روزنامه هنرمند

گفتگو با پیمان جعفری


پخش کننده های فیلم نباید حق تولید داشته باشند
ورود شما به سینما با مدیریت تولید و مجری طرح همراه بود که پس از این به شکل جدی تر به تهیه کنندگی در سینماپرداختید! آیا فعالیت در زمینه مدیریت تولید در سینما می تواند شرط ورود به تهیه کنندگی باشد؟
در سال ۱۳۶۶ وزارت ارشاد دوره ای را با عنوان مدیریت صنعتی برای مدیران تولید دایر کرد که آن زمان در باغ فردوس مرکز آموزش فیلم سازی تحصیل می کردم که مرا به عنوان مدیر تولید فارغ التحصیل کردند. قرار بود مدیریت تولید سکوی پرشی باشد که تهیه کنندگان جدید وارد سینما شوند که متاسفانه در آن زمان تعدادی از دوستان با پول وارد سینما شدند و ورود به تهیه کنندگی برایشان راحت بود و نتیجه اکران فیلم هایی است که امروز می بینیم. من و هم دوره ای ها از روزی که شروع به تحصیل کردیم آرزو داشتیم فیلم هایی برای مردم بسازیم تا سطح فرهنگی را ارتقا دهیم. به هر حال سرزمین ما فرهنگ چند هزار ساله دارد و باید آن را حفظ کرد. معمولا مدیران تولید پس از پایان فیلمبرداری کارشان تمام می شود و تهیه کننده ها وارد کار می شوند که به نظرم مشکل ترین بخش فیلم سازی پس از پایان فیلمبرداری است. مبحث پخش فیلم این روزها بسیار زیاد است که گرفتاری های خاص خود را دارد و به دلیل فیلم های بسیاری که ساخته شده رقابت شدیدی در بحث پخش فیلم وجود دارد. متاسفانه اتفاقاتی که در بعضی فیلم ها مثل فیلم ما نیز به دلیل زمان نادرست پخش فیلم می افتد دست ما نیست.
به نظر می رسد پخش فیلم نیز باید دارای ضوابط و قانونی باشد تا سینماگران را با چالش نمایش فیلم مواجه نکند!
به نظرم یک شرکت پخش فیلم نباید حق تولید فیلم داشته باشد، چون ذینفع شده و در نهایت فیلم هایی که خودشان سرمایه گذاری کردند اول پرزنت می شود که ممکن است فیلم های دیگر له شود. پخش فقط باید پخش فیلم را انجام دهد و این که پخش و تولید فیلم یکی باشد اشتباه است. دوم این که برای مثال اگر امسال در جشنواره فیلم فجر اثری دارم که اجازه داوری را در جشنواره از من می گیرد ،به همان گونه فیلمساز نباید اجازه حضور در شورای صنفی نمایش، شورای پروانه ساخت و شورای پروانه نمایش حضور داشته باشد و اشتباه است. نمی گویم شائبه این وجود دارد که اتفاق بدی می افتد، اما این شائبه را باید از بین ببریم و نگذاریم این اتفاق بیفتد.
همیشه در نیمه دوم سال شاهد اکران شلوغ فیلم ها در سینماها هستیم که موجی از اعتراضات سینماگران را همراه داشته است. آیا زمان اکران فیلم شما هم دچار تغییر شد و از زمان اکران فعلی راضی هستید؟
قطعا از زمان اکران راضی نیستم و دوست نداشتم فیلم این دوره پخش شود، اما اگر در حال حاضر فیلم را اکران نمی کردیم قطعا به سال آینده همین فصل موکول می شد و سال بعد هم وضع به همین منوال بود. هر سال اکران فیلم ها از عید آغاز می شود که فیلم های طنز و پرفروش را در ایام عید و بعد در اکران دوم عید و تا آخر تابستان به ترتیب قرار می دهند و به هر حال زمان اکران فیلم های دیگر عقب می افتد و فیلم های شرافتمند و فرهنگی که حرفی برای گفتن دارند به این شکل نابود می شوند و به همین دلیل تهیه کننده ها به سراغ ساخت فیلم های طنز می روند که گاهی سخیف است. در بسیاری موارد این فیلم ها جذاب نیست و حتی بعضی از دوستان به انتقاد به من گفته اند که چرا تهیه کنندگان چنین فیلم هایی می سازند؟ و ما خجالت زده می شویم.
