ماهنامه فرهنگ و سینما

گفتگو با هادی مقدم دوست


فیلم سعی درتحلیل مسیر دگرگونی انسان دارد
علاقه به فیلم سازی و فیلم نامه نویسی از چه زمانی در شما ایجاد شد و اولین فیلم نامه هایی که به نگارش درآوردید چه بود؟شروع فیلم سازی به شکل جدی از چه سنی آغاز شد؟به طور کامل توضیح دهید؟
در سنین نوجوانی به سینما علاقه مند شده و کم کم این علاقه پایدار شد. در سیزده سالگی سینما ذهنم را مشغول کرده و حتی از درس و مدرسه جدا کرده بود و فقط به سینما فکر می کردم . علاقه ام به سینما همانند علاقه نوجوانان حالا به بازی های کامپیوتری ، گیم، پلی استیشن و ایکس باکس بود. حتما دیده اید که آن ها چگونه شیفته بازی هستند و هیچ توقعی از بازی ندارند. علاقه من هم به سینما این گونه بود. هیچ توقعی از سینما نداشته و حتی به انتخاب فیلمسازی یا فیلمنامه نویس شدن فکر نمی کردم . یعنی اصلا نمی دانستم می خواهم چه کاره شوم. فقط به خود سینما فکر کرده و سعی در نگارش فیلم نامه و ساخت فیلم کوتاه داشتم.
رابطه شما با حمید نعمت الله به سال ها گذشته و همکاری تان در سریال وضعیت سفید،بوتیک، بی پولی …..برمی گردد. این زبان مشترک چگونه ایجاد شد و در فیلم سر به مهر چقدر تحت تاثیر وی بودید؟
ما از سال های نوجوانی با هم دوست بودیم . کارهای زیادی با هم انجام داده و سینما آموختن ما موازی هم و همزمان با هم بود، اما حمید در زمینه کارگردانی تجربیات زیاد و تسلط فراوانی بر کار دارد و در این زمینه از او زیاد آموختم.
از همان ابتدا قرار بود خودتان فیلم نامه را بنویسید و کارگردانی کنید؟
من و نعمت الله فیلمنامه سر به مهر را همانند بسیاری دیگر از کارهایمان با هم نوشتیم اما از همان روز اول که با هم به این ایده رسیدیم، تصمیم بر آن شد که کارگردانی سر به مهر را خودم انجام دهم.۴)با توجه به محتوای جالب فیلم که موضوعی دینی تلقی می شود.چگونه ایده شهامت ابراز نماز خواندن در حضور جمع در ذهن شما ایجاد شد که به ساختن فیلم ترغیب شدید؟
از میان گفتگوها و صحبت هایی که با آقای نعمت الله سر نگارش کار دیگر ،به این ایده رسیدیم . البته هر دو این موضوعات فیلم را در زندگی دیده ،اما تا پیش از این به چشم خریدار به آن نگاه نکرده بودیم. زمانی گفتگو درباره فیلم بی پولی به این موقعیت نمایشی رسیده و برایمان جالب شد و یک گوشه نگهش داشتیم و حواسمان به آن بود تا روز انجام نگارش و انجام آن فرا رسید.
سر به مهر فیلمی درباره نماز و دغدغه های درونی برخی افراد برای ابراز دین به دیگران است. پس چرا ارشاد با وجود انتخاب این محتوا آن را رد کرده است؟
باور می کنید نمی دانم ! البته می توان حدس هایی زد، اما حدس هایم الزاما خود واقعیت نیست . واقعیت سرجای خودش است و این فقط حدس من است.
خاستگاه شخصیت های فیلم متعلق به چه گروه هایی است و آیا صبا برایتان مابه ازای بیرونی داشت؟
بله ! مابه ازای بیرونی داشت . این گونه آدم را هم در زندگی و هم در میان سطور متن وبلاگ های اینترنتی زیاد دیده بودیم . این آدم ها دارای رویکردی امروزی هستند که ریشه های سنتی و مذهبی همچنان در آنان قوی است، اما به دلیل جذابیت های زندگی جدید سرگرم آن ها شده و از گرایش معنوی خود فاصله گرفته اند و اگر دیر یا زود فرصتی برایشان فراهم شود معنویت درون خود را فعال تر خواهند کرد.
