روزنامه هنرمند

گفتگو با سمیرا حسن پور


مافیا از ورود استعدادها به سینما جلوگیری می کند
سمیرا حسن پور دانش آموخته رشته نمایش است و فعالیت حرفه ای خود را در دوران دانشجوئی در رشته تئاتر با کارگردانان صاحب نام هم چون استاد بهرام بیضایی آغاز کرد و پس ازآن با سریال چاردیواری به کارگردانی سیروس مقدم پا به عرصه تلویزیون گذاشت. پس از مدتی در همکاری دوباره با سیروس مقدم در مجموعه پایتخت ایفاگر نقش گلرخ شد و با این سریال در میان مخاطبان شناخته تر شد. حضورش در سریال هفت سین یدالله صمدی و دو فیلم تلویزیونی تجربه ای را برای او فراهم ساخت تا به شکل جدی تر وارد سینما شود. وی در فیلم سینمائی تمشک کار سامان سالور در نقش رضوان زنی که بسیار ازخودش دور بود به خوبی ظاهر شد و پس از آن تجربه دو فیلم سینمائی دیگر را در کارنامه خود تجربه کرد ، آنها به کارگردانی احسان سلطانیان و سایه های موازی کاری از اصغر نعیمی که هم اکنون روی پرده سینماها است. با وی به گفتگو می نشینیم تا از دغدغه های بازیگری و کارنامه کاری اش جویا شویم.
شروع فعالیت هنری شما در بازیگری با اجرای تئاتر در مجلس شبیه خوانی بهرام بیضایی بود که چند سالی در تئاتر فعالیت کردید. پس از تجربه بازی در تلویزیون و سینما امروز نگاهتان به تئاتر چیست و آیا از تئاتر فاصله گرفته اید؟
من تئاتر را ادامه دادم و هر سال تقریبا یک اجرا داشتم. برای نمونه داستان های شاهنامه را به کارگردانی رسول نجفیان در سالن نیاوران اجرا کردم و سال گذشته هم اجرای تاتری به کارگردانی محمد بی ریا را در سالن سنگلج داشتم. این روزها هم مشغول تمرین تئاتر هستم. اصولا به کار در تئاتر برای هر بازیگری اعتقاد دارم و معمولا سالی یک کار را انجام می دهم که به نظرم بسیار مفید است و در کار بازیگری تاثیر بسیاری دارد. به نوعی تئاتر تمرین مستمر بازیگری است.
کار خود را با تلویزیون با سریال چاردیواری سیروس مقدم آغاز کردید . چه شد کار با سیروس مقدم را انتخاب کردید؟ پس از آن با سریال پایتخت و چند فیلم تلویزیونی دیده شدید و دیگر در تلویزیون حضور نداشتید!!
سیروس مقدم از کارگردانان خوب و کاربلد تلویزیون است که معمولا همه کارهایش پرمخاطب بوده و اکثر بازیگران علاقه مندند در تلویزیون با کار خوب، پرمخاطب و کارگردانی این چنینی کارکنند. من هم همین کار را کردم و واقعا خوشحالم که شروع کارای هنری من در هر زمینه ای با بهترین ها بوده، در تئاتر با استاد بهرام بیضایی، در تلویزیون با سیروس مقدم و در سینما با سامان سالور کارگردان خوش ذوق و با استعداد. پس از پایتخت، در دو فیلم تلویزیونی بازی کردم، آوا به کارگردانی فربد شکرایی و مردان نمکی به کارگردانی سامان سالور که باعث آشنایی من و آقای سالور این فیلم تلویزیونی بود. یک سریال دیگر هم به کارگردانی یدالله صمدی بازی کردم و پس از آن دیگر در تلویزیون کار نکردم و وارد سینما شدم.
شما تجربه ایفای نقش های طنز در تلویزیون راداشتید. نقش طنز و کمدی چه ویژگی هایی دارد که کار درام و جدی ندارد؟ ترجیح خودتان ایفای کدام نقش است؟
طنز وکمدی ذات منحصر به خود رامی خواهد و به نظرم بازیگر طنز به ذات باید در وجودش طنازی باشد، در غیر این صورت نمی تواند موفق باشد و به دل مخاطب هم نمی شیند. در درام باید با شخصیت ها همذات پنداری کرد و در نقش زندگی کرد که آن هم سختی های خود را دارد ولی ویژگی خاص به ذات بودن را لازم ندارد. بازیگر در هر ژانری باید بتواند بازی کند ولی به طبع هرکسی در ژانری موفق تر عمل می کند و اصطلاحا بهتر به نقش می نشیند. من بازی در درام را بیشتر دوست دارم ولی بازی در هر ژانری را قبول می کنم.
