ماهنامه فرهنگ و سینما

یادداشت فیلم طعم شیرین خیال

فیلم سینمایی طعم شیرین خیال

طعم پند آموزی و شعار
کمال تبریزی فیلمساز پرکار و انگیزه ای است که سعی کرده خود را محدود به کار در ژانر خاصی نکند، گواهی این ادعا تنوع آثارش از جمله فیلم سینمایی لیلی با من است، در حوزه (دفاع مقدس)، مارمولک (کمدی اجتماعی)، یک تکه نان (معناگرا ) و………است. فیلم های سینمایی خیابان های آرام و پاداش تاکنون بنا به دلایلی موفق به اکران عمومی نشده که به نظر می رسد در صورت اکران بتواند توجه بسیاری را به خود معطوف نماید. تبریزی انرژی خود را در پروژه ای تلویزیونی به نام سرزمین کهن نیز صرف کرد که متاسفانه به دلیل بد شانسی و ایجاد حاشیه هایی پیرامون سریال توقیف در پخش آن صورت گرفت. اما همه اینها نتوانست بر روحیه و پشتکار وی خدشه ای وارد کند و هم چنان با انرژی و پر امید در پی فیلمسازی در گونه های متفاوت و البته مورد علاقه اش در سینماست. وی در این میان تصمیم گرفت ساخت سریال ابله در شبکه نمایش خانگی را هم به کارنامه حرفه ای خود بیفزاید. او با فیلم سینمایی طعم شیرین خیال به سراغ موضوعی با محوریت محیط زیست رفته و به رابطه انسان و زمین پرداخته است. داستان فیلم درباره دختر دانشجوی کرمانی به نام شیرین است که عشقی متقابل میان او و استاد جوانش شکل می گیرد، استاد از مدافعان محیط زیست است و پدر وی در تحقیقات خود از خواستگار متوجه موضوعاتی می شود………این که فیلمسازی دغدغه مسائل زیست محیطی و انرژی های طبیعت را داشته باشد نکته قابل تامل و خوبی است، اما این که فیلم تبدیل به تریبونی برای بیان شعارهایی مستقیم به مخاطب شود و بوی سفارشی بودن بگیرد می تواند تاثیر عکس داشته و جنبه شعارگونه بگیرد که مناسب سینما نیست. اگرچه بیان این مسائل به شکل رسمی و خطابه به خودی خود برای مردم جذاب نیست و از حوصله آنها خارج است و شاید از طریق بصری بتوان رسالتی در باب بیان این معضلات و هشداری در جهت حفظ آن به مردم داد، اما بیشتر از سینما قابلیت تبدیل شدن به فیلمی آموزشی تلویزیونی را دارد. یکی از ویژگی های کار تبریزی به کار بردن زبان طنازانه در روایت های اوست که در این فیلم سعی شده تا با ترکیب واقعیت و تصاویر انیمیشن فرمی متفاوت تر به مخاطب ارائه دهد. شاید بهره گیری از پویانمایی خلاقیت ویژه ای به فیلم بخشیده باشد، اما این که در بخش هایی از فیلم شاهد تصاویر انیمیشنی باشیم که عده ای با نفت و بنزین به محیط زیست شلیک می کنند و عده ای دیگر زیر ظروف پلاستیکی ماندند و………. فرمی شعارگونه به فیلم می دهد که شاید هدف فیلمساز را به هراس انداختن مخاطب از عواقب بی توجهی به محیط زیست نمایان می کند. فیلم به شکل کلی درامی عاشقانه است که در عین حال بار علمی داشته و به نمایش معضلات محیط زیستی و تذکرات پیرامون حفظ منابع طبیعی می پرداز. داستان فیلم مشخص بوده و فاقد فضایی برای کشمکش است و بی شک با انتخاب چنین مضمونی نیاز به بستر دراماتیک جذاب بیشتر احساس می شد. شهاب حسینی به رغم بازی خوب و متفاوتش در نقش استاد رازیانی ، به لحاظ شخصیت پردازی دارای رفتاری متناسب با یک استاد فرهیخته و مدافع محیط زیست نیست و در صحنه هایی شاهد رفتار کودکانه و سبکسرانه از او هستیم. حال این لودگی و تدبیر نهفته استاد بر چه مبنایی صورت گرفته و چقدر به طنازی فیلم کمک کرده، نکته ای است که باید از فیلمساز جویا شد. به نظر می رسد ساخت این گونه فیلم ها بیشتر برای طرح های تبلیغاتی سازمان محیط زیست مناسب باشد و نمی تواند اثری هنری و مورد قبول در کارنامه تبریزی به حساب آید.
اردیبهشت ۹۴

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/9Msnm

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.