فیلم های کمدی تا چه حد می توانند رسالت خود را در ارائه فرهنگ بومی از کشور به درستی به دور از لودگی ارائه دهند؟
به نظرم باید فرهنگ یک ملت را ارتقا داد و کمک کرد تا بتوانیم آن را حفظ کنیم. ما انسان های رابطه مندی هستیم و مردم خوبی داریم، اما فیلم هایی در این سال ها ساخته می شود که به ادای کلمه ای در فیلم ها می پردازند که گفته می شود ظهور کرده و به دیالوگ انسان ها تبدیل شده است، کلماتی که ریشه ایرانی، انگلیسی، عربی ندارد و در هیچ جای دنیا استفاده نمی شود. متاسفانه مسئولین از فیلم های فرهنگی حمایت نمی کنند و ما از آن ها انتظار حمایت داریم. در حال حاضر پیشنهاد ساخت فیلم های طنز به من داده می شود اما آیا من باید بسازم؟ به هرحال آرمان هایی در انقلاب داشتیم و اعتقاداتی در زندگی خود داریم که باید حفظ کرد و اگر این گونه پیش برود زمین می خوریم. ما سینمای مستقلی هستیم که از دولت پول نگرفتیم و حمایتی از ارگان ها نداشتیم و حتی در فروش فیلم هم ارگانی از ما حمایت نمی کند همان ارگان هایی که پس از انقلاب به وجود آمدند و در نظام نقش مهمی دارند.
با وجود این که انسان دغدغه مندی در زمینه ارائه مفاهیم صحیح به مخاطب هستید، ولی به عنوان تهیه کننده باید همیشه برای فیلم هایتان نگاهی به گیشه نیز داشته باشید!
قطعا. چون شغل ما این است و به هرحال در این رشته تحصیل کردیم، بزرگ شدیم و کاری جز این نداریم. در واقع زندگی ازاین راه می گذرد ولی درآمد ما آن عدد بزرگی نیست که مردم درجامعه نسبت به سینماگران پیش بینی می کنند. ممکن است فیلمی را کار کنیم و دو سال بعدکار نباشد. گیشه یعنی این که بتوانیم فیلم جدیدی را کار کنیم و اتفاق جدیدی رقم بزنیم و باید دولت به جای ساخت فیلم های فاخر که فروشی هم ندارد، از این فیلم ها وفیلمسازان حمایت کند که متاسفانه این اتفاق نمی افتد و دولت در این بحث دغدغه مند نیست و برایش اهمیتی ندارد که فرهنگ یک کشور به کجا برود.
