روزنامه هنرمند

گفتگو با احمد اطراقچی


زنان امروز درگیر سنت و مدرنیته هستند
یکی از اتفاقات خوب سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر نمایش فیلم سینمایی ۴۷ به نویسندگی و کارگردانی مشترک احمد اطراقچی و علیرضا عطالله تبریزی بود. احمد اطراقچی چهره نام آشنای اهالی رسانه پس از تجربه ساخت چندین فیلم کوتاه این بار در اولین تجربه بلند سینمایی خود به همراه علیرضا عطالله تبریزی با نگاهی به مبحث خشونت علیه زنان زندگی سه زن میانسال را از سه طبقه اجتماعی روایت می کند. با احمد اطراقچی به بهانه نمایش فیلم سینمایی ۴۷ گپ کوتاهی داشتیم که در ادامه می خوانید.
به عنوان یک فعال رسانه ای که سال هاست در عرصه خبری فعالیت می کنید، چه شد تصمیم به فیلمسازی گرفتید؟ و چرا کارگردانی به شکل مشترک با علیرضا عطالله تبریزی صورت گرفت؟
به هر حال من همیشه علاوه بر فعالیت در رسانه، برنامه های سینمایی نیز داشتم و دوره های کارگردانی را گذرانده بودم. با علیرضا تبریزی از قدیم دوست، همکار و هم دوره بودیم و با هم فیلمنامه می نوشتیم و کارهای مختلف را اتود می زدیم و چندین فیلم کوتاه ساخته بودیم. تصمیم گرفتیم با همکاری یکدیگر یک فیلم بلند بسازیم و حدود ۶ ماه بر روی فیلمنامه ۴۷ کار کردیم
چقدر با آقای تبریزی در زمینه کارگردانی و فیلمنامه هم سلیقه و نگاهتان هم سو بود؟
گاهی اوقات با ایشان اختلاف نظر داشتیم، اما به نظرم همین اختلاف نظر کمک بسیاری به کار می کند. گاه ایده ای به ذهن ایشان می رسید و من نقد می کردم و یا ایده ای به ذهن من می رسید و او نقد می کرد، در واقع همیشه یکدیگر را نقد می کنیم و در نهایت توانستیم به نقطه و نگاه مشترک برسیم و گاهی منتقد و گاهی مکمل کار یکدیگر باشیم، چون به هر حال کار گروهی است که متاسفانه در ایران کمتر شاهد این موضوع هستیم ولی بسیار به کار کمک می کند
درباره لزوم اپیزودیک ساختن ۴۷ بگویید! قسمت پایانی فیلم به دلیل گره گشایی و حل چرایی داستان که از دید مخاطب پنهان مانده به روایت غیر خطی تبدیل می شود. توضیح دهید؟
فیلم اپیزودیک مد نظر ما نبود و تلاش کردیم که این سه زن از سه قشر مختلف اجتماع را در داستان هایشان یعنی به لحاظ ساختاری، این فاصله و تفاوت ها را ببینیم، یعنی از زندگی یک نفر به زندگی فرد دیگر می رویم بتوانیم از هم تفکیک کنیم و حتی در ساختار نیز این گونه باشد. برای بخش پایانی که قرار بود گره گشایی انجام شود تلاش کردیم در آن از فلاش بک استفاده کنیم به دلیل این که دو روایت را تقریبا موازی و یک روایت را به شکل فلاش بک پیش ببریم. فکر کردیم این گونه بهتر به روند فیلم کمک می کند
در روایت داستان اول ریتم فیلم به شدت کند پیش می رود و از اواسط فیلم روند تندتری به خود می گیرد. چقدر تلاش کردید تا فیلم برای مخاطب خسته کننده نشود؟
بخش اول فیلم چون روایتگر داستان دختر و پدر را می بینیم نا خوداگاه ریتم درونی مقداری کند است، ضمن این که نقش آقای حمید رضا آذرنگ به لحاظ این که شخصیتی کم دیالوگ است و بیشتر حسی کار می کند و از میمیک صورتش باید متوجه حس او شویم بسیار سخت است. چون معمولا دیالوگ بسیار به بازیگر کمک می کند ولی شخصیت های کم دیالوگ که مجبور هستند با حس و میمیک مفهوم را برسانند واقعا نقش های سختی هستند. آذرنگ تا به حال چنین نقشی بازی نکرده بود و یک تجربه متفاوت برای او بود. حمیدرضا آذرنگ برای این نقش بسیار زحمت کشید و از نظر ما بسیار موفق بود، چون نقش او یک سری تفاوت ها داشت و اتفاقاتی می افتاد که در طول ماجرا تغییر می کرد که سختی کار را بیشتر می کرد. ما از ابتدا خواستیم که فیلم با ریتم آرام آغاز و کم کم روند تند بگیرد
در بخشی از فیلم که قرار است کتایون( همسر دکتر) زنی بی پناه را به شکل پنهانی در مطب همسرش پناه دهد، در جایی اشاره به کنجکاوی سرایدار ساختمان می شود و دوربین های مدار بسته ساختمان را می بینیم ایا ساده لوحی همسر دکتر نیست که تصور شود سرایدار متوجه حضور زنی در ساختمان نشده است؟
