ماهنامه فرهنگ و سینما

گفتگو با مسعود سلامی


باید پشت دوربین روی دست تحلیلی وجود داشته باشد
مسعود سلامی یکی از فیلمبرداران جوان و با ذوق به شمار می رود که فعالیت خود را با فیلم سینمایی زمانی برای مستی اسبها اثر بهمن قبادی به عنوان دستیار فیلمبردار آغاز نمود و پس از آن با با فیلم های آدم، آنجا، هیچ، بیست و………کار عبدالرضا کاهانی در سینمای ایران مطرح شد. وی تجربه همکاری با منوچهر هادی و سامان سالور در چندین فیلم داشته است و در سی و دومین جشنواره فیلم فجر با ۳ فیلم خواب زده (فریدون جیرانی) ، ناخواسته (برزو نیک نژاد) و زندگی جای دیگری است (منوچهر هادی ) حضور داشت. ناخواسته فیلم جاده ای است که تمام کار داخل ماشین می گذرد و با طراحی وسیله ای تجربه ای جدید در این زمینه صورت گرفته است که توجه منتقدان را به خود جلب کرد. هم اکنون از او فیلم سینمایی زندگی جای دیگری است روی پرده سینماهاست.
از چگونگی ورودتان به سینما و گرایش به عرصه فیلمبرداری بگویید!
در دوره دبیرستان با بچه های سینمای جوان اراک شروع کردم و دوره فیلمسازی ندیدم. پس از تغییر سه رشته دانشگاهی از جمله پتروشیمی، دامپزشکی، بازیگری، در سال ۱۳۷۳ در رشته کارگردانی سینما دانشگاه سوره قبول شدم که آن زمان گرایش نداشت و پس از آن فیلمبرداری را انتخاب کردم. فیلمبرداری ربادستیاری شروع و در زمان آقای آفریده حدود ۱۰۰ فیلم کوتاه برای دانشگاه و بچه های انجمن سینمای جوان فیلمبرداری کردم
با توجه به رشته تحصیلیتان چرا در زمینه کارگردانی فعالیت نکردید؟
در دانشگاه دو مستند را کارگردانی کرده و حس کردم حرفی برای گفتن ندارم. به شدت با فیلمبرداری ارضا می شوم و علاقه و دغدغه کارگردانی ندارم و آن را کنار گذاشتم.
شروع حرفه ای فعالیت هایتان چه زمانی بود و تجربه دستیاری را نزد چه کسانی داشتید؟
اولین کارم فیلم بهمن قبادی در فیلم سینمایی زمانی برای مستی اسبها بود که دستیار ساعد نیک ذات بودم. پس از آن در جشنواره دانشجویی سال ۱۳۷۶ من و تورج اصلانی فیلمبرداری بیشتر آثار را بر عهده داشتیم و جزء برگزیده ها بودیم. حمید جبلی نیز داور آن جشنواره بود که از ما برای فیلم سینمایی خواب سفیددعوت کرد و دستیار یک تورج اصلانی در آن فیلم بودم. می توان گفت اولین کار جدی ام خواب سفید بود.
آسان بودن کار با دیجیتال می تواند باعث شود که علاقه مندان سهل تر وارد این حرفه شوند؟
بله راحت شده است. هشت سال با وجود فیلمبرداری چندین کار و اکران فیلم های هیچ ، بیست و……مرا عضو انجمن فیلمبرداران نمی کردند و پشت کانون فیلمبرداران سینمای ایران ماندم، چون عضویت در آن بسیار سخت بود و باید خود را ثابت می کردیم. در حال حاضر تهیه کننده دستیار مرا صدا می کند و می گوید: چند می گیری و او را سرکار می برد. البته بچه های با استعدادی هستند، اعتقاد دارم جوانان باید کار کنند .خوبی سینما این است که هر فردی می تواند به آن وارد شود، ولی ماندگاری سخت است.
عده ای بر این عقیده هستند که فیلمبرداری فیلم آپارتمانی آسان است. عقیده شما چیست؟
از یک جهت آسان و از جهتی دیگر سخت است. از جهت تکرار خود و این که شبیه سریال های تلویزیونی نشود سخت، ولی از دیدی دیگر سهل می باشد. با نگاهی به فیلم های جشنواره متوجه می شوید که بیشتر فیلم هایی که خارج از آپارتمان بوده جایزه گرفتند.
آیا شیوه سیاه سفید کردن فیلمها به فیلمنامه و نگاه کارگردان بستگی دارد؟!
فیلم هایی نظیر چند کیلو خرما برای مراسم تدفین کار سامان سالور اگر سیاه و سفید گرفته نمی شد، ضربه می خورد. به نظرم یکی از بهترین سیاه و سفیدهای سینمای ماست که تورج اصلانی فیلمبرداری کرده است. فضای پمپ بنزین متروکه، هوای برفی و آدمهایی که کاملا سیاه وسفیدند ، با نگاتیو سیاه وسفید فیلمبرداری و درست انتخاب شده است. اما این که فیلمها به این سمت می رود دلیل شخصی دارد.کار ما فیلمبرداران را زمانی می بینند که فیلم ها یک رنگ خاصی داشته باشد،به عنوان بیننده با دیدن رنگ آبی فیلم با خود می گویی چه فیلمبرداری داشت؟! درحالی که فیلتری پشت کامپیوتر است و آن را آبی می کند. در سیاه وسفید کردن فیلم نیز رنگ را در کامپیوتر و دوربین می بندند و کار پیچیده ای نیست،فیلم هایی که رنگشان راتغییر دادند، خیلی بهتر دیده شدند تا فیلم هایی که خیلی معمولی فیلمبرداری کردند.
آیا عقیده دارید فیلمبردار کارگردان دوم کار است؟!
فیلمبرداری به نظرم کار پرمسئولیت و پردغدغه ای است، هنوز در روزهای اول فیلمبرداری استرس دارم. فکر می کنم فیلمبردار باید کارگردانی را بشناسد و اگر پشت فیلمبردار فکر نباشد و کارگردانی نداند ،خط فرضی و بازی را نشناسد به اپراتور معمولی تبدیل می شود که هرکسی دیگر می تواند آن کار را انجام دهد.فیلمبردار باید تدوین را بداند و بیشتر از ارکان دیگر کار را بشناسد،لازم نیست صدابردار و گریمور همه چیز را بداند.نمی توان فیلمبردار را نفردوم دانست، ولی تاثیرگذار است. فیلمبردار خوب می تواند از فیلمنامه خوب ، کار بهتری بسازد و فیلمبردار خیلی بد می تواند فیلمنامه بد را بد فیلمبرداری نماید و کار را زمین بکوبد.
در کارنامه شما اثری بوده که لوکیشن را شما انتخاب کرده باشید؟
انتخاب لوکیشن بسیار مهم است.در فیلم هایی نظیر هیچ،بیست ساخته کاهانی ۹۰ درصد کار در رستوران و خانه ای بود. به عنوان فیلمبردار برایم مهم است که رستوران چه محلی است و یا در فیلم هیچ خانه به چه شکل است و تا چه حد جای کار دارد، تا پلان تکراری گرفته نشود و بیننده را خسته نکند. همیشه سعی کرده تا دوربین را جای جدید در خانه بگذارم. برای فیلم ناخواسته ۵ روز درحال عکاسی از لوکیشن بودیم و پس از عکاسی به تصمیم درموردانتخاب آن رسیدیم. فیلمبردار باید با طراح صحنه در لوکیشن تعامل داشته باشد.
تاریخ گفتگو: خرداد ۹۳

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/YhZMp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.