ماهنامه فرهنگ و سینما

گفتگو با ترلان پروانه


سینمای فرهنگی را بیشتر دوست دارم
ترلان پروانه بازیگر نوجوان در تیر ۱۳۷۸ در خانواده فرهنگی و هنرمند در شیراز به دنیا آمد. در سه سالگی از طرف چند شرکت تبلیغاتی برای ساخت تیزر دعوت به کار شد و پس از آن خیلی جدی به ایفای نقش در سریال ها و فیلم های سینمایی پرداخت.
وی که اکنون سیزده سال دارد، صمیمانه به همراه مادرش پذیرای گفتگو با من شد.
ترلان یعنی چه؟
پرنده ای طلایی که همنشین پادشاه است و مثل شاهین و عقاب روی دستش می نشیند.
چطور وارد عالم بازیگری شدی؟
به طور اتفاقی وارد تیزرهای تبلیغاتی شدم که بعد از شش ماه کار در ۱۱۴ تیزر؛ پیشنهاد بازی در دو سریال به من داده شد.
چه ویژگی هایی در خودت دیدی که احساس کردی بازیگری و باید بازی کنی؟
اوایل زیاد نمی شد به این موضوع فکر کرد. بازیگری به خاطر ویژگی هایی که دارد کار سختی است و باید درس هایم را می خواندم و در کنارش با صبوری ومسئولیت پذیری کار می کردم.
آیا خودت را ذاتا یک بازیگر می دانی؟
باید از اطرافیان بپرسید ولی فکر کنم می توانم از عهده اش برآیم و ادامه دهم.
تحت اثیر پدر و مادر بودی یا آن ها این حس را در تو القا کند؟
پدر و مادرم خیلی کمک کردند و خیلی تحت تاثیر آن ها بودم اما بعدها بیشتر نظر خودم مطرح بود.
آموزش هم دیده ای، با چه کسی و کجا؟
نه. آموزش و دوره بازیگری ندیدم. اما همین که در کنار اساتیدی مثل پرویز پرستویی، فاطمه معتمد آریا و…کار کردم برایم افتخار بود و خیلی چیزها از آن ها یاد گرفتم.
اولین باری که جلوی دوربین رفتی چه حسی داشتی؟
درست یادم نمی آید. چون فقط سه سال داشتم، اما یادم است که خیلی خوشحال بودم.
به بازیگری به عنوان یک شغل نگاه می کنی یا هدف دیگری در زندگی داری؟ چه رشته ای را می خواهی دنبال کنی؟
به این موضوع فکر نکردم، بازیگری شغل نیست که بتوان به آن تکیه کرد.می خواهم در کنار درس بازیگری را ادامه دهم. قصد دارم پزشکی بخوانم.
یک بازیگر داتی نسبت به بازیگری که این کار را فرا می گیرید دارای چه خصوصیاتی است؟
فکر می کنم به صورت تجربی کار با بزرگان می تواند خیلی بهتر باشد. چون خودم هم این دوره ها را ندیدم ولی در کنارش کلاس های بازیگری پیشنهادهای خوبی است و البته مطالعه هم باید داشت.
در کدام نقش حس کردی خودت هستی؟ نقش های مهم یا جالب را برایم تشریح کن؟
در بازیگری یک زندگی دیگر را تجربه می کنید. من بیشتر در نقش یک دختر زبر و زرنگ و باهوش بازی کردم، اما چند کار شبیه خودم بوده، مثلا در فیلم”عاشق” در نقش باران دختری کوچک و شیطان ظاهر شدم، اما همین کار آخر “آهوی پیشونی سفید” بسیار برایم متفاوت بود.
فیلمبرداری آهوی پیشونی سفید در چه مرحله ای است؟
سه هفته پیش تمام شد که نقش آهو را در آن ایفا می کردم.
برایت پیش آمده که در فیلمی خاص نقش خاصی را که در نظر داشتی بازی کنی؟
من تجربه کردن را خیلی دوست دارم و اگر پیشنهادی داشته باشم ترجیح می دهم با مطالعه قبول کنم. اما نقش خاصی نیست که دوست داشته باشم ایفا کنم و همه نقش ها را دوست دارم.
