کردند. من باز پشیمان شدم و از جشنواره فجر انصراف دادم ولی این بار جشنواره قبول نکرد و همانجا باقی ماند. اکنون به طور کامل تدوین شده و نتیجه طبیعی اش کم شدن ۱۵ دقیقه از فیلم است که اکنون ریتم تندتری دارد.
مخاطب در لحظاتی به راحتی می تواند با کمالی ارتباط برقرار کند و حس ترس او را که ممکن است هر لحظه آزادی اش به خطر بیفتد درک میکند. اما با وجود پتانسیل لازم برای احساس نگرانی مخاطب و همذات پنداری او، فیلم فاقد تعلیق دراماتیک است.چرا؟
تعلیق دراماتیکی این فیلم در ذات قصه آن است نه در نحوه ساختارش. آنچه شما می گویید روش کلاسیک قصه گویی ا‌ست که در آن مظلوم همیشه باید به بدترین شکل انتقامش را از ظالم بگیرد. این همان جوابی است که در پاسخ سوال سوم دادم که بد وخوب یک نسبیت است نه حقیقت. قهرمان آزاد به قید شرط برای به نتیجه رساندن تعیلق تلاش نمی کند تا مخاطبش را در لحظه راضی نگه دارد. او چه از سر ناچاری باشد چه اختیار، به دنبال یک راه حل منطقی برای برون رفت از مشکلات خود است و یک راه حل منطقی هرگز با انتظارات غیر منطقی منطبق نیست.
درباره اشاره های فرامتنی فیلم و دغدغه تان از ساخت این فیلم بگویید؟
هرلحظه زندگی همراه با صدها فرامتن است. قصه فیلم اگر از دل یک واقعیت ملموس بیرون آمده باشد فرامتن بسیاری در خود خواهد داشت و هرکسی تحلیل متفاوتی دارد. فیلم من یک قصه با هدفی مشخص دارد، فرامتن آن را باید در لابه لای روایت آن جستجو کرد. فیلم یا می تواند حرف خود را بزند یا نه، حالت سومی وجود ندارد و توضیح من ممکن است شما را گمراه کند. بیننده ای که با توضیح من متوجه اشارات فرامتنی شود می فهمد، اما درک نمی کند، همان گونه که ممکن است من یک موضوع را خوب درک نکرده باشم.
آیا به این فکر کردید زمانی که قرار است فضای فیلم با خرده پیرنگ ها تغییر مسیر دهد، موضوع آزادی کمالی به کمک می آید و تهدیدی برای به جریان انداختن ادامه پیگیری خط اصلی داستان می شود؟
خط اصلی داستان خود کمالی است نه دیگری و خرده پیرنگ‌ها برای به کمال رساندن قصه کمالی‌ست. همان گونه که کمالی بخاطر جرم نکرده مشروط آزاد است، دیگران هم به دلایل خودشان مشروط آزادند با آنکه تصور می شود این گونه نیست. اگر این مشروط بودن آزادی ها را پی بگیرید و اشارات متنی و فرامتنی هر کدام را در فیلم بررسی کنید، هیچ خرده پیرنگی وجود ندارد و همگی در امتداد یک قصه واضح است.
چقدر قائل به رعایت خط قرمزها در ساخت فیلم هستید؟
برای واقع بین بودن هیچ خط قرمزی وجود ندارد که قائل به رعایتش باشم. برای من صورت اتفاقات اهمیتی چندانی ندارد که برای تصویر کردنش دچار مشکلات خط قرمز شوم. همانگونه که یک مسئله را هزار گونه می شود فهمید، هزار شکل متفاوت هم می شود عنوانش کرد. اگر خوب و بد را نسبیت بپذیریم و هر معلول را حاصل علتی بدانیم، دلیلی برای عناد و دشمنی و سیاه نمایی وجود نخواهد داشت که به خاطر آن دچار سانسور شویم. محدودیت هایی وجود دارد، اما به ناچار همگی آنها را تحمل می کنیم. کسی که یک واقعیت را سانسور کند، خود را ضعیف‌تر و واقعیت گرا را قوی تر کرده است.
تا چه میزان در نگارش فیلمنامه به حس و منطق حاکم بر قصه توجه دارید؟
تا جایی که در توان دارم! منطق خالی از احساسات انسانی و احساسات خالی از منطق به اندازه هم اشکال دارند. اما حرف آخر این است که منطق با تکیه بر قدرت استدلالش، بر احساسات سطحی و زود گذر غلبه دارد، حداقل در من که این گونه است.
به نظر شما این فیلم در رسیدن به اهداف خود موفق بوده است؟ و چه تاثیری بر روی جامعه و خانواده زندانیان دارد؟
حقیقتا من به دنبال تاثیر گذاری بروی جامعه یا قشر خاصی نیستم. سعی من این است که یک موضوع را درست و منطقی تحلیل و بررسی کنم که ممکن است تاثیر گذار باشد و یا نباشد. کار من فقط همین است.
