ماهنامه فرهنگ و سینما

گفتگو با نرگس آبیار


می خواستم به شهدا و رزمندگان ادای دین کنم
نرگس آبیار بیش از یک دهه به صورت حرفه ای به داستان نویسی در حوزه کودک و دفاع مقدس پرداخت، سپس تصمیم به ساخت فیلم های کوتاه و مستند نمود تا این که نخستین فیلم سینمایی خود اشیا از آن چه در آیینه می بینید به شما نزدیکترند را در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآورد که هنوز رنگ پرده سینما را به خود ندیده است. وی با ساخت فیلم سینمایی شیار ۱۴۳ توانست نظر بسیاری از منتقدان و مردم را جلب کند و جوایز متعددی را در جشنواره فیلم فجر دریافت نماید.
چه چیز باعث شد پس از سال ها فعالیت در عرصه نویسندگی و شناخته شدن در این حوزه، به سمت فیلمسازی گرایش پیدا کنید؟
هرچند ادبیات وجوه عمیق تری جهت کارکرد تصویری دارد، ولی به این نتیجه رسیدم که زبان سینما جهانی و بین المللی است و می تواند مخاطبان بیشتری داشته باشد. هم چنین سینما هنر هفتم است که همه هنرهای دیگر را در بر می گیرد، به همین دلیل از سال ۱۳۸۳ کار فیلمسازی را با ساخت فیلم های کوتاه و مستند شروع کردم
چرا برای ساخت شیار ۱۴۳ به اقتباس یکی از داستان های خود پرداختید و تا چه اندازه فیلمنامه مطابق با داستان است؟
فیلمنامه براساس رمانی با عنوان چشم سوم که در سال ۱۳۸۱ نوشته بودم و یک موضوع واقعی را روایت می کرد به نگارش درآمد. اما زمان قصد اقتباس ، یک شخصیت کتاب را جدا و در یک فضای دیگر پرداخت سینمایی کردم. بسیاری از وقایعی که برای این شخصیت اتفاق می افتد واقعی است، حتی ممکن است برای یک شخصیت نباشد و از شخصیت های مختلف جمع آوری شده باشد، اما عمده آن مربوط به شخصیت رمان بوده که واقعی است.
نگارش کتاب و یک فیلمنامه برگرفته از آن،تفاوت بسیاری با هم دارد. به نظر شما چه شرایطی برای اقتباس از یک رمان برای تصویر سازی در سینما وجود دارد؟
از این جهت تفاوت دارد که در رمان ادبیات ، وجه ادبی وجود دارد و در فیلم تصویر ، وجوه سینمایی باید غلبه کند. به طور کلی اگر فرد بخواهد از رمان خود که وجوه ادبی پررنگ تری دارد، اقتباس و برداشت سینمایی کند کار سختی است. چون کسی که اقتباس انجام می دهد احتیاج دارد که قلع و قمع در کار کند، در حالی که برای خود نویسنده سخت است که کار خود را به گونه ای سلاخی کند. این اتفاق در مورد من افتاد و در بازنویسی های مکرر بخش هایی از فیلمنامه را کم کرده تا به فیلمنامه موجز و مختصر تری رسیدیم.
تا چه اندازه به محتوای فیلمنامه و نکاتی که رعایت آن در نگارش داستان حائز اهمیت نیست توجه کردید؟
آن بخش هایی از رمان که استفاده شد، پایه اصلی فیلمنامه است، درجاهایی از رمان وجوه ادبی غلبه می کرد که مابه ازاهای سینمایی اش را پیدا کردم، لوکیشن را تغییر دادم ،یک مقدار شخصیت هایی را اضافه و یا کم کردم تا بتوانم وجوه سینمایی را پرررنگ کنم.
با توجه به این که فیلم شیار ۱۴۳ اقتباسی از کتاب خودتان است، چرا اولین ساخته شما نشد و پس از فیلم اشیا از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیکترند آن را ساختید؟چرا تا به امروز فیلم اشیا از آن چه در آیینه می بینید به شما نزدیکترند اکران نشده است؟
صبر کردم تا فیلم اول را بسازم، چون احتیاج به این بود که چند تجربه داشته باشم و پس از آن به دنبال ساخت فیلم شیار ۱۴۳ بروم. حتی نمی خواستم برای فیلم دوم آن را بسازم، چون فکر می کردم باز باید یک کار دیگر انجام دهم و پس از آن به دنبال ساخت شیار ۱۴۳ بروم، ولی شرایط ساخت آن فراهم شد و اقدام به ساخت کردیم. به دلایلی اکران آن فیلم فراهم نشد ولی به امید خدا به زودی اکران می شود.
