ماهنامه فرهنگ و سینما

گفتگو با ناصر ضمیری


هیچ وقت تقلید نکرده ام
ناصر ضمیری یکی از فیلمسازان جوان و با استعداد کشورمان است که توانسته در عرصه ساخت فیلم های کوتاه و مستند جوایز بی شماری را دریافت نماید. با دیگران عنوان اولین فیلم بلند وی است که دو ماهی از اکران آن در سینماها می گذرد ولی به بهانه حضور فیلم در یکی از معتبرترین جشنواره های جهان ( جشنواره مونترال کانادا) در بخش مسابقه ی اصلی فیلم های اول که در شهریور ماه برگزار خواهد شد با وی گفت و گویی ترتیب دادیم. به امید آن که این فیلم بتواند در عرصه های بین المللی افتخاراتی را از آن خود نماید.
تا پیش از ساخت نخستین فیلم بلند به ساخت فیلم های کوتاه و مستند مشغول بودید. درباره اولین کارهایتان توضیح دهید؟
اولین فیلم کوتاهم را سال ۱۳۷۷ با نام انسان سپید ساختم، که یک فیلم کوتاه ۸ دقیقه ای بود و بعد از آن هر دو، سه سال یک فیلم کوتاه یا مستند ساختم که در جشنواره های ملی و بین المللی زیادی به نمایش در آمدند و جوایز زیادی نیز کسب کردند و خوشبختانه توانسته اند با مخاطبان داخلی و خارجی ارتباط خوبی برقرار کنند. پس از ساخت ۶ فیلم کوتاه و مستند، نخستین فیلم سینمایی ام را با نام با دیگران ساختم
علاقه به ژانر اجتماعی در آثار کوتاه و مستند شما دیده می شود. در اولین تجربه بلند سینمائی نیز موضوعی اجتماعی را انتخاب کرده اید. این علاقه از کجا نشات می گیرد و آیا حوزه فیلم سازی شما فقط در این ژانر ادامه می یابد؟
نمی توانم دقیق بگویم که این علاقه از کجا شکل گرفته، اما این علاقه می تواند به طور ناخود آگاه از کودکی شکل بگیرد.یادم می آید که از همان زمان، دیدن اتفاقات اطرافم، روابط آدمها، احساساتشان برایم بسیار کنجکاو بر انگیز و جذاب بود. به طبع وقتی سینما را انتخاب کردم این علاقه ی ناخود آگاه را تعریفی خود آگاه دادم و سعی کردم در این مسیر و در باره ی روابط آدم ها و احساساتشان فیلم بسازم. اطمینان دارم که در زمینه ی مضامین اجتماعی به مسیر فیلمسازی ام ادامه دهم.
چه فرایندی طی شد تا با دیگران ساخته شود و ایده آن چگونه به وجود آمد؟ نوشتن فیلم نامه چقدر طول کشید؟
بعد از ساخت فیلم کوتاه شیر تلخ و کسب موفقیت های بسیار داخلی و خارجی ، به من پیشنهاد فیلمنامه ای سینمایی بر اساس فیلم کوتاه شیر تلخ شد اما من یک بار فیلم شیر تلخ را ساخته بودم و تمایلی به ساخت دوباره ی آن در زمان بلند تر نداشتم. به همین جهت اگر قدم های اولیه برای نوشتن فیلمنامه ی شیر تلخ برداشته ام بر خلاف میل باطنی ام بود که خوشبختانه به دلایلی این طرح به سر انجام نرسید و من هم از ساخت نسخه ی سینمایی فیلم شیر تلخ منصرف شدم. سراغ طرح دیگری رفتم که اساس شکل گیری فیلمنامه و روایت آن بر اساس روابط آدم ها باشد و تاثیری که آدمها بر زندگی یکدیگر به طور مستقیم و غیر مستقیم میگذارند و المانی مشترک که زندگی آنها را به هم پیوند میزند. به نظرم طرح با دیگران از این منظر برایم بسیار جذاب بود. می توان گفت نوشتن فیلمنامه با توجه به اینکه در مرحله ی پیش تولید هم بازنویسی هایی روی آن انجام شد، دو سال طول کشید.