درباره مشورت با مشاوران و وکلا و تحقیق در این باره توضیح دهید؟ آیا موردی وجود داشت که پس از نظر مشاورین بخش هایی از فیلمنامه دچار اصلاح یا حذف شود؟
من در مورد همه فیلمنامه هایم تا حد ممکن تحقیق و پژوهش می کنم. در این مورد هم از حقوقدانها و مشاورانی استفاده کردم و با نظر مشاورانم تنها یک سکانس تغییرات اندکی کرد.
آیا بهتر نبود گذشته کمالی به شکل بیشتری پرداخت می شد؟
به نظرم در این فیلم گذشته و آینده هیچ کسی بیش از آنچه پرداخته شده اهمیت ندارد. آنچه برایم مهم بوده و است عملکرد در لحظه آدم ها بدون تقسیم بندی به خوب و بد و متاثر از ذات و ماهیت آنهاست.
به نظر شما اشخاصی که پس از تحمل حبس های طولانی از زندان آزاد می شوند با چه مشکلات اساسی در رویارویی با جامعه مواجه می شوند؟
احساس شدید یاس و سرخوردگی که نیازمند رفتار با ملاحظه و ملاطفت جامعه با آنهاست که این برنامه ریزی و حمایت مسئولان دولتی را نیاز دارد.
درگیری ها در بعضی صحنه ها به ویژه پس از ورود لیلا اوتادی و احاطه او توسط چند دلال یادآور فیلم های اکشن بود. به اینفکر کردید فیلم دچار اغراق در پرداخت نشود؟
این رفتار در ذات قصه وجود داشت و نمی شد قصه زندان ، قتل ، خشونت و بی عدالتی را تعریف کرد و حتی تصویر کوچکی از آن ارایه نکرد. شاید نحوه اجرا باب میل ما نباشد اما صرف وجود درگیری و خشونت معنی اش این نیست که این رفتار مورد تایید یا خوشایند من است. هر قصه ای خودش را بهتر تعریف می کند.
آیا کمالی قهرمان یا ضدقهرمان تلقی می شود؟ تعریف شما از شخصیت پردازی او چه بود؟
کمالی آدم منفی نیست. با دلایلی که در طول فیلم می آورد متوجه و قانع می شویم که جرمی هم مرتکب نشده است، بنابر این او ضد قهرمان نیست. اما قهرمان از نوع کلاسیک هم نیست که همه مشکلات را با یک فوت از میان بردارد و یک آدم معمولی مثل همه آدم ها است
فیلم سینمایی آزاد به قید شرط به رانت،تبعیض، شغل زندانیان، تولید ملی، حمایت از کارگران ایرانی و طرح مسائل اجتماعی می پردازد. دراین باره بگویید!
همه این مسایل در همه جای دنیا وجود دارد و من از این ها برای ایجاد تعلیق و کشمکش دراماتیکی استفاده نکردم. یک اجتماع گسترده این مشکلات را هم در خود دارد و من همیشه سعی کردم که با یک تحلیل و تصویر منطقی و واقع بینانه به نقاط کور مشکلات اشاره کنم. راهکار را خود کسانی که مسولیت دارند باید پیدا کنند.
به نظر می رسد آزاد به قید شرط صراحت روز روشن را در بیان مسائل اجتماعی ندارد. نظر شما چیست؟
هر قصه ای با توجه به ذات و ماهیت خودش نیاز به میزانی از صراحت دارد. فکر می کنم اینجا هم صراحت لازم به کار برده شده است
درباره شیوه بازی گرفتن از بازیگران بگویید!؟
من همیشه بعد از دعوت بازیگران مدتی طولانی با آنها تمرین و دور خوانی را انجام می دهم و به تمرین و تکرار جلوی دوربین اعتقاد چندانی ندارم. به نظرم همه اتفاقات خوب در زمان تحلیل و بررسی شخصیت بوجود می آید و تا زمانی که احساس نکنم حرف و درک من با بازیگر یکی نشده تمرین همچنان ادامه دارد.
از سوی ارشاد چه مواردی به عنوان ممیزی به فیلمنامه گوشزد شد؟
این اولین فیلم من است که هیچ ممیزی به آن اعمال نشده است، از اینجا می فهمم که من و ارشاد زبان همدیگر را خوب فهمیده ایم. خوب یا بد، منفی یا مثبت، به اختیار یا ناچار، با همدیگر کنار آمده ایم.
چرا تهیه کنندگی کار را در کنار مسئولیت های دیگر خودتان پذیرفتید؟چه امتیازی دارد؟
تنها امتیازش این است که فقط یک نفر تصمیم می گیرد. این گاه خیلی بد است، گاه خیلی خوب. اما
من گاهی خوب و گاهی بد را به همیشه متوسط ترجیح می دهم.
وضعیت فیلم سینمایی دوران سرطانی به کجا رسید؟
فیلم سینمایی “دوران سرطانی” که در حال حاضر با نام “سرطان” پروانه نمایش آن از سازمان سینمایی صادر شده، بزودی اکران عمومی خواهد شد و زمان دقیق آن هنوز اعلام نشده است
تاریخ گفتگو: آبان ۹۶

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/zXA4r

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.