کمی از زندگی روزانه ات به عنوان یک بازیگر بگو!؟
امسال از اول تابستان سرکار بودم. یکپیشنهاد از آقای احمد امینی برای فیلم ” بی خداحافظی” داشتم که بازی ام تمام شد. پس از آوی پیشونی سفید بود که تصادف کردم و بینی ام شکست. ولی معمولا کتاب و رمان می خوانم و به درس هایم می رسم. فیلم هم می بینم.
اوقات فراغت را چگونه می گذرانی؟
تابستان ها به کلاس های مختلف می روم، پیانو، ورزش، ولی معمولا وقت زیادی ندارم که کار خاصی را دنیال کنم.
با کارگردان های زیادی همکاری داشتی، از آن ها بگو!؟
کار با آقای هنرمند در مجموعه “زیر تیغ” واقعا تجربه خوبی بود. کار با آقای وحید نیکخواه آزاد در “نصف مال من، نصف مال تو” هم تجربه خودش را داشت. کار با آن ها خیلی خوب بود. هر کارگردانی رفتا خاص خودش را دارد.آقای نیکخواه جدی تر و آقای هنرمند ملایم تر بودند. آقای هاشمی در “آهوی پیشونی سفید” خیلی به من کمک کردند.
نقش شما در “بی خداحافظی” چه بود؟
دختر باهوش و زرنگ که در اینترنت به دنبال اطلاعات از رضا صادقی می گردد تا به خاله اش که خبرنگار است کمک کند.
از نظر شما سینمای فرهنگی و سینمای تجربی یعنی چه؟
من در فیلم ها بیشتر به نوع بازی نگاه می کنم اما سینمای فرهنگی را بیشتر دوست دارم چون بار فرهنگی دارد هر چند خودم فیلم های تجاری هم بازی کرده ام که خیلی خوشم آمده است.
نظرت درباره فیلم های جشنواره کودک و نوجوان چیست؟
جشنواره فیلم کودک پنج سال در تهران بود و در سال آخر خودم به عنوان داور در آن شرکت کردم. فیلمی که واقعا برای کودک باشد در آن ندیدم. در بیشتر فیلم ها کودک فقط حضور داشت. به نظر من باید برای سینمای کودک و نوجوان فیلم های متفاوت ساخته شود.
آهوی پیشونی سفید ویژه مخاطب کودک است؟
در گونه کودک ساخته شده ولی بیشتر درباره نوجوانان و دختران فراری است و داستان جالبی دارد.
داوری در جشنواره چه حسی داشت، چه فیلم هایی را آن جا دیدی؟
فقط فیلم های سینمایی را دیدیم. زیاد نمی توان گفت درباره کودک بود. به هر حال حس و تجربه خوبی بود. چیزهای زیادی یاد گرفتم. بعد از فیلم درباره نقش ها و کار صحبت کردیم.
امسال فیلمی در جشنواره داری؟
بستگی دارد. اگر بخواهند “آهوی پیشونی سفید”می تواند برسد. شاید به خاطر سطح کار آن را به جشنواره ندهند.
ارتباط دوستانت با تو چگونه است و کدام نقش تو در ذهن آن ها مانده است؟
اگر انتقاد کنند خوشحال می شوم و کمکم می کند. اتفاق افتاده بگویند که این کار قشنگ بوده و دوست داشتیم. فیلم های زیر تیغ، نصف مال من و نصف مال تو، عاشق، شبی از شب ها بیشتر یادشان مانده است.
گویا تجربه کار در تئاتر هم داشتی؟
بله یک تجربه داشتم که تئاتر ادیپ بود و یک کارگردان فرانسوی داشت. آتیلا پسیانی لطف کرد و مرا معرفی کردند. خیلی تجربه خوبی بود، نسبت به سینما زنده است و حس بازی ات تداوم دارد.
تاریخ گفتگو: مهر ۹۰

لینک کوتاه: http://mona-karimi.ir/1YJ4B

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.