در کارهای جدی و درام مثل فیلم سینمایی تمشک و سایه های موازی در نقش زن هایی که با خودشان در کشمکش هستند و به نوعی بازی درون گرایانه دارند ظاهر شدید. شناختی از چنین زنانی دارید تا به واسطه آن بهتر از پس نقش برآیید؟
اصل داستان شناخت و بررسی اعمال رفتار روحیات و درونیات اشخاص است که به بازی در آن کاراکتر کمک می کند. وقتی قرار باشد نقشی را بازی کنم با آن نقش کلنجار می روم و صفحاتی از شخصیت و رفتار آن کاراکتر را یادداشت برداری می کنم. در دفترم از سه زنی که در نقش های سینمائی بازی کردم کلی یادداشت دارم که نگه داشتم. به طور کلی شخصیت ها را با هم مقایسه می کنم و نقاط مشترک شان را پیدا می کنم تا بتوانم نوع بازی ام را در آن نقاط تغییر بدهم و نقشها شبیه هم نباشد. سعی می کنم براساس انسان ها و شخصیت های واقعی کاراکتر را بسازم. معمولا یک سری رفتارها و شخصیت ها را در ذهنم می سپارم و این گونه مواقع از آن استفاده می کنم.
به طور کلی معیارهایتان برای انتخاب یک نقش چیست و به چه نکاتی توجه می کنید؟
معیارم برای انتخاب نقش در وهله اول پرچالش بودن شخصیت و چند بعدی بودن آن است و دیگر آن که شبیه کاراکتری که پیش از این بازی کردم نباشد. نقش باید سرو شکل داشته باشد که بتوانم با آن کلنجار بروم و از عهده آن بربیایم. بعضی فیلم نامه ها را می خوانی و با خود فکر می کنی اصلا این کاراکتر چه می خواهد؟ در واقع اصلا کاراکتری وجود ندارد و نمی توان به آن چیزی اضافه کرد. اکنون نقش خوب بسیار کم شده است و احتمال این که از آن درصد نقش های خوب نصیب من شود در شرایط فعلی کمتر است.
ترجیح و انتخاب خودتان در حال حاضر فعالیت در سینما یا تلویزیون است؟
ترجیح من صد در صد سینما و در کنارش البته فعالیت در تئاتر است. من به عشق سینما به این حرفه آمدم و عاشق پرده نقره ای، نگاتیو و زندگی جاری در سینما هستم. سینما زنده تر و به زندگی نزدیک تر است. شاید اگر این راحتی را در تلویزیون ایجاد کنند و محدودیت ها در بازی کردن و ارائه نقش مخصوصا درباره خانم ها کمتر شود، بازی در تلویزیون برایم دلچسب شود، اما علاقه اصلی ام به سینما است که تمام تلاشم را کردم تا درسینما حضور داشته باشم و بسیاری از پیشنهادهای تلویزیونی را رد کردم.
با توجه به این که تجربه هر سه مدیوم را داشتید به خوبی قائل به تفاوت ها هستید!؟
بله من بازی در هر سه مدیوم را تجربه کرده ام و اندازه هایش را می دانم. جمله معروف دوران دانشجویی ام را همیشه به یاد دارم که می گوید در تئاتر به آن عمل می کنید، در تلویزیون کمتر به آن عمل می کنید و در سینما فقط به آن فکر می کنید. اما (آن) بازیگر هرگز عوض نمی شود. این جمله به درستی تفاوت ها را بیان می کند. حس من به سینما نزدیک تر است واز کار درآن مدیوم بیشتر لذت می برم. به هرحال منکر معجزه تلویزیون در محبوب و مشهور کردن بازیگر هم نمی شوم چون مخاطب بیشتری دارد.