موضوع فیلم سوژه ای است که بارها فیلم سازان به آن پرداخته اند. اما این بار نگاه متفاوت تری به مشکل بارداری صورت گرفته است. چقدر به تازگی کار فکر کردید که به تکرار نیفتد؟
چه در مرحله ی نوشتن و چه در مرحله ی ساخت فیلم، تمام تلاش من این بود که فیلمی بسازم که روایتی متفاوت و خلاقانه داشته باشد و از هر کلیشه ای دوری کنم. من به دنبال روابط آدم ها بودم و تاثیر هایی که بر هم میگذارند. پس مشکل بارداری بهانه ای بود برای بیان احساسات، عقاید، تنهایی ها و …. اگر چه مطمئن بودم انتخاب این نوع روایت بسیار سخت و زمان بر است و ممکن است کسانی که به کلیشه ها عادت دارند نتوانند فیلم را به طور کامل درک کنند.
درباره همراهی عوامل فیلم از جمله امیر سماواتی به عنوان تهیه کننده بگوئید!
خوشبختانه عوامل خوبی در این فیلم داشتم و اگر چه اختلاف نظرهایی با بعضی از عوامل فیلم و حتی تهیه کننده وجود داشت، سعی می شد با گفتگو این اختلاف نظرها برطرف شود. زیرا همه ی ما دلسوزانه، به نتیجه ی کار فکر میکردیم.
نگران نبودید انتخاب هنگامه قاضیانی با توجه به نقش طاهره که سبک و سیاق فیلم به همین سادگی را روایت می کرد مجددا تکرار شود؟ انتخاب این ترکیب بازیگران که باعث جذابیت کار شد چگونه صورت گرفت؟
نقش طاهره ی فیلم با دیگران با نقش طاهره ی فیلم به همین سادگی بسیار متفاوت است. اگر چه در احساساتی همچون حس مادرانه مشترک است. نوع نگاه طاهره ی فیلم با دیگران به زندگی، همراه با امید، ایثار، عشق و حس مادرانه است. برخی از شخصیت های فیلم در زمان نوشتن در ذهنم بودند و برخی نیز در هنگام پیش تولید فیلم انتخاب شدند. به طور کلی از انتخاب بازیگران فیلم بسیار راضی هستم
به نظر می رسد در بخش هایی از فیلم خیلی ساده از آن عبور می کردید و یا نیاز به پرداخت بیشتر داشت. مثلا سکانس متوجه شدن همسر سابق طاهره از بارداری اش به عصبانیت او ختم شد و هیچ توضیحی درباره مثلا ازدواج نکردن او ….به همسرش داده نشد. چرا همسرش خیلی سریع راجع به همسرش با وجود خطا نکردن او قضاوت می کند و پدرش با وجود علاقه طرفین آن ها را به وصال هم در نمی آورد؟
به نظر من این بخش از فیلم از همان سکانس هایی است که بسیار در مورد آن فکر کرده ام و تمام تلاشم این بود که به هیچ وجه به کلیشه نیفتد و در عین حال در خدمت رفتار شخصیت ها و همخوان با جهان فیلم باشد. اگر یعقوب می رود به دلیل این است که او به پاکی همسرش ایمان دارد و وقتی متوجه می شود همسرش باردار است مطمئن می شود که او ازدواج مجدد کرده و دیگر دلیلی برای ماندن او در این خانه نیست. به هیچ وجه او گمان نمی کند که طاهره به دلایل دیگری باردار است. وقتی به این یقین و اطمینان در ذهنش می رسد، لزومی به ماندن و شنیدن صحبت های پدرش نیست. اگر چه ما در مورد شخصیت یعقوب در سکانس های قبل از طریق پدرش و طاهره شنیده ایم که یعقوب شخصیتی دارد که تصمیم های آنی میگیرد و در زندگی اش اشتباهاتی انجام داده است.