کتایون زنی است که ما در ادامه می بینیم خود مشکلات روحی و روانی خاصی دار و در یک لحظه تصمیم می گیرد قهرمان کسی دیگر شود و به هم جنس خود کمک کند. ما هم تحقیقاتی در این زمینه کردیم و چنین رفتاری از این آدم بعید نیست که سر بزند. در واقع جاهایی خود را مثل او می بیند، سختی های او را درک می کند و تصمیم می گیرد به او کمک کند و تنها راه به نظرش همین است. یعنی علی رغم همه مسایل ترجیح می دهد این اتفاق بیفتد، ضمن این که کتایون نمی داند شوهرش چه کار می کرده و حتی ساختمان پزشکان چه شرایطی دارد و در اصل خلاف شوهر خود یا سرایدار در آن ساختمان را نمی داند
داستان سه زن از سه طبقه اجتماعی که هر یک به نوعی خشونت علیه آن ها اعمال می شود و نتیجه آن می شود که حتی هر یک از آن ها مجبور به تصمیمات غیر منطقی می شوند، ترک خانه و ماندن به شکل پنهانی در مطب دکتر ، اجبار مادر برای سقط جنین دخترش….. دراین باره توضیح دهید؟
نمی توان گفت تصمیم ها غیر منطقی است، آدم ها در شرایط و موقعیت های خاصی دست به کارهایی می زنند که شاید از دید بقیه منطقی نباشد ولی بالاخره در آن شرایط قرار ندارند و درباره شان قضاوت می کنند، مثلا زنی که سال هاست در خانه است و بی دلیل مورد خشونت همسرش قرار گیرد ممکن است شبی از خانه بیرون بزند یا کسی که از سمت شوهرش جدی و دیده نمی شود ممکن است به این فکر بیفتد که قهرمان شود، یا زنی که هیچ چیز ندارد و فقط می خواهد دخترش به سرنوشت خودش دچار نشود. این مسائل شاید از دید افراد دیگر ممکن است رفتار غیر منطقی به نظر برسد اما آدم هایی که در آن موقعیت ها هستند این تصمیمات را می گیرند
فیلم سینمایی ۴۷ به دنبال بیان چیست؟
۴۷ یک فیلم اجتماعی با همه ویژگی های یک فیلم اجتماعی است. فیلم اجتماعی همه ابعاد را نشان می دهد گاهی به اعتیاد لحظه ای به ربطه زن و مرد، زمانی به خشونت و بعضی مواقع به احساس و عواطف می پردازد. ما هم تصمیم گرفتیم همین اتفاق بیفتد. تاثیری که آدم ها بر روی زندگی هم می گذراند یک بعد کار و خشونتی که علیه زنان اتفاق می افتد بعد دیگر و حرف فیلم است.
درباره انتخاب عنوان فیلم بگویید؟
۴۷ نقطه اشتراک سه زن است ،هر سه میان سال و ۴۷ ساله هستند. بیشتر هدفمان این بود که درباره زنانی بنویسیم که از سویی درگیر سنت و از سوی دیگر مدرنیته و تکنولوژی امروز هستند و بین این دو قضیه قرار دارند
از چگونگی انتخاب بازیگران بگویید؟
وقتی فیلمنامه را برای بازیگران فرستادیم خیلی به ما لطف داشتند و خالصانه جلو آمدند. حتی رقم های پیشنهادی معقول یا حتی پایینی بود، فیلمنامه را دوست داشتند و عاشقانه کار کردند و از کار کردن با این دوستان لذت بردیم. شرایط کار بسیار سخت بود چون اکثرا شب کار بودیم و در زمستان بود و فیلمبرداری بیرونی و در ماشین و سطح شهر می گذشت، اما بازیگران در همه شرایط با ما کنار آمدند که از آن ها تشکر می کنم
با توجه به تم فیلم به نظر می رسد می توان تعامل های بهتری با تهیه کننده خانم داشت! از همکاری با ناهید دل آگاه بگویید؟
خانم دل آگاه و همسرش آقای حمید خضوعی ابیانه از ابتدا فیلمنامه را خواندند و خیلی به ما لطف داشتند. ما هیچ جا مشکلی در بحث تم فیلمنامه و اتفاقات فیلم نداشتیم، با توجه به این که ما فیلم اولی بودیم امابسیار به ما اعتماد کردند که اتفاق خیلی خوبی است. در واقع ایشان ریسک بزرگی کردند چون فیلم مستقل است و از هیچ ارگانی و سازمانی حمایت نمی شود، ما اسپانسر و سرمایه گذار نداشتیم و خانم دل آگاه برای ما ساده گرفتند و اجازه دادند کار را انجام دهیم و فیلم مستقل ساخته شود. حتی در انتخاب کست نیز هیچ دخالتی نداشتند و فقط پیشنهاد می دادند و با هم آن ها را بررسی می کردیم. با توجه به این که خودشان خانم هستند بسیار به تم فیلم نزدیک بودند و به آن باور داشتند که کار ما را راحت می کرد
نظرتان درباره حضور فیلم در جشنواره جهانی فیلم فجر چیست؟
فرصت خوبی برای ما به وجود آمد که فیلم در جشنواره جهانی حضور یابد و از این بابت خوشحال هستیم. چون ما فیلم اولی هستیم و تمایل به دیده شدن فیلم داریم
آیا به اکران فیلم در جشنواره های خارجی فکر کردید؟
پخش کننده خارجی در حال فراهم کردن شرایطی است که بتوانیم در جشنواره های خارجی حضور داشته باشیم.
تاریخ گفتگو: اردیبهشت ۹۷

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/xKanx

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.