سر به مهر برخلاف بی پولی فیلم کم شخصیتی است.چرا؟
فیلم بی پولی جدا از لایه شخصیت پردازانه یک لایه اقتصادی و اجتماعی پررنگ داشت و یکی از موضوعات اصلی آن مسئله پول ، اقتصاد و ارتباطات مالی افراد بود و طبیعی بود که این قصه ها پر جمعیت تر هستند، اما سر به مهر یک قصه تک نگارانه است که سعی دارد آدمی را بشناسد و مسیر دگرگونی این فرد را تحلیل کند . حوزه هایی که داستان ها به آن ورود می کنند ، به خودی خود شلوغی و خلوتی داستان ها را تحت تاثیر قرار می دهند.
تم تنهایی آدم ها در فیلم های شما دیده می شود.ابتدا تنهایی صبا مطرح و به نوعی شخصیت فیلم نامه معرفی شد. سوال اینجاست آیا حرف اصلی فیلم نبود اعتماد به نفس و تنهایی دختر بوده که جرات ابراز نماز خواندن در لایه زیرین آن پنهان شده و یا موضوع اصلی نماز است؟
وقتی در این فیلم مسئله اعتماد بنفس در همراهی با نماز مطرح می شود، دیگر روانشناسی و مسئله اعتماد بنفس و نماز موضوعی قابل تفکیک از هم نیستند . موضوع اصلی اعتماد به نفس در ابراز باورهای دینی است و به همین دلیل باید این دو را در کنار هم تعریف کرد و مذهب و اعمال عبادی جدا از ابعاد الهیاتی همواره با وجه روانشناسی شان قابل تحلیل و قابل اجرا هستند . به این دلیل همه این ها با هم در یک منظومه هستند و نمی توان به دنبال اصلی و فرعی گشت و گفت که این یک فیلم روانشناسی است و یا نمی توان گفت اگر فیلمی مذهبی است، تهی از اشارات روانشناسی است.
در کنار نداشتن اعتماد به نفس ،صبا به نوعی از بیان دغدغه اش خجالت می کشد.خجالت از کجا نشات می گیرد؟
خجالت از جاهای گوناگونی نشات می گیرد، اما نهایتا به عدم اعتماد بنفس منجر می شود. خجالت ممکن است دلایل تربیتی یا موروثی و یا اجتماعی و فرهنگی داشته باشد، اما قصد شناسایی علل عدم اعتماد بنفس صبا را نداشتیم . فیلم سعی می کرد بر غلبه فرد بر ترسش متمرکز باشد، بدون اینکه معطل حل شدن ریشه های ترس باشد. این تمهیدی است که در روانشناسی به آن غرقه سازی نیز می گویند و مشاور تلفنی داخل فیلم نیز به صبا همین توصیه را می کند.
در انتهای فیلم با وجود کشمکش های فراوان صبا با خود،وی به تنهایی بر مشکلش فائق می آید و موضوع را به خواستگارش می گوید که می تواند اشاره بر تحول شخصیت او و رشد معنوی او باشد!!!این تحول چگونه ایجاد می شود؟
وقتی از تحول نام برده می شود به گونه ای صحبت می شود که گویی انتظارمان مان تبدیل فرد به یک ابر انسان است. فرض کنید یک نویسنده مطبوعات خجالت بکشد و رویش نشود به سردبیرش بگوید حق التحریر مرا بدهید ! اگر بتواند بر این موضوع غلبه کند، درست است که قوی ترین انسان روی زمین نشده، اما در نهایت یک گام برداشته و قطعا قدری رشد کرده است. در مورد صبا این دگرگونی و این تغییر با ارتباطی که او با خدا شروع می کند و تاثیرات مثبتی که در زندگی اش می بیند و در انتها احساس تاسف از شکسته شدن عهدش باعث می شود او به انتهای حوصله خود در تحمل وضعی که برای خود رقم زده برسد و پیامک را ارسال کند . این یک روند واقعی است. ولی تحول به معنای رسیدن به قله های اعتماد به نفس موضوع دیگری است . در این فیلم صبا گام اول را برداشته است.
