ماهنامه فرهنگ و سینما

یادداشت فیلم بی خود و بی جهت


فیلم سینمایی بی خود و بی جهت

فیلمی باخود و با جهت 
بی خود و بی جهت یکی از فیلم هایی حضور یافته در جشنواره سی ام بود که با بی مهری داوران جشنواره مواجه شد، از سویی عدم اعطای پروانه نمایش عمومی باعث شد تا اکران فیلم با تاخیر صورت گیرد و پس از آن نیز در فهرست سیاه حوزه هنری قرار گرفت تا این که به شکلی مسالمت آمیز بدون ایجاد کم و کاستی در نسخه اولیه فیلم و تنها با اضافه شدن یک جمله بر روی پرده سینماها ظاهر شد. داستان فیلم درباره زوجی است که چند ساعت تا مراسم ازدواجشان نمانده و باید جهیزیه را در خانه جابه جاکنند(بدون کمک خانواده) و زوجی که خانه خود را در اختیار آن ها قرار دادند؛ هنوز به خانه تازه خود نقل مکان نکردند. به نظر می رسد بی خود و بی جهت اثر کامل و مطلوب تری نسبت به فیلم اسب حیوان نجیبی است محسوب می شود، بی خود و بی جهت برخلاف فیلم اسب…. که در فضایی سیال و باز جریان داشت، در محیط بسته و لوکیشن محدود می گذرد. داستان فیلم حول این چهار شخصیت اصلی می گذردکه کاهانی با درایت آن ها را در کنار هم قرار داده است. بازیگران نیز تجربه همکاری با کاهانی را داشته و با روحیات، نوع نگاه فیلمسازی وی آشنایی دارند و در ارائه بهتر نقش ها برگ برنده فیلم به حساب می آیند. به علاوه این که نقش آفرینی و کارگردانی در فضای محدود یک خانه شلوغ خلاقیت زیادی می طلبد تا بتوانند با ریتمی تند مانع از خستگی تماشاگر شده و تا انتها داستان را دنبال کنند که به جد کار سختی است.یکی از نکات برجسته آثارکاهانی پرداخت دقیق جزئیات و سادگی در نوع روایت است. بی خود و بی جهت برخلاف تصور عده ای که ساخت آن را پوچ و بی معنا می دانند، کاملا به جا و با جهت ساخته شده، این فیلم نگاه ما را به اتفاقات روزمره زندگی که ممکن است همه ما به سادگی از کنارش عبور کنیم معطوف می کند و ما را متوجه واقعیات ظریفی پیرامونمان می کند. همان گونه که کاهانی درفیلم هیچ با دست گذاشتن روی موضوع عجیب و غریب توانست هدف و پیام فیلم را آشکار کند. با وجود بیان عده ای مبنی بر عدم داشتن پیام فیلم، به نظر می آید فیلمساز نباید همه مسائل را با گفتن این هم پیام اخلاقی فیلم پایان ببرد. گاهی در پس دیالوگ ها می توان پیام حاوی آن را به خوبی درک نمود . فیلم تصویری واقع گرایانه و ملموس از طبقه متوسط شهری با پرداخت مناسب شخصیت هاست. هر یک از شخصیت ها در فیلم نماینده قشری از جامعه هستند، آن ها واقعی اند و در اطراف ما وجود دارند. یک ساعت و نیم داستان با زمان فیلم برابری میکند و ما ساعاتی از زندگی آن ها را می بینیم. همه شخصیت های فیلم سرخوشانه کار انجام می دهند به جز الهه که شرایط خاص و بحرانی تری نسبت به بقیه دارد ، او باید به دلیل بارداری اش و پنهان کردن موضوع از مادر تا شب جهیزیه را بچیند و تدارک عروسی و مهمانان دعوت شده از سوی مادرش را ببیند به علاوه این که خودش را به او ثابت کند. مردان بسیار خونسردند و همه چیز را به شوخی و مسخره می گیرند، مژگان نیز نگران اوضاع نیست و به روال عادی موهایش را رنگ کرده اما پس از این که متوجه دروغگویی همسرش می شود آشفته شده و عصبانیت خود را با اشاره به تنهایی اش در تهران و زیر کامیون رفتن با اشک و آه نشان می دهد . الهه و مژگان به دلیل شرایط یکسان همسرشان و داشتن فرزند احساس مسئولیت می کنند،نگرانی و دغدغه های خود را دارند وهمین امر موجب کشمکش میان آن ها و همسرانشان می شود. فرهاد همانند محسن شغل آبرومندی ندارد و پوست حیوانات بر تن می کند تا موجبات خنده کودکان را ایجادکند. او با توجه به نوع شغلش، و به شوخی گرفتن همه مسائل به خوبی شخصیت پردازی شده است
مسلم است مژگان(با لهجه اصفهانی) و محسن نیز سال ها پیش از شهرستان به تهران کوچ کرده اند و اکنون با معضلات شهرنشینی روبه رو هستند. سینا پسرشان کودکی بی ادب است که وقت کافی برای تربیتش گذاشته نشده است و پدر و مادر هر یک در دنیای خود سرگرم بودند. او گاهی با ایجاد یک دردسر جدید و شیطنت توجهات بزرگترها را جلب می کند.اما مادر الهه زنی مذهبی است که مدیریت موسسه خیریه را برعهده دارد و در تمام مدت فیلم در حال ازمودن دخترش به واسطه مستقل عمل کردن و مدیریت زندگی است که در انتهای فیلم بی کفایتی دخترش را به رخ الهه می کشد. عدم درک متقابل فرزند و والدین نیز موضوعی مشهود و ملموس است. همان گونه که الهه به هر شکلی قصد جدایی از مادرش را دارد و هیچ وقت نتوانسته با او دوست باشد و از دغدغه هایش بگوید و مادرش برایش مثل ناظمی است که با نگاه تیز و سرزنش هایش او و دیگران را می آزارد . پس از خروج مادر الهه و فهمیدن بارداری دخترش و اطلاع مخاطب از این که مهمانی در کار نیست تا همه نگرانش باشند بستن در به مثابه جدایی میان نسل ها تلقی می شود تا این چهار نفر خود مشکلاتشان را حل کنند. با همه این اوصاف بی خود و بی جهت فیلمی است که می تواند رضایت مردم را تا حدودی فراهم می کند و به واسطه حضور رضا عطاران که لحظات طنزی را ایجاد می کند، این اشتیاق بیشتر می شود..

بهمن ۹۰

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/cR8dd

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.