در شیار ۱۴۳ به کدام وجه از جنگ پرداختید؟
سعی کردم تا نگاه مردمی به جنگ داشته باشم و از زاویه نگاه مردمی که بدنه جنگ را تشکیل می دادند و رزمندگانی که از بطن مردم برخاسته بودند (چه داوطلبانه و یا سرباز عازم جبهه های جنگ شدند) نگاه کنم.
چه لزومی داشت که قصه فیلم در روستا اتفاق بیفتد؟
احتیاج به فضا و زن سرسخت روستایی که زندگی و خانواده اش را سرپرستی می کند و با همان سرسختی انتظار فرزندش را می کشد داشتم. المان هایی که باید به عنوان نماد در کار وجود داشت و فضایی که بسترش برای القا به مخاطب مناسب باشد. به نظرم روستا بهتر می توانست این کار را کند و لازم بود فضا در روستا بگذرد.
انتخاب مریلا زارعی در نقش الفت چگونه صورت گرفت و تا چه اندازه در خصوص نقش با هم تعامل داشتید؟
احتمالا خود ایشان این گونه فضا ها را دیده و این آدمها را تجربه کردند. قبل از شروع فیلمبرداری سی دی و تعدادی فیلم در اختیارشان گذاشتیم که ببینند، هم چنین از چند وقت قبل به روستا آمده بود، در حقیقت سعی کردیم ایشان را با لوکیشن، فضا و مردم روستایی آشنا کنیم که در نتیجه نقش او باور پذیر شد. از زمان نگارش فیلمنامه، فکر کردم بازیگر مناسب این شخصیت مریلا زارعی است.
در این روستا پویایی خاصی وجود دارد و داستان در روستا بزرگ منشانه جلو می رود. نظرتان چیست؟و چقدر برایتان مهم بود که رزمندگان از روستا عازم جبهه می شوند نمایش دهید؟
روستا های آن زمان که مردم زندگی و فعالیت می کردند رونقی بیش از روستاهای حاضر دارد و آن روستا ها امروز حتی وجود ندارد و ساکنان آن کوچ کردند. در روستایی که به نظر می رسد پویاست مادر سرپرستی خانواده را دارد، یونس در دانشگاه رشته معدن می خواند و خواهرش به دانشگاه می رود و سپس ازدواج می کند. روستاهایی در کشورمان وجود دارد که به تحصیلات خیلی اهمیت می دهند، بیشتر در مناطقی که فضای کویری و مردم سرسخت دارد و فضای زندگیشان دشوارتر است دیده می شود. بسیاری از شهدای ما شهدای روستاها و مناطق محروم هستند، سال ها با شهدایی برخورد می کردم که شغلشان چوپانی یا قالیباف بودند. شهدایی که در مناطق محروم زندگی می کردند و رزمندگانی که داوطلبانه به جبهه می رفتند. می خواستم ادای دین به این افراد بکنم.
منظورم نگاه و حس زنانه است که به نظرم در ساخت فیلم های این چنینی به ویژه تصویرگری یک مادر موثر است؟
بله. مسلما آن نگاه زنانه تر است. زمانی که فیلمساز زنی فیلمی را بسازد، می خواهد نگاه خودش را به کار تسری بدهد، حتی اگر مادرانگی را تجربه نکرده باشد خداوند به صورت فطری این مهر و عاطفه را در وجود او قرار داده است. فکر می کنم این حس زنانه در همه فیلم به جز قسمت هایی که سید علی بازی می کند وجود دارد. هر جا الفت است، این فضا و نگاه زنانه وجود دارد، زمانی که با بچه های خود بازی می کند، غذا و نان می پزد، قرآن به آنها یاد می دهد. به شکل کلی حس انتظار و عشق مادرانه عجیب این زن به فرزندش، زنانگی را منتقل می کند.
از این پس قرار است در چه گونه ای فیلمسازی را دنبال کنید؟
قطعا در یکی از ژانرهای که کار فیلمسازی را ادامه می دهم، فضای جنگ و دفاع مقدس است اما قرار نیست در این ژانر باقی بمانم و صرفا فیلمساز دفاع مقدس باشم، چون کار در فضای سینمای اجتماعی را خیلی دوست دارم و امیدوارم این شرایط فراهم شود و بتوانم کار کنم.
تاریخ گفتگو: آذر ۹۳

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/bzwwQ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.