بهره گیری از فضای مجازی، اینترنت، وبلاگ نویسی که محور اصلی برای پرشدن اوقات تنهایی صبا با دوستانش بوده و خط قصه در ابتدا از راه چت روایت می شود. با توجه به آسیب شناسی بهره از اینترنت در میان نوجوانان و جوانان ،چرا این روش را انتخاب کردید؟
این فیلم هم همان رویه آسیب شناسی را پیش گرفته است . در عرصه نمایش یک آسیب الزاما به معنای شیوع یک آسیب نیست . شیوع امری مرکب از نمایش و تایید است . یعنی اگر شما یک چیزی را نمایش دهید و بعد آن را تایید کنید باعث شیوع آن شده اید ،اما اگر بر سیاق تقبیح عمل کنید، این نمایش ضرب در تقبیح در واقع همان تاثیری را می گذارد که مطالعات آسیب شناسی قصد دنبال کردن آن را دارند. اما جدای از این دلیل، نمایش واقعیات به باورپذیری و تاثیرگذاری کمک می کند . شخصیت اصلی فیلم مانند خیلی از افراد تنها گرایش به اینترنت دارد . گرایش او در انتها از اینترنت و روابط مجازی به اشکال حقیقی ، صحیح ، واقعی ارتباطات انسانی و معنوی می رسد.
به نظر شما پرداخت به جزئیات و بیان دیالوگ ها که در کارهای مشترک شما دونفر دیده می شود، تا چه میزان در یک فیلم اهمیت دارد؟
خیلی اهمیت دارد . جزییات سازنده کلیات هستند . اساسا اگر جرییات نباشد کلیاتی در کار نیست . این دو حسابشان از هم جدا نیست.
نگران نبودید با توجه به محتوای دینی فیلم دچار شعارزدگی شود و چه تدبیری برای آن اندیشیدید؟
ار زدگی در یک فیلم یعنی خارج شدن از زبان سینما . شعار زدگی یعنی این که بجای نمایش لحظات واقعی و تنظیم یافته بر اساس مقصود شخصیت ها مقصود و محتوا و مراد فیلم را با دیالوگ بگویند ، یعنی تکرار بیش از اندازه یک نکته و افراط در تفهیم یک مفهوم مورد نظر ، یعنی نمایش مصادیق تکراری و سطحی و نازل یک مفهوم . ابتدا برای پرهیز از شعارزدگی تلاش شد تا اول متوجه مفهوم شعار زدگی شویم ،پس از آن تا حد بضاعتمان آن را شناخته و سعی شد از آن پیشگیری کنیم.
گرایش شما به مسائل مذهبی و معنوی و رابطه های انسانی و اجتماعی از کجا و چگونه ناشی می شود؟
ما این شانس را داشته ایم که در کشوری مذهبی و مسلمان زندگی کنیم و ریشه های مشترکی داریم. با وجود فاصله هایی میان آدم ها ،اما اغلب ایرانی ها با هم ریشه های مشترک اعتقادی ، اجتماعی ، فرهنگی و عاطفی دارند . برخی افراد علاقمند این ریشه ها هستند و برخی توجهی کافی به آن ندارند . این هم یک انتخاب است و هم یک شانس.
به عقیده شما مخاطبان فیلم چه کسانی هستند؟به نظرم با توجه به زبان مشترک (مذهب و نماز) و حس همذات پنداری امکان نمایش در کشورهای مسلمان دیگر وجود دارد. آیا قصد دارید فیلم را به جشنواره های دیگر ارسال کنید؟
درباره جشنواره ها دخالتی دراین امور ندارم و به تصمیمات تهیه کننده و پخش کننده مربوط می شود ، شاید اگر اطلاعاتی در این زمینه داشته باشم پیشنهاداتی بدهم، اما آنها خودشان بهتر از من می دانند. مخاطبان فیلم کسانی هستند که مسائل خود را در فیلم می بینند .افرادی جز آنها شاید فیلم را نپسندند و تماشای فیلم در حوصله آنان نباشد. بالاخره هر فردی سلیقه ای دارد. کسانی بوده اند که فیلم برایشان فوق العاده جذاب بوده و افرادی هم علاقه چندانی به فیلم نداشته اند . فیلم یک چیز مطلق همانند آب نیست که مورد مصرف همگان باشد ، بیشتر مانند داروست. هر کسی داروی مورد نیاز خود را مصرف می کند.
تاریخ گفتگو: دی ۹۲

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/dQOcy

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.