ریتم فیلم کند و قصه با تعلیق همراه بود و منتظر بودیم نقطه عطفی مسیر فیلم را عوض کند. فقط بازگشت همسر طاهره آن نقطه عطف را ایجاد کرد تا روند داستان تغییر کند. چرا؟
ریتم فیلم همیشه باید منطبق با ساختار، شخصیت ها و قصه ی فیلم باشد. که به نظرم در این فیلم همه ی تلاش بر این بود که این چارچوب حفظ شود. من چگونه می توانم ریتم فیلم را تند کنم در حالی که شخصیت فیلمم به عنوان مثال طاهره، سرشار از وقار، متانت، ایستایی و تفکر است. اگر من می خواستم فیلمی به شیوه مرسوم بسازم به طبع برایم بسیار آسان تر بود. همان طور که قبلا گفتم من میخواستم از کلیشه ها دوری کنم. ساختار فیلمنامه و مسائلی همچون مقدمه، نقطه عطف و…در چارچوب این فیلم حفظ شده اما باید با توجه به نوع و ساختار این فیلم بررسی شود.
پایان فیلم و سکانس پایانی کنار هم قرار گرفتن حمیدیان و آذرنگ در کنار هم با چه هدفی صورت گرفت؟
به نظرم تمام اهدافی که من در فیلم دنبال می کردم در این سکانس مستتر است. این یکی از همان سکانسهای فیلم است که آدمها (شخصیت های فیلم) بدون آنکه همدیگر را بشناسند در زندگی هم تاثیر گذاشته اند، در حالی که نقطه اشتراک آنها فقط یک نطفه است.
در زمینه فیلم سازی از چه کسانی الگو گرفتید؟
مثل همه ی فیلم سازها من هم از بسیار ی از فیلمسازان بزرگ، تاثیر گرفته ام، اما به هیچ وجه تقلید نکرده ام چون همیشه هدفم ساخت فیلم خودم بوده، هست و خواهد بود. به کارهای این فیلمسازان بسیار علاقه دارم: عباس کیا رستمی و سهراب شهید ثالث، ویم وندرس، آنتونیونی، برگمان، کیشلوفسکی، بونوئل، نوری بیلگه جیلان و …
آیا با دیگران چیزی که در ذهنتان بود شد؟ و مخاطب اصلی فیلم چه کسانی هستند؟
بله.کسانی که به دنبال سینمای متفاوتند.
چه عواملی باعث می شود به دنبال ساخت اثر بعدی بروید؟
زندگی کردن و خلق کردن.
از تفاوت ساخت کار بلند و کوتاه و مستند بگوئید! سختی ها و مشکلات فیلم با دیگران چه بود؟
تفاوت های بسیاری در ساخت کار کوتاه و بلند وجود دارد و در عین حال اشتراک های زیادی نیز وجود دارد اما من در اینجا قصد ندارم به این تفاوتها و اشتراکات اشاره کنم. فقط می توانم به طور کلی بگویم که در ساخت فیلم کوتاه فکر آسوده تری داری و قرار نیست در هر مرحله برای دیگران توضیح دهی که قصد داری چه کنی. اما در ساخت فیلم بلند باید در هر مرحله برای متقاعد کردن عوامل و جلب اعتماد کسانی که در سینمای حرفه ای سابقه ی زیادی دارند وقت و انرژی زیادی صرف کنی.
چه مسیری را برای آینده حرفه ای خود در نظر دارید؟
هنوز مسیر طولانی را پیش رو دارم. ایده هایی دارم که منتظر شرایطی مناسب برای ارائه ی آنها هستم. امیدوارم بتوانم سینمای ایده آلم را ادامه دهم و بر موانعی که دیگران به هر دلیلی سر راهم قرار میدهند، با انرژی زیاد چیره شوم.
با دیگران فیلمی تلخ است یا امیدوارکننده؟ تعریف خودتان از فیلم چیست؟
به نظر من امیدوار کننده… اما هر تعبیری که مخاطب از فیلم برداشت کند قابل احترام است.
تاریخ گفتگو: مرداد ۹۳

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/O1qM0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.