دلیل ریزش مخاطبان سینما در این سال ها را در چه می دانید؟
به نظرم در وهله اول باید فیلم های خوب برای مردم ساخت، فیلم هایی که حرفی برای گفتن داشته باشد. مردم ما فهیم هستند و داستان را خوب متوجه می شوند و فیلم را می شناسند. متاسفانه در این سال ها الگویی برای سینما رفتن میان مردم شکل گرفته که مردم را کم کم دلزده می کند. یک دهه پیش بازیگر برای مخاطبان مهم بود و همه به دلیل بازیگران که ویترین فیلم هستند به سینما می رفتند ولی سال گذشته بازیگرانی در فیلم هایی حضور داشتند که همه فکر می کردند پرفروش می شود در حالی که نفروخت و معیارهای فیلم دیدن روز به روز خراب می شود. نکته دیگر این که ما خانواده ها و کودکان را نیز به فیلم دیدن تشویق نمی کنیم و به این ترتیب نسل فیلم رو از بین می رود. یادم می آید بخشی از طرح زنگ مدرسه را برای دوستان تعریف و ارائه دادم و تلاش داشتم تا در فارابی به سرانجام برسانم که متاسفانه دوستان طرح را ناقص تعریف کردند و تا جایی پیش رفت و بعد با شکست روبرو شد. اگر طرح هایی به این شکل اتفاق بیفتد بسیار خوب است و من حاضرم برای هرکسی که در این راه قدم بگذارد تکمیل طرح را بدون چشمداشت های مالی توضیح دهم تا کمک کند که نسل جدید به سینما رفتن و فیلم های خوب دیدن عادت کنند و متاسفانه صدا و سیما باعث ماهواره دیدن مردم می شود. دلیل این که اگر فیلم من در شبکه های ماهواره ای تبلیغ شود پرفروش تر می شود چیست؟! چون بیشتر مردم ماهواره می بینند. ما درحال از دست دادن فرهنگ کشور هستیم و عملا غرب کار خود را کرده و هجوم فرهنگی انجام داده که در این بخش شکست خورده ایم و نیازمند حمایت دولت هستیم تا در این بخش پیروز شویم.
نظر شما درباره حذف تدریجی شورای پروانه ساخت که مدتی است مطرح شده چیست؟
چند وقت پیش با حبیب ایل بیگی که در اداره نظارت ارزشیابی بود نیز در این باره صحبت کردم و گفتم که به نظرم اگر شورای پروانه ساخت قصد دارد به این شکل ادامه یابد تعطیل شود چون فقط به دوستانی حقوق داده می شود که در شورا فیلمنامه را صحیح نمی خوانند و اتفاق جذابی هم نمی افتد. اگرقصد ممیزی فیلمنامه ای را داشته باشید بهتر است در شورای پروانه نمایش عنوان شود تا تهیه کننده ها مجبور شده تا در ساخت فیلم دقت بیشتری کنند و هر فیلمی را نسازند. به نظرم به جای شورای پروانه ساخت، شورایی باشد که درباره فیلمنامه ها نظر دهد تا کمکی به نگارش فیلمنامه های خوب شود، اما اگر شورای پروانه ساخت به همین سیستم باقی بماند باید درباره پخش فکری کرد. وقتی پروانه ساخت داده می شود بگویند فیلم شما در فلان تاریخ پخش و اکران می شود که فیلمساز فیلمی نسازد که نداند آیا فیلم دو سال دیگر اکران می شود یا خیر و شاید در این مدت بتواند فیلم دیگری بسازد. یادم است دوستی می گفت با فیلم هایی که در حال حاضر ساخته می شود باید نام وزارت فرهنگ و ارشاد به فرهنگ و هنر تغییر کند که به نظرم آن قدر فیلم های بدی ساخته می شود که با این موج متاسفانه مردم را به آن سمت می کشانند.
بی شک رسالت فیلم های کمدی هم ایجاد لحظات مفرح برای تماشاگران عام با در نظر گرفتن رسالت اصلی سینما است. تعریف شما از فیلم بد چیست؟
فیلمی که حرفی برای گفتن ندارد و به یکدیگر با ساخت جوک هایی توهین کنیم و زبان ملیت را به سخره بگیریم فیلم بدی است که در دو بخش فیلم های کمدی و فیلم های جدی این اتفاق می افتد، ولی در چند سال اخیر به ویژه درباره فیلم های کمدی این موضوع بیشتر دیده می شود و اتفاقات خوبی در آن نمی افتد.
تجربه کار با فیلمسازان اول جوان و پیشکسوتان را توام با هم داشتید. چه شد کار با میرزایی را پذیرفتید؟
انزوا فیلمنامه ای از احمد رفیع زاده بود که پایه و موضوع خوبی داشت و آن زمان ارشاد نیز آن را رد کرد. بنابراین درباره فیلمنامه با دوستان صحبت کردیم و من تهیه کنندگی کار را پذیرفتم و با شورای پروانه ساخت صحبت کردم و از آن ها مشاوری برای فیلمنامه خواستم که آقای اکبر نبوی معرفی شد. با ایشان صحبت کردیم و نکاتی را بیان کردند که به تفکر جدیدی درباره فیلمنامه رسیدیم و براساس صحبت آقای نبوی در یک هفته فیلمنامه بازنویسی و حتی پس از آن ۱۵ بار دیگر فیلمنامه بازنویسی شد.
با وجود سابقه بازیگری و ایفای نقش در فیلم انزوا، ولی همیشه اولویت شما مدیریت تولید و تهیه کنندگی در سینما بود!
من از فیلمبرداری، دستیار برنامه ریزی و عکاسی در سینما آغاز کردم و یادم است زمان فارغ التحصیلی سه گروه بودیم که می توانستیم سه فیلم کوتاه بسازیم که ترجیح دادیم برای پایان نامه سه گروه یک فیلم سینمایی بسازیم و شهاب الدین عادل مرا به عنوان مدیر تولید انتخاب کرد. حتی در زمان تولید همیشه با کارگردان درباره فیلمنامه گپ می زدم و برایم جذابیت داشت.
برای تبلیغات فیلم چه شیوه ای را در نظر گرفتید؟
زمان اکران فیلم قرار بود اواسط آذر صورت بگیرد که فیلمی از چرخه اکران خارج شد و ما جلو افتادیم. ما بر مبنای اکران فیلم در اواسط آذر برنامه ریزی هایی برای تبلیغات مفصل در نظر داشتیم که به همین دلیل تبلیغ از دست ما رفت. البته صدا و سیما بسیار زحمت کشید و تیزرهای زیادی از تلویزیون پخش کرد، ولی قطعا کارساز نیست به دلیل این که مردم با وجود گرفتاری ها کمتر تلویزیون می بینند. بیلبورد هم به نظرم خیلی کارساز نیست. امروزه مردم وقت خود را بیشتر در فضای مجازی می گذرانند و تبلیغات در فضای اجتماعی و مجازی کارساز است که ساخت تبلیغ نیازمند برنامه ریزی و فرصت است و باید حداقل یک ماه وقت داشت تا به خوبی کار شود . خداراشکر مردم در این مدت تمایل خود را از فیلم نشان دادند.
جذابیت انزوا در چه بود که شما را متقاعد به کار کرد؟
اول به خاطر مرتضی که انرژی فراوان برای ساخت فیلم داشت که به نظرم مهم ترین بخش کار اعتقاد و انرژی مضاعف انسان به کارش است که متاسفانه این رغبت و انرژی برای ساخت فیلم را در کارگردانان قدیمی کمتر می بینم. دوم فیلمنامه جذاب انزوا بود که باعث شد مرتضی هم پای آن بایستد.
شرایط و اوضاع امروز سینمای ایران را چگونه می بینید؟
متاسفانه سینما به سمت شخصی شدن می رود و آدم هایی که حرفی برای گفتن دارند در حال حذف شدن هستند. سینما به جهتی حرکت می کند که فقط دو گروه خاص سینما را اداره می کنند و نام آن را کمپانی فیلم سازی بگذارند که به نظرم اشتباه است. کشور ما با بیکاری جوانان مواجه است و نسل جوان پس از پایان تحصیلات دانشگاهی به دنبال کار هستند و باید برای نسل جوان کارآفرینی کرد. این کارآفرینی در کمپانی های فیلم سازی پیش نمی آید که یک نفر در کمپانی کار ۵ نفر را انجام دهد بلکه آن ۵ نفر باید کار مجزا داشته باشند. اکنون وقت آن نیست که سینما را به این سمت ببریم که به کمپانی تبدیل شویم و باید در این راستا کار آفرینی کرد تا نیروهای جوان کار کنند و در این میان از تجارت بازنشسته ها استفاده کرد. همه ما دوست داریم برای مردم فیلم خوب بسازیم و فرهنگ خود را حفظ کنیم که متاسفانه این اتفاق نمی افتد.
تاریخ گفتگو: آذر ۹۶

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/jzw6y

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.