در سریال هفت سین کار یدالله صمدی نیز قرار بود در نقش دختر آذری ایفای نقش کنید!! از همکاری با این گروه بگویید!؟
سریال هفت سین تنها سریالی بود که پس از پایتخت کار کردم. چون نام آقای صمدی در کار بود و با تهیه کننده خوب تلویزیون آقای محمود رضوی دوست داشتم همکاری کنم. در این سریال با ستاره اسکندری و فردوس کاویانی هم بازی شدم که تجربه بسیار خوبی بود. بله قرار بود نقش دختر ترک را بازی کنم که نقش پدرم مهدی فخیم زاده باشد که پس از ۲۰ روز فیلمبرداری فردوس کاویانی جایگزین ایشان شد و دیگر دختر ترک را بازی نکردم. قرار بود این اتفاق بیفتد و تمرین لهجه هم می کردم اما در انتها دیگر لهجه ای در کار نبود.
رضوان در تمشک چه ویژگی داشت که بازی در آن نقش را قبول کردید، با وجود این که بسیار از شما دور است!؟
معمولا به نقش هایی علاقه دارم که از خودم دور باشد ولی به هرحال شباهت هایی جزئی بین ما وجود دارد چون اگر نباشد نمی توانم به آن نزدیک شوم. همیشه تفاوت ها و شباهت هایی بین من و نقش هایم وجود دارد. وقتی فیلم نامه تمشک را خواندم، در پارکی توقف کردم و ناخودآگاه اشکم درآمد که حتی متوجه گذر زمان در ماشینم نبودم و فقط به زن قصه فکر می کردم. واقعا نقش زیبایی بود و من دنبال فرصتی این چنینی بودم .آن زمان بازی من در فیلم قطعی نبود چون گزینه های دیگری وجود نداشت که احتمال انتخابشان بیشتر از من بود. من فقط دعا کردم که بتوانم این زن را بازی کنم وآن قدر از ته دل دعا کردم که خدا کمک کرد و آن نقش را گرفتم. بسیار با رضوان همذات پنداری کردم و همه ذهن و انرژی مرا درگیر خود کرده بود.
شهرت و دیده شدن درکار چقدر برایتان مهم است؟
شهرت را دوست دارم و انرژی ، لطف و محبت مردم به هنرمندان بسیار جذاب و دوست داشتنی است. پیش از این دلم نمی خواست شناخته شده باشم و به اصطلاح به چشم بیایم، اما از وقتی این لطف ها را مخصوصا پس از سریال پایتخت تجربه کردم آن را دوست دارم.
به کارگردانی هم فکر می کنید؟
نه هرگز به کارگردانی فکر نمی کنم ،چون علاقه ام به بازیگری است و اصولا اعتقادی به از این شاخه به آن شاخه شدن ندارم. ترجیح می دهم به بازیگری که سال ها برایش زحمت کشیدم بپردازم و آن را ادامه دهم. در واقع هدفم کارگردانی نیست و به نظرم کار بسیار سختی است که اصول خودش را می خواهد
گویا در زمینه های دیگر هنر مثل نقاشی و موسیقی هم فعالیت دارید. تداخلی درکار بازیگری برایتان ایجاد نمی کند؟
حرفه اصلی من بازیگری است و تا جایی که بتوانم همه زمانم را برای آن می گذارم. زمانی که سرکار نیستم مثل دوران دانشجویی فیلم می بینیم، کتاب می خوانم و در کنارش نقاشی می کشم استاد پیانو دارم که تمرین موسیقی می کنم و در دوران کودکی به کلاس نقاشی می رفتم، اما اکنون به شکل دلی انجام می دهم .حتی استاد موسیقی من را تشویق کرد که می توانم در این زمینه پیشرفت کنم، با وجود این که عاشق موسیقی هستم اما به او گفتم که موسیقی دغدغه ام نیست . همه انرژی خود را صرف بازیگری می کنم و در کنار آن به موسیقی و نقاشی می پردازم که تداخلی ایجاد نمی کند و همه را ناخودآگاه به بازیگری ربط می دهم . به نظرم موسیقی برتر از همه هنرها است و وجودش آرامش بخش و نیازی برای هر انسانی است.
تاریخ گفتگو: شهریور ۹۵

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